شهید محمود افشار: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده)
سطر ۲۹: سطر ۲۹:
 
|خانواده                =  
 
|خانواده                =  
 
}}
 
}}
==زندگی نامه==
+
==زندگینامه==
افشار، محمود: هشتم مهر ۱۳۱۰، در روستای طونیان‌ از توابع شهر [[قزوین]] به دنیا آمد. پدرش احمد، کشاورز بود و مادرش نرگس نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. سال ۱۳۳۰ ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و چهار دختر شد. از سوی [[بسیج]] در [[جبهه]] حضور یافت. بیست و پنجم دی ۱۳۶۵، در [[شلمچه]] بر اثر اصابت [[ترکش]] به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.
+
هشتم مهر ۱۳۱۰، در روستای طونیان‌ از توابع شهر [[قزوین]] به دنیا آمد. پدرش احمد، کشاورز بود و مادرش نرگس نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. سال ۱۳۳۰ ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و چهار دختر شد. از سوی [[بسیج]] در [[جبهه]] حضور یافت. بیست و پنجم دی ۱۳۶۵، در [[شلمچه]] بر اثر اصابت [[ترکش]] به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.
  
==وصیت نامه==
+
==وصیتنامه==
[[شهید محمود افشار]]: با درود و سلام بیکران بر تمام شهیدان، از صدر اسلام تاکنون و بالاخص شهداى کربلاى ایران که خون خود را در راه خدا نثار کردند، و با درود بر شما که چون کوهى استوار در مقابل سختی ها و دشواری ها ایستاده اید و با مقاومتتان پشت دشمن را به لرزه درآورده اید و دیرى نخواهد پایید که وحدت و اتحادتان بر نابودى ظالمان بینجامد و طومار جابران و ستمگران را درهم پیچیده و خُرد کُند. من به عنوان برادر کوچک، از شما می خواهم که همچنان وحدت خود را حفظ کنید و همواره، دنباله روی امامان باشید. مبادا غفلت کنید که دشمن در کمین است و در پى فرصت می گردد تا نقشه هاى خود را پیاده کند. شما، امید مستضعفان هستید و وظیفه ی سنگینى بر عهده دارید. در این مقطع زمانى بایستى حق خود را از ظالمان بستانید و رمز پیروزیتان نیز باید پیروى از رهبر باشد. وقت آن رسیده است که از [[اسلام]] و مظلومان، دفاع کنیم. اکنون که در جبهه‏ هاى حق علیه باطل و زیر آتش دشمن با قلبى سرشار از ایمان و مَملو از سُرور و شعف، بسر مى‏ برم، راه خود را یافته و با عشق به خدا به جایى مى ‏روم که عاشقان الله در آنجا از فراق می شورند و انتظار می کشند. مى روم تا سینه ی دشمن را بشکافم و اگر لیاقت داشتم، خون ناقابل خود را نثار معبود خویش نمایم. خدایا! از تو مى‏ خواهم که از گناهانم درگذرى و تا زمانى که پاک نشده ‏ام مرا از دنیا مبرى. من از دخترهایم مى‏ خواهم حجاب خود را حفظ کنند و زینب وار الگو باشند. من از همه حلالیت مى‏ طلبم.۱ (۱۰۵۷۸۱۳) محمود افشار ۱۷/۱۰/۶۵<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1861 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref>
+
با درود و سلام بیکران بر تمام شهیدان، از صدر اسلام تاکنون و بالاخص شهداى کربلاى ایران که خون خود را در راه خدا نثار کردند، و با درود بر شما که چون کوهى استوار در مقابل سختی ها و دشواری ها ایستاده اید و با مقاومتتان پشت دشمن را به لرزه درآورده اید و دیرى نخواهد پایید که وحدت و اتحادتان بر نابودى ظالمان بینجامد و طومار جابران و ستمگران را درهم پیچیده و خُرد کُند. من به عنوان برادر کوچک، از شما می خواهم که همچنان وحدت خود را حفظ کنید و همواره، دنباله روی امامان باشید.  
 +
 
 +
مبادا غفلت کنید که دشمن در کمین است و در پى فرصت می گردد تا نقشه هاى خود را پیاده کند. شما، امید مستضعفان هستید و وظیفه ی سنگینى بر عهده دارید. در این مقطع زمانى بایستى حق خود را از ظالمان بستانید و رمز پیروزیتان نیز باید پیروى از رهبر باشد. وقت آن رسیده است که از [[اسلام]] و مظلومان، دفاع کنیم.  
 +
 
 +
اکنون که در جبهه‏ هاى حق علیه باطل و زیر آتش دشمن با قلبى سرشار از ایمان و مَملو از سُرور و شعف، بسر مى‏ برم، راه خود را یافته و با عشق به خدا به جایى مى ‏روم که عاشقان الله در آنجا از فراق می شورند و انتظار می کشند. مى روم تا سینه ی دشمن را بشکافم و اگر لیاقت داشتم، خون ناقابل خود را نثار معبود خویش نمایم. خدایا! از تو مى‏ خواهم که از گناهانم درگذرى و تا زمانى که پاک نشده ‏ام مرا از دنیا مبرى. من از دخترهایم مى‏ خواهم حجاب خود را حفظ کنند و زینب وار الگو باشند. من از همه حلالیت مى‏ طلبم.۱ (۱۰۵۷۸۱۳) محمود افشار ۱۷/۱۰/۶۵<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1861 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references/>
 
<references/>
 +
==نگارخانه تصاویر==
 +
<gallery>
 +
Image:م20.jpg
 +
</gallery>
 
== رده‌ها ==
 
== رده‌ها ==
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:محمود_افشار}}
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:محمود_افشار}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۲۱

محمود افشار
م20.jpg
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد قزوین، روستای طونیان1310/07/08
شهادت ایران،خوزستان،شلمچه1365/10/25
محل دفن گلزار شهداى قزوین، روستای طونیان
سمت‌ها بسیجی
تحصیلات سوم ابتدایی
شغل کشاورز

زندگینامه

هشتم مهر ۱۳۱۰، در روستای طونیان‌ از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش احمد، کشاورز بود و مادرش نرگس نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. سال ۱۳۳۰ ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و چهار دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.

وصیتنامه

با درود و سلام بیکران بر تمام شهیدان، از صدر اسلام تاکنون و بالاخص شهداى کربلاى ایران که خون خود را در راه خدا نثار کردند، و با درود بر شما که چون کوهى استوار در مقابل سختی ها و دشواری ها ایستاده اید و با مقاومتتان پشت دشمن را به لرزه درآورده اید و دیرى نخواهد پایید که وحدت و اتحادتان بر نابودى ظالمان بینجامد و طومار جابران و ستمگران را درهم پیچیده و خُرد کُند. من به عنوان برادر کوچک، از شما می خواهم که همچنان وحدت خود را حفظ کنید و همواره، دنباله روی امامان باشید.

مبادا غفلت کنید که دشمن در کمین است و در پى فرصت می گردد تا نقشه هاى خود را پیاده کند. شما، امید مستضعفان هستید و وظیفه ی سنگینى بر عهده دارید. در این مقطع زمانى بایستى حق خود را از ظالمان بستانید و رمز پیروزیتان نیز باید پیروى از رهبر باشد. وقت آن رسیده است که از اسلام و مظلومان، دفاع کنیم.

اکنون که در جبهه‏ هاى حق علیه باطل و زیر آتش دشمن با قلبى سرشار از ایمان و مَملو از سُرور و شعف، بسر مى‏ برم، راه خود را یافته و با عشق به خدا به جایى مى ‏روم که عاشقان الله در آنجا از فراق می شورند و انتظار می کشند. مى روم تا سینه ی دشمن را بشکافم و اگر لیاقت داشتم، خون ناقابل خود را نثار معبود خویش نمایم. خدایا! از تو مى‏ خواهم که از گناهانم درگذرى و تا زمانى که پاک نشده ‏ام مرا از دنیا مبرى. من از دخترهایم مى‏ خواهم حجاب خود را حفظ کنند و زینب وار الگو باشند. من از همه حلالیت مى‏ طلبم.۱ (۱۰۵۷۸۱۳) محمود افشار ۱۷/۱۰/۶۵[۱]

پانویس

  1. پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین

نگارخانه تصاویر

رده‌ها