شهیدامر الله ابراهیمیان: تفاوت بین نسخهها
Mirzaee9706 (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{جعبه اطلاعات افراد نظامی | ||
+ | |نام فرد = امرالله ابراهيميان | ||
+ | |تصویر =امرالله ابراهيميان.jpg | ||
+ | |توضیح تصویر = | ||
+ | |ملیت = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی | ||
+ | |شهرت = | ||
+ | |دین و مذهب = [[مسلمان]]، [[شیعه]] | ||
+ | |تولد =[[10/01/1339]] | ||
+ | |شهادت = [[20/01/1367]] | ||
+ | |وفات = | ||
+ | |مرگ = | ||
+ | |محل دفن =[[خمین - چقاسیف الدین]] | ||
+ | |مفقود = | ||
+ | |جانباز = | ||
+ | |اسارت = | ||
+ | |نیرو = | ||
+ | |یگانهای خدمت = | ||
+ | |طول خدمت = | ||
+ | |درجه = | ||
+ | |سمتها = | ||
+ | |جنگها = [[جنگ ایران و عراق]] | ||
+ | |نشانهای لیاقت = | ||
+ | |عملیات = | ||
+ | |فعالیتها = | ||
+ | |تحصیلات = | ||
+ | |تخصصها = | ||
+ | |شغل = | ||
+ | |خانواده = نام پدر:محمدجعفر | ||
+ | }} | ||
− | |||
− | |||
+ | |||
+ | تاریخ تولد :1342/04/19 | ||
+ | |||
+ | تاریخ شهادت : 1362/01/23 | ||
محل شهادت : نامشخص | محل شهادت : نامشخص | ||
− | + | محل آرامگاه :مرکزی - خمین - چقاسیف الدین | |
− | + | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
− | شهيد امرالله | + | [[شهيد امرالله ابراهيميان]]، در يكي روستاهاي خمين به نام چقا سيف الدين، در تاريخ 1342/04/19 به دنيا آمد؛ پدرش محمدجعفر، به پيشه كشاورزي مشغول بود، او با وجود وضعيت نامناسب مالي، اما خانواده اي متدين و با ايمان داشت و فرزندان خود را به درستي تربيت كرد، علي رغم محروميت، امرالله نتوانست تحصيل كند ولي آشنايي با اسلام و ائمه را در دامن مادر فرا گرفت، تا اين كه جنگ تحميلي شروع شد و به جبهه رفت تا از دين و وطن دفاع كند و سرانجام در تاريخ 1362/01/24 در [[پاسگاه شرهاني]] به درجه رفيع [[شهادت]] نائل گرديد و يك فرزند از اين [[شهيد]] عزيز، به يادگار ماند، پيكر مطهرش در اليگودرز آرام گرفت. |
− | + | ||
− | + | ||
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
− | |||
− | |||
1362/01/16 | 1362/01/16 | ||
− | |||
خدايا مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار بده | خدايا مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار بده | ||
− | |||
و لاتحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله اموتا بل احياء عند ربهم يرزقون؛ | و لاتحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله اموتا بل احياء عند ربهم يرزقون؛ | ||
گمان نكنيد آنان كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند بلكه زنده اند و در درگاه خداى خود روزى مى خورند. (سوره آل عمران/آيه 169) | گمان نكنيد آنان كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند بلكه زنده اند و در درگاه خداى خود روزى مى خورند. (سوره آل عمران/آيه 169) | ||
خدايا تا ما را نيامرزيدى از اين دنياى فانى مبر. | خدايا تا ما را نيامرزيدى از اين دنياى فانى مبر. | ||
− | |||
− | |||
اكنون كه شب حمله است، شب از جان گذشتن، شب ديدار مهدى (عج)، اين جانب امراله ابراهيميان، فرزند محمد ابراهيميان، ساكن خمين وصيت نامه اى را آماده كردم، چون طبق دستور اسلام، بر هر مسلمانى، چه زن و چه مرد واجب است كه وصيت نامه نوشته باشند. | اكنون كه شب حمله است، شب از جان گذشتن، شب ديدار مهدى (عج)، اين جانب امراله ابراهيميان، فرزند محمد ابراهيميان، ساكن خمين وصيت نامه اى را آماده كردم، چون طبق دستور اسلام، بر هر مسلمانى، چه زن و چه مرد واجب است كه وصيت نامه نوشته باشند. | ||
− | |||
− | |||
برادر حسين، حلال كنيد، خواهران يك به يك حلال كنيد، همسايگان حلال كنيد، من از دنيا رفتم در اين دنيا كامى نديدم، در آنجا جاى من خوب است... | برادر حسين، حلال كنيد، خواهران يك به يك حلال كنيد، همسايگان حلال كنيد، من از دنيا رفتم در اين دنيا كامى نديدم، در آنجا جاى من خوب است... | ||
سطر ۴۵: | سطر ۶۵: | ||
بعداً پولى كه از بانك كشاورزى گرفته ام 200000 ريال، مطابق بيست هزار تومان، 14 هزار تومان به حسين اكبرى داده ام. | بعداً پولى كه از بانك كشاورزى گرفته ام 200000 ريال، مطابق بيست هزار تومان، 14 هزار تومان به حسين اكبرى داده ام. | ||
