شهید محمد رضا قاصری
نام : قاصر / محمد رضا
نام پدر : قاسم
تاریخ تولد : ۱۳۴۷-۳-۱۱
محل تولد : مبارکه
تاریخ شهادت : ۱۳۶۴-۱۱-۲۵
محل شهادت : فاو - والفجر8
شهرستان : مبارکه
یگان :
مسئولیت : امدادگر
تحصیلات :
محل تحصیل :
گلزار : گلزار شهدای مبارکه
زندگی نامه
طلبه شهید: محمدرضا قاصد طلبه شهيد محمدرضا قاصد در تايخ 11/3/1347 در خانواده اي متدين و ايماني در شهرستان مباركه ديده به جهان گشود. دوران كودكي با تمام حرمان و سادگي هايش طي شد محمدرضا در سن شش سالگي پاي به مدرسه نهاد و به تحصيل علم و دانش پرداخت شهيد در ايام تحصيل در ميدان علم مي درخشيد و در ايام فراغت نيز در ميان كار و عمل از خود مايه مي ذارد دورة راهنمايي كه با موفقيت طي شد شهيد مهياي ورود به حوزة علميه گرديد مدرسه علميه امام محمدتقي -عليه السلام- در شهرستان مباركه ميعادگاهي بود كه اين نوجوان رعنا در آن الفباي عشق را هجي كند. شهيد درسال هاي زندي اش در جادة سبز شرع گام برداشت و از سرشاخه هاي زلال ايمان نوشيد. او كلاه در پاي و لبخند بر لب سعي در نشر خوبي ها داشت او فرزند مسجد و محراب بود و قامت بلند نمازش چه تماشايي مي نمود. شهيد محمدرضا قاصد در 17 سالگي راهي ناموس گاه گرديد تا در آن جا نيز در حد و اندازه هاي خود مثمر ثمر گردد.او در پي وصال و رضاي خدا تمام هسستي اش را بر كف گرفته و به مصاف گلوله ها رفت تا شكرشكر فروشش را ز پا جان سازد. 25/11/1364 عمليات و الفجر هشت لحظه وصال واوج گرفتن كبوتريبود كه در عنفوان جواني براي رضاي خدا به تمام دلفريبي آبستن فرزندكش نه گفت. «روحش شاد و راهش پررهرو باد»
وصیت نامه
«طلبه شهيد: محمدرضا قاصر» توضيح: با عنايت به اينكه طلبه شهيد محمدرضا قاصر فاقد وصيتنامه مي باشد، گزيده اي از متن نامه هاي ارسالي آن شهيد براي خانواده شهيد پرورش، ذيلاً عنوان مي گردد. پيامبر اعظم(ص) مي فرمايد: «هنگاميكه مجاهد تصميم مي گيرد، به شركت در جهاد در راه خدا، آزادي از آتش دوزخ را براي او مقدر مي كند. هنگامي كه وارد ميدان مي شود و تيرها رد و بدل مي گردد، فرشتگان، بال و پر خود را اطراف وي مي گيرند، در اين هنگام منادي، ندا مي دهد: «بهشت، زير ساية شمشيرهاست». در اين هنگام ضربات دشمن بر پيكر شهيد، از نوشيدن آب خنك، گواراتر است، زماني كه شهيد از مركب به زمين مي افتد، هنوز به زمين نرسيده، حوريان بهشتي به استقبالش مي شتابند و هنگاميكه شهيد بر روي زمين قرار مي گيرد، زمين مي گويد: آفرين بر روح پاكيزه اي كه از بدن پاكيزه پرواز مي كند. در اين هنگام خداوند مي فرمايد: «من سرپرست بازماندگان اويم، هركس آنها را خشنود نمايد، مرا خشنود نموده است و هر كس آنها را خشمگين نمايد، مرا به خشم آورده است.» بنام الله، آرامش دهندة قلبها، با سلام و درود بر يگانه ذخيرة عالم مهدي(عج) و نائب برحقش امام خميني(مدظله). مادر، نگران من نباش، ميدانم كه ناراحت هستي چون من و برادرم هر دو در جبهه هستيم، ولي فعلاً نمي توانيم سنگرها را خالي كنيم، بايد رفت و دشمن را نابود كرد. اين يك امتحان الهي مي باشد و نتيجة قبول شدن شما در اين امتحان همانا صبر و شكيبايي شماست. (8/11/64) شما در برابر مشكلات و ناراحتي ها مقاوم و استوار باشيد كه خداوند اجر و مقام اين مشكلات را به شما خواهد داد. اينها ناراحتي و مشكل نيست، بلكه افتخار است كه فرزند شما براي ياري دين خدا رهسپار جبهه شده است. شما بايد خدا را شكر كنيد كه فرزند شما در اين راه مي رود كه همانا راه انبياء و اولياء خداوند مي باشد.(6/11/64)[۱]