شهید علی‌ اصغر کفش گر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۶۰: سطر ۶۰:
 
آخرین باری که برادرم [[شهید]] علی اصغر از جبهه آمده بود و به من گفت: ببین خواهر جان مبادا ناراحت شوی بعد از دیدن پدر و مادر اولین جایی که می آیم خانه شماست، موقع خداحافظی تا دم در او را بدرقه کردم او تا نیمه کوچه رفت ولی دوباره برگشت و به من گفت خواهر اگر برنگشتم ناراحت نباش شاید من قابل باشم شربت [[شهادت]] را بنوشم و دوست دارم زینب وار زندگی کنی و دشمن را شاد نکنی. گفتم چرا این حرف را می زنی؟ ان شاءالله میروی و باز می گردی. گفت نه خواهر این بار [[شهید]] می شوم. گفتم:حالا همین امروز می خواهی بروی گفت: نه یکبار دیگر برای خداحافظی می آیم. روزی که خواست راهی جبهه شود آن روز من برای معالجه به مشهد رفتم و ایشان آمده بود ولی من نبودم. یک روز رفتنش را به خاطر من به تاخیر انداخت ، صبح روز بعد آمد و باز هم من نبودم و دوباره رفتنش را به تاخیر انداخت و روز سوم خواست که برود گفته بود من که رفتم ولی دیدار با خواهرم به قیامت افتاد. راوی کفشگر
 
آخرین باری که برادرم [[شهید]] علی اصغر از جبهه آمده بود و به من گفت: ببین خواهر جان مبادا ناراحت شوی بعد از دیدن پدر و مادر اولین جایی که می آیم خانه شماست، موقع خداحافظی تا دم در او را بدرقه کردم او تا نیمه کوچه رفت ولی دوباره برگشت و به من گفت خواهر اگر برنگشتم ناراحت نباش شاید من قابل باشم شربت [[شهادت]] را بنوشم و دوست دارم زینب وار زندگی کنی و دشمن را شاد نکنی. گفتم چرا این حرف را می زنی؟ ان شاءالله میروی و باز می گردی. گفت نه خواهر این بار [[شهید]] می شوم. گفتم:حالا همین امروز می خواهی بروی گفت: نه یکبار دیگر برای خداحافظی می آیم. روزی که خواست راهی جبهه شود آن روز من برای معالجه به مشهد رفتم و ایشان آمده بود ولی من نبودم. یک روز رفتنش را به خاطر من به تاخیر انداخت ، صبح روز بعد آمد و باز هم من نبودم و دوباره رفتنش را به تاخیر انداخت و روز سوم خواست که برود گفته بود من که رفتم ولی دیدار با خواهرم به قیامت افتاد. راوی کفشگر
 
<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=17560 سایت یاران رضا]</ref>
 
<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=17560 سایت یاران رضا]</ref>
==پانویس==
+
 
<references />
+
 
==نگارخانه تصاویر==
 
==نگارخانه تصاویر==
 
<gallery>
 
<gallery>
 
Image:علی‌اصغرکفشگر.jpg
 
Image:علی‌اصغرکفشگر.jpg
 
</gallery>
 
</gallery>
 +
 +
==پانویس==
 +
<references />
 +
 +
 
==رده==
 
==رده==
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض: علی‌اصغر کفشگر}}
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض: علی‌اصغر کفشگر}}

نسخهٔ ‏۸ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۲۹

مسلم‌کفشگر
علی‌اصغرکفشگر.jpg
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد تربت ‌حیدریه
شهادت 1365/01/11
محل دفن بهشت‌عسکری‌
سمت‌ها رزمنده‌
جنگ‌‌ها جنگ ایران و عراق
خانواده نام پدر:مسلم‌



کد شهید: 6530837

نام : علی‌اصغر

نام خانوادگی : کفشگر

نام پدر : مسلم‌

محل تولد : تربت ‌حیدریه

تاریخ شهادت : 1365/01/11

تحصیلات : نامشخص

گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است.

نوع عضویت : سایر شهدا

مسئولیت : رزمنده‌

گلزار : بهشت‌عسکری‌


خاطرات

توصیه های شهید

آخرین باری که برادرم شهید علی اصغر از جبهه آمده بود و به من گفت: ببین خواهر جان مبادا ناراحت شوی بعد از دیدن پدر و مادر اولین جایی که می آیم خانه شماست، موقع خداحافظی تا دم در او را بدرقه کردم او تا نیمه کوچه رفت ولی دوباره برگشت و به من گفت خواهر اگر برنگشتم ناراحت نباش شاید من قابل باشم شربت شهادت را بنوشم و دوست دارم زینب وار زندگی کنی و دشمن را شاد نکنی. گفتم چرا این حرف را می زنی؟ ان شاءالله میروی و باز می گردی. گفت نه خواهر این بار شهید می شوم. گفتم:حالا همین امروز می خواهی بروی گفت: نه یکبار دیگر برای خداحافظی می آیم. روزی که خواست راهی جبهه شود آن روز من برای معالجه به مشهد رفتم و ایشان آمده بود ولی من نبودم. یک روز رفتنش را به خاطر من به تاخیر انداخت ، صبح روز بعد آمد و باز هم من نبودم و دوباره رفتنش را به تاخیر انداخت و روز سوم خواست که برود گفته بود من که رفتم ولی دیدار با خواهرم به قیامت افتاد. راوی کفشگر [۱]

نگارخانه تصاویر

پانویس

  1. سایت یاران رضا


رده