در خاتمه از خداى بزرگ خواهانم كه پيروزى كامل نصيب جميع رزمندگان بنمايد؛ و مادر گرامى و مهربان، اگر مى خواهى من راضى باشم هر چه كه همسر من مى خواهد به دلخواه او را به جا آوريد و براى فرزند من هم پدر باش هم مادر. | در خاتمه از خداى بزرگ خواهانم كه پيروزى كامل نصيب جميع رزمندگان بنمايد؛ و مادر گرامى و مهربان، اگر مى خواهى من راضى باشم هر چه كه همسر من مى خواهد به دلخواه او را به جا آوريد و براى فرزند من هم پدر باش هم مادر. | ||
− | |||
− | |||
− | |||
در آخر، اميدوارم مرا ببخشيد و از خداى بزرگ بخواهيد كه روح مرا با روح شهداى اسلام آميخته گرداند و مرا از آتش جهنم دور كند ان شاء الله، خدايا خدايا پرچم اسلام را در تمام كشور به احتراز در آور. خدانگهدار مرا ببخشيد. | در آخر، اميدوارم مرا ببخشيد و از خداى بزرگ بخواهيد كه روح مرا با روح شهداى اسلام آميخته گرداند و مرا از آتش جهنم دور كند ان شاء الله، خدايا خدايا پرچم اسلام را در تمام كشور به احتراز در آور. خدانگهدار مرا ببخشيد. | ||
+ | <ref>[https://ajashohada.ir/MartyrDetails/4494 سایت شهدای ارتش]</ref> | ||
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references/> | ||
+ | ==نگارخانه تصاویر== | ||
+ | <gallery> | ||
+ | Image:امرالله ابراهيميان۱.jpg | ||
+ | Image:امرالله ابراهيميان.jpg | ||
− | + | </gallery> | |
− | + | ||
− | |||
== ردهها == | == ردهها == | ||
{{ترتیبپیشفرض:امرالله_ابراهیمیان}} | {{ترتیبپیشفرض:امرالله_ابراهیمیان}} |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۳
امرالله ابراهيميان | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | 10/01/1339 |
شهادت | 20/01/1367 |
محل دفن | خمین - چقاسیف الدین |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
خانواده | نام پدر:محمدجعفر |
تاریخ تولد :1342/04/19
تاریخ شهادت : 1362/01/23
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه :مرکزی - خمین - چقاسیف الدین
زندگینامه
شهيد امرالله ابراهيميان، در يكي روستاهاي خمين به نام چقا سيف الدين، در تاريخ 1342/04/19 به دنيا آمد؛ پدرش محمدجعفر، به پيشه كشاورزي مشغول بود، او با وجود وضعيت نامناسب مالي، اما خانواده اي متدين و با ايمان داشت و فرزندان خود را به درستي تربيت كرد، علي رغم محروميت، امرالله نتوانست تحصيل كند ولي آشنايي با اسلام و ائمه را در دامن مادر فرا گرفت، تا اين كه جنگ تحميلي شروع شد و به جبهه رفت تا از دين و وطن دفاع كند و سرانجام در تاريخ 1362/01/24 در پاسگاه شرهاني به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و يك فرزند از اين شهيد عزيز، به يادگار ماند، پيكر مطهرش در اليگودرز آرام گرفت.
وصیت نامه
1362/01/16
خدايا مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار بده
و لاتحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله اموتا بل احياء عند ربهم يرزقون؛ گمان نكنيد آنان كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند بلكه زنده اند و در درگاه خداى خود روزى مى خورند. (سوره آل عمران/آيه 169) خدايا تا ما را نيامرزيدى از اين دنياى فانى مبر.
اكنون كه شب حمله است، شب از جان گذشتن، شب ديدار مهدى (عج)، اين جانب امراله ابراهيميان، فرزند محمد ابراهيميان، ساكن خمين وصيت نامه اى را آماده كردم، چون طبق دستور اسلام، بر هر مسلمانى، چه زن و چه مرد واجب است كه وصيت نامه نوشته باشند.
برادر حسين، حلال كنيد، خواهران يك به يك حلال كنيد، همسايگان حلال كنيد، من از دنيا رفتم در اين دنيا كامى نديدم، در آنجا جاى من خوب است...
بعداً پولى كه از بانك كشاورزى گرفته ام 200000 ريال، مطابق بيست هزار تومان، 14 هزار تومان به حسين اكبرى داده ام. در خاتمه از خداى بزرگ خواهانم كه پيروزى كامل نصيب جميع رزمندگان بنمايد؛ و مادر گرامى و مهربان، اگر مى خواهى من راضى باشم هر چه كه همسر من مى خواهد به دلخواه او را به جا آوريد و براى فرزند من هم پدر باش هم مادر.
در آخر، اميدوارم مرا ببخشيد و از خداى بزرگ بخواهيد كه روح مرا با روح شهداى اسلام آميخته گرداند و مرا از آتش جهنم دور كند ان شاء الله، خدايا خدايا پرچم اسلام را در تمام كشور به احتراز در آور. خدانگهدار مرا ببخشيد. [۱]