شهید حمیدرضاابوالفضلی
شهیدحمیدرضاابوالفضلی
مشخصات شهر: فريدونكنار استان : مازندران جنسیت : مرد وضعیت تاهل : مجرد یگان : لشگر 10 سید الشهدا مذهب : شیعه دین : اسلام نام پدر : حسن محل شهادت : تنگه چزابه تاریخ شهادت : 1360/12/01 نحوه شهادت : اصابت ترکش خمپاره
زندگی نامه
شهید درتاریخ 15/6/1342 درسمنان (شهمیرزاد) به دنیا آمدوی در خانواده مذهبی و زحمت کش و از نظر آگاهی در سطحی بالا ، پدرشان را دوره طاغوت 3 بار دستگیر کردند و قبل انقلاب منزل شان جلسات مذهبی و سیاسی برگزار می شد و از نظر اقتصادی در وضعیت مناسب بودند. وی در سن 4 سالگی به مکتب خانه می رفت ودرمقطع سوم دبیرستان به جبهه اعزام شدند. رفتارش با والدین بسیار متواضع و خوب و بسیار مهربان بودو به آن ها عشق می ورزید و به ان ها احترام می گذاشت . . به همراه پدر و مادرش نوار صوتی امام را گوش می کردند و از رساله امام استفاده می کردند و به شهید بهشتی علاقه داشتند. شهید نسبت به نماز و روزه بسیار اهمیت می داد و حتی در جبهه وقتی نمی توانست روزه بگیرد به خانواده سفارش می کرد که برای وی به جا بیاورند و به حجاب اهمیت می داد و قرآن را بسیار دوست می داشت و می خواند .
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی لباس خاکی بسیجی را به تن کرد و از طریق بسیج هم به جبهه اعزام شد و شب ها در بسیج نگهبانی می داد .
ودر نهایت مورخ 1/12/60 در منطقه بستان ، تنگه چزابه ، در اثر اصابت ترکش خمپاره به سر به شهادت رسیدند وچند روز بعد از شهادت در فریدونکنار به خاک سپرده شد .
خاطرات • پدر شهید : زمان اعزام به جبهه 4000 تومان وجه نقد و یک دوچرخه داشت 1000 تومان را با خود برد و گفت این 3000 تومان را اگر من به شهادت رسیدم به آیت الله منتظری و دوچرخه ام را به سپاه فریدونکنار بدهید که من به سفارش ایشان عمل کردم .
• همرزم شهید : در همه ی کارها همیشه پیش قدم بود . فرمانده دسته بود بسیار رفتاری نرم و ملایم داشت و تند رفتار نمی کرد با هم همکلاسی بودیم . وقتی برای ما آذوقه می آوردند اول به همه می داد که اگر کم آمد خودش نمی گرفت . در همه ی کارها نظم داشت . بعد از نماز صبح قرآن تلاوت می کرد و بسیار تمیز و منظم بود و عاشق امام حسین بود و همیشه می گفت دوست دارم به کربلا بروم.[۱]