نمایش مبدأ برای شهید کرامت الله ایزدی


شهید : کرامت الله ایزدی

فرزند : نعمت الله

سپاه – پاسدار وظیفه

تاریخ تولد : ۱۳۴۵

محل تولد : خرامه

تاریخ شهادت : ۲/۱/۱۳۶۷

محل شهادت : جبهه دزلی

عملیّات : والفجر (۱۰)

محل دفن : گلزار شهدای امام زاده اسحاق (ع) –  خرامه

 rId4

==زندگی نامه==

شهید کرامت اله با رسیدن به سن درس کار و زحمت را نیز آغاز کرد و به کارهایی از قبیل بنایی و آسفالت کاری می پرداخت و حقوق خود را خرج هزینه های زندگی خانواده می کرد . کرامت اله تا سال سوم راهنمایی درس خواند و علم و دانش را به خاطر درس و مدرسه بزرگتر جبهه ترک کرد و برای خدمت به اسلام و کشورش عازم جبهه ها شد . مدت شش ماه به صورت بسیجی در جبهه ها خدمت کرد تا به سن سربازی رسید و به عنوان پاسدار وظیفه به خدمت مشغول گشت که بیشتر مدت سربازی خود را در جبهه ها گذراند تا اینکه در اواخر دوران سربازی خود در عملیات والفجر۱ شرکت کرد و بر اثر بمب شیمیایی دشمن بعثی به شهادت رسید .
خصوصیات شهید :
اخلاق نیکو و پسندیده داشت . با ادب و کوشا بود . به صله ی رحم اهمیت می داد و در معاشرت با افراد خوب و با تقوا نهایت احترام را به کار می برد . نمازهای یومیه را سر وقت می خواند و در جلسات مذهبی در مساجد و محافل شرکت می کرد و خانواده را به زندگی حسنین گونه و زینب گونه سفارش می کرد و آن ها را به حجاب ، اقامه نماز و پیروی از امام توصیه می نمود . دوستدار جبهه و جنگ بود و همیشه در نمازهایش شهادت را از خداوند می طلبید . جبهه را خانه اول خود می دانست و هر گاه که به مرخصی می آمد چند روز بیشتر در خانه نبود و مرخصی خود را نیمه تمام می گذاشت و به جبهه می رفت و می گفت : دوستان من در جبهه تنها هستند و اگر من نباشم زودتر به محفل شهادت می روند و دوست دارم که پیش مرگ آن ها باشم . شهید کرامت اله ایزدی ، امام خمینی ( ره ) را خیلی دوست داشت ، هر گاه امام را از صفحه تلویزیون می دید با صدای بلند گریه می کرد و می گفت : بابای من آمد . سرور من آمد و می گفت : بنیان این اسلام امام است و خون ما آبی برای آبیاری این ریشه و درخت است . در مرخصی آخرش که پانزده روزه بود فقط هفت روز ماند و با حلال بودی از اقوام و خانواده و آشنایان خداحافظی کرد و رفت که پس از ده روز از رفتنش به شهادت رسید .
==وصیت نامه==

ما فدائیان رهبر به مولایمان امام حسین (ع) اقتدا نموده ایم .
آن ها که رفتند کار حسینی کردند آن هایی که ماندند کار زینبی کنند وگرنه یزیدیند .
عرض سلام خدمت مادر که مرا با دست های پینه بسته بزرگ کرد و پدری که با وجود سختی زیاد ما را بزرگ کرد قبل از همه صحبت ها نصیحتی دارم با برادران و خواهران خوبم . برادران خوبم :  امام را که زندگی ما را برگرداند فراموش نکنید ، پیرو راه امام و کسانی باشید و پیرو اهل بیت پیغمبر و کتاب خدا و نصیحتم به خواهرانم این است که حجاب اسلامی که سرمایه یک زن فرهنگی و دیندار است را فراموش نکنید و همچنان راه حضرت فاطمه (س) را ادامه دهند و از پیروان راستین آن حضرت باشند .
سخنم با تمام مردم این است که قرآن وسیله هدایت است . آن را فراموش نکنید و با توجه به آیه های قرآن کارهای خود را انجام دهند که همچنان بهترین راهنمای شما مردم است . من می دانم که این آخرین وداع من با شماست پس آخرین جملاتم را بیان می کنم ، سختی و رنج زندگی اگرچه دردناک است و لی نمک و هیجان زندگی است ، پس این سختی ها تحمل کنید و ادامه دهید که خداوند روزی شما را زیاد می کند . . . نصیحتم به جوانان این است که بمانند و مقاومت کنند و بعد از ما پیروان راستین برای ما و امام حسین (ع) که سالار شهیدان است باشید و راهمان را ادامه دهید . . . صبر و ایمان را پیشه کنید که چراغ و راهنمای شما صبر و ایمان است . نماز و روزه و واجبات دین را فراموش نکنید که پایه های ایمانتان را محکم و پابرجا نگه می دارد و این درس بزرگ را به بچه هایتان و نسل های آینده بیاموزید .
ــ آنان که رفتند پروانگان شدند و به قله رسیدند و ما هم می رویم و به آن قله می رسیم .
ــ آرزو دارم که شما بعد از ما راهمان و راه امام را ادامه دهید و از همه می خواهم که مرا حلال کنند و پیرو راستین امام خمینی باشند .
واسلام
کرامت اله ایزدی
۲۴/۱۶/۶۶

منبع <ref>[http://www.iranshahid.ir/?cat=5&paged=2 سایت شهدای استان فارس]</ref>



==پانویس==
<references />