شهیداحمد فوادیان
نام: احمد نام خانوادگی: فوادیان نام پدر: حسن نام مادر: سکینه تاریخ تولد: پانزدهم دی ۱۳۴۵ محل تولد: روستای قاسمآباد از توابع شهرستان دامغان تحصیلات: پایان دوره راهنمایی ارگان اعزام کننده: بسیج تاریخ شهادت: بیست و ششم شهریور ۱۳۶۲ محل شهادت: جبهه سردشت نحوه شهادت: اصابت گلوله مزار: گلزار شهدای فردوس رضای زادگاهش
وصیتنامه
بسمالله الرحمن الرحیم وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیاء عِندَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ[۱]
و کسانی را که درراه خدا کشتهشدهاند مرده مپندارید بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگار خویش روزی میطلبند. بعد از حمد و سپاس به درگاه پروردگار متعال و بعد از سلام و درود فراوان به رسول اکرم (صلیالله علیه و آله) و حضرت مهدی (عج) موعود منجی عالم بشریت و دیگر اینکه جانشین برحق حقش امام روحالله و دیگر به شهدای صدر اسلام تا حال و سلام بسیار فراوان به خدمت رزمندگان اسلام و قرآن و پیروان مهدی (عج). من با میل و رغبت و شوق و علاقه داوطلبانه به این جهاد مقدس رفته تا ابرقدرتها و جهان خوارانی چون آمریکا را شکست بدهیم و اسلام را در تمام جهان بگسترانیم و با شکست آنها حق مظلومان جهان را از آنها بگیریم. ما دنباله نهضت امام حسین (علیهالسلام) را گرفتهایم و با روش آن حضرت پیش میرویم تا انقلاب خود را به ثمر برسانیم، ما که از خدا هستیم و بهسوی او رجوع میکنیم؛[۲] و حالا که بدنهای ما برای مردن آفریدهشده است پس چهبهتر که این مرگ درراه خدا باشد. امام حسین (علیهالسلام).
- انتخاب آگاهانه
همه باید بدانند که آگاهانه در این راه قدم نهاده و آن را در این برهه از زمان انتخاب کردهایم، لذا اگر توفیقی یافتم و به سعادت رسیدم و توانستم رستگار شوم و در این راه شهید شوم و حقانیت را در این راه یافتم که فقط خدای یگانه را بپرستم و دینم اسلام باشد و رهبرم خمینی تا تحت رهبری وی بتوانم درراه او برای اسلام و انقلاب اسلامی خدمتی کرده باشم و امیدوارم بهجای اینکه برای من بگریید برای امام حسین (علیهالسلام) و شهدایی که مادر و یا پدر ندارند بگریید و عزاداری کنید و از خداوند تبارکوتعالی طلب استغفار و آمرزش نمایید تا خطاها و لغزشهایی که درگذشته از روی نادانی انجام دادهام ببخشد، پس خیلی هم خوشحال باشید که فرزندتان درراه الله و اسلام شهید شد و به نظر من مرگ درراه، خدا و قرآن بهتر است که به مرگ طبیعی در بستر بمیرم.
پدر و مادر عزیزم، از زحمتهایی که برای من کشیدهاید تا به این سن و سال رسیده و بزرگشدهام و خو [ب [میتوانم فکر کنم راهم را انتخاب کنم و قدرشناسی میکنم و از خداوند میخواهم که اجری جزییل و صبری جمیل به شما عطا کند و واقعاً هم خدا اجری بزرگ به شما خواهد داد که چنین فرزندی را تربیت نمودهاید. برادر جان و خواهر جان، امیدوارم که همانطوری تا حال پیرو خط امام بودهاید، بعد هم باشید و درراه خدا و ولایتفقیه از هیچ کوششی دریغ ننمایید. امید فراوانی دارم که احترام زیادی به پدر و مادر قائل شوید و آنها را دلداری دهید
در ضمن مرا در قبر شهدای دامغان دفن کنید. پدر و مادر جان، بازهم میگویم که برای من گریه نکنید و بخندید و ناراحت نباشید که فرزندتان را درراه خدادادهاید. من با گریه کردن شما زیاد مخالف نیستم، دوست دارم طوری گریه کنید که منافق متوجه گریه کردن شما نشود. بله شما حقدارید و زحمت بسیار فراوانی برای به ثمر رسانیدن من انجام دادهاید و امیدوارم که مرا حلال کرده باشید و از من هیچ بدی ندیده باشید و اگر از من بدی دیدهاید، ببخشید واز شما میخواهم که همیشه کارهایتان و فقط و فقط فی سبیل االله باشد.
پیام من به مردم شهرم این است که به فکر چیزهای مادی نباشند و همیشه به فکر خدا باشند؛ و در هرلحظه او را به یاد داشته و از یاد نبرند تا خدا شمارا هم از یاد نبرد.
از مردم شهرم میخواهم که درراه خدا و اسلام و ولایتفقیه از هیچ کوششی دریغ ننموده و همیشه به حرفهای ایشان گوش فرا دهند تا دوباره ظلم و ستم کشورهای ابرقدرت بر شما چیره نشود. دست منافقان را از ...۱ خودتان کوتاه کنید تا اسلام و کشور پایدار بماند و پیامم به مردم ایران این است که همیشه فرزندانی تربیت کنند تا درراه خدا و اسلام و امام خمینی حفظ شوند و کارهایشان برای خدا باشد و همیشه در فکر جبههها باشند هرچند طولی نمیکشد که به کربلا برسیم.
در ضمن یک سال برای من نماز بخوانید و دو ماه هم روزه برای من بگیرید و به امید پیروزی رزمندگان اسلام و قرآن در جبهههای یزید و امید طول عمر امام عزیز و به امید اینکه خداوند شمارا از صابریم قرار دهد.
والسلام
احمد فوادیان ۱۱ / ۴ / ۶۲ تکمیلشده در روز ۲۱ رمضان[۳]
پانویس
- ↑ آل عمران(۳)آیه۱۶۹
- ↑ بقره(۲)آیه۱۵۶
- ↑ وصيتنامه کامل شهداي استان سمنان، دفتر دهم، نشر شاهد، تهران، ۱۳۹۲، ص۹۹-۹۷