محمد حسین تجنگی: تفاوت بین نسخه‌ها
| (۲ نسخه‌های متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
| + | {{جعبه اطلاعات افراد نظامی | ||
| + | |نام فرد =محمدحسین تجنگی | ||
| + | |تصویر =محمد حسین تجنگی.jpg | ||
| + | |توضیح تصویر = | ||
| + | |ملیت = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی | ||
| + | |شهرت = | ||
| + | |دین و مذهب = [[مسلمان]]، [[شیعه]] | ||
| + | |تولد =[[تربت حیدریه]] | ||
| + | |شهادت = [[1362/12/08مجنون خیبر]] | ||
| + | |وفات = | ||
| + | |مرگ = | ||
| + | |محل دفن =[[بهشت‌عسگری]] | ||
| + | |مفقود = | ||
| + | |جانباز = | ||
| + | |اسارت = | ||
| + | |نیرو = | ||
| + | |یگانهای خدمت = [[لشکر 5 نصر]] | ||
| + | |طول خدمت = | ||
| + | |درجه = | ||
| + | |سمت‌ها =[[مخابرات‌وبی‌سیم]] | ||
| + | |جنگ‌‌ها = [[جنگ ایران و عراق]] | ||
| + | |نشان‌های لیاقت = | ||
| + | |عملیات = | ||
| + | |فعالیت‌ها = | ||
| + | |تحصیلات = | ||
| + | |تخصص‌ها = | ||
| + | |شغل = دانش آموز | ||
| + | |خانواده = نام پدر:محمدعلی | ||
| + | }} | ||
| + | |||
| + | |||
| + | |||
کد شهید : 6205360 | کد شهید : 6205360 | ||
| سطر ۲۶: | سطر ۵۸: | ||
| − | وصیت نامه | + | ==وصیت نامه== |
| − | + | ||
| − | + | ||
| − | + | ||
| + | ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيل صفاً کانهم بنيان مرصوص خداوند کساني را دوست مي دارد که در صف جهاد کافران همچون شالوده ريخته شده از سرب مقاوم و استوارند و در راه او نبرد مي کنند. « دنيا جهنم مؤمن است و بهشت کافر » پيامبر اکرم (ص) با نام خدا آغاز مي کنيم، آغازمي کنم که ممکن است آخرين آغازم باشد. با نام خداوند رحمان آغاز مي کنم. خداوند کريمي که در همه مراحل زندگي در هر مکاني و در هر زماني چشمم به او دوخته و اميدوارم به تماميتش بوده و هستم در قبل از جبهه آمدنم در ضلالت و گمراهي بودم البته نه کامل به ياري و توفيق او توانستم قدم درراهي بگذارم که راه اوست به راهي که حسين ابن علي (ع) پيموده و راهي که [[شهيد]]ان پيموده اند و خون سرشان پيام دهنده و حرکت دهنده و بشارت دهنده به ما بود. خداي من واقعاً که قادري و هيچ کاري نيست که تو از عهده آن برنيايي يا اله رحماني، رحيمي و در عين حال قهاري، خدايا به تو چشم دوخته و درهر مرحله؛ در سخت ترين مراحل در زير آتش شديد دشمن به او چشم دوخته و به ياري و نصرتت اميدوارم. خدايا به قضا و قدر تو يقين دارم. تو بودي که آتش را براي حضرت ابراهيم سرد و گلستان گرداندي و موسي را در تنور پرآتش محفوظ داشتي و تو مي تواني دشمن را نابود و انصارت را پيروز گرداني. خدايا من قضا و قدر که يقين داريم هرچه که بخواهي و امر کني همان خواهد شد. هيچ احدي نمي تواند قضاي الهي را گردن نهد چرا؟ زيرا تو ابرهه را با آن سپاه عظيمش نابود کردي. گازهاي شيميايي دشمن را بوسيله باد بسوي خودشان برگرداندي. خدايا انصارت را نصرت بده که تو قادر به هر کاري. و سلام بر [[امام زمان عليه السلام (عج)]] و يگانه منجي حقيقي دنياي پر از ظلم و ناپاکي ها و با درود به نايبش حضرت امام خميني و باسلام بيکران به [[شهيد]]ان بحق راه حق که با ايثار خون خود شمع شدند و محفل بشريت را روشن کردند و اميدوارم که با بندگان ناقابل قادر بتوانيم با فداکاري خود راه اين [[شهيد]]ان راه اسلام را ادامه دهيم و دين سنگين خود را به اسلام و اين اسلام خواهان هميشه زنده ادا کنيم و حال چه بايد گفت آوردن پيروزي بر قواي کافران بر چه کشته شدن در راه خدا براي اعتلاي بيرق اسلام. پدر و مادرم اميدوارم که حالتان خوب باشد شما با زحمت و تلاش فراوان مرا بزرگ کرديد. تلاشهايي که اگر شب و روز زحمت بکشم و از فرط خسته گي بيحال شوم نمي تواند مطابق يک ساعت کار پدر و يک ساعت بيدار خوابي مادر در ايام طفوليتم باشد، راستش را بخواهيد به هر دوي شما ظلم کردم و اين از ناداني که اکنون افسوسش را مي خورم بوده و اميدوارم که از جبهه حق بر عليه باطل برگردم و بتوانم ناداني ها و نافرمانيهاي خود را تا اندازه اي هرچند کم جبران کنم و پدر گرامي و بهتر از جانم چگونه از پي اذيتها و نافرمانيهاي خود برآيم و چگونه عملي انجام دهم که بتوانم جبران آن اعمال شرم آور و آن نافرمانيها و سرپيچي هاي بي مورد را انجام دهم، اميدوارم که مرا ببخشيد هرچند که در طول عمربه بزرگواري و حلم دار بودن شما نديده ام مادر عزيزم خدا مي داند از دست من در ايام کوچک بودنم، چه رنجها که نکشيده ايد و چه گريه ها براساس کاراي ناپسند من که نکرده ايد و چه اندوه ها براساس اعمال خلاف و نافرماني هاي من نکرده ايد و چه اعمالي انجام نداده ام که شرم دارم آنها را بنويسم آه چقدر