شهید جواد حسینی الارزی
نام : جواد
نام خانوادگی : حسینیالارزی
نام پدر: میررضا
تاریخ تولد: 1347/07/01
محل تولد: مشهد
تاریخ شهادت : 1365/06/10
محل شهادت:
نام پدر : میررضا
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : دانش آموز یگان خدمتی : گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده گلزار : حرم مطهر امام خمینی
وصیت نامه
اين وصيتنامهها انسان را ميلرزاند و انسان را بيدار ميکند. (امام خميني) انا الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه با نام خدا آنکه نامش عشق، مهرش سوز و محبتش فراغت روح، با درود و سلام به پيشگاه مقدس صاحب الزمان و نايب بر حقش امام خميني و خانواده محترم شهيدان برادران آنچه که از من به صورت ظاهري باقي ميماند وصيتنامه من است وصيت من همان وصيت شهداي قبل از من است وصيت شهداي قبل از من وصيت حسين ابن علي(ع) ميباشد. وصيت حسين ابن علي(ع) هم ايستادگي، مقاومت، صبر، تقوي، خون دل خوردن است. امروز ما در دنيا در موقعيتي هستيم که هيچکس نميتواند براي خود فکر کند و همه و همه بايد براي اسلام بينديشيم و خون بدهيم و خون دل بخوريم اي عزيزان من بياييم بيش از اينها سنگ اسلام را به سينه بکوبيم، وقتي در يک خانواده کوچک گرفتاري پيش آيد همه افراد خانواده بسيج ميشوند تا با عملشان گرفتاري را برطرف کنند و حال اينکه اسلام از يک خانواده به ما نزديکتر است. برادران من اسلام امروز مظلوم است امروز قرآن مظلوم است بياييم همه و همه با عملمان اسلام را ياري نماييم با کمبودها با چهرهاي باز روبرو شويم و کمبود را با جان و دل بخريم و اگر کاغذ به عنوان نمونه کمبود ميشود خودمان را آماده نوشتن بر روي سنگها کنيم. خانواده محترم از اين که از شما دور ميشوم ناراحت نباشيد و اما از اينکه به مولايم ميرسم خيلي خيلي خوشحال ميباشم و فکر ميکنم که شما هم چنين باشيد، خانواده محترم اگر زينب(س) در داخل محمل سر را به چوب محکم ميکوبد اما همان زينب در مقابل منافقان چنان ميخروشد که دشمنان از برخورد ميلرزند، مادرجان اگر دفاع از جمهوري اسلامي براي من واجب است ميتوانم به جرأت بگويم که زينبي بودن، هم براي شما لازم است، خانواده محترم اگر شما را اذيت کردم و رنج و مشقت دادم مرا ببخشيد و از تمام دوستان طلب بخشش کنيد. برادران اگر من نتوانستم حق مربيگري که شما بر سر من داشتيد ادا کنم ببخشيد، چرا که از همان اول شما و پدر و مادر هر جا که پرتگاه بود دست مرا به ياري خداوند گرفتيد و راه راست را نشانم ميداديد، خواهران من به تقواي خود بيفزاييد مراقب حجاب ، حجاب ، حجاب خود باشيد و خدا راضي نيست يک دانه موي شما ديده شود پس شما هم همه جا حجاب را رعايت کنيد ، پدر جان وصي من شما هستيد از نماز و روزه براي من فراموش نکنيد ، پول چرخ مرا به صدقات و خيرات يا کميته امداد امام بدهيد پدرجان با کسب موافقت شما جنازه مرا در بهشت رضا و الا نظر شما و مادر هرچه باشد ، همانجا دفن کنيد و نتيجه قطعي پدر جان در دست شماست حق کسي فرک نمي کنم بر گردن من باشد اگر کسي ادعا کرد و اگر به واقعيت نزديک است بدهيد ، از تمام دوستان و برادران اگر ديني بر گردن من دارند به بزرگي خودشان ببخشند . سيد جواد حسيني . من جوادم شهيد قرآنم در ره دين گذشته از جانم کربلا آرزوي من بوده بر حسين شهيد مهمانم[۱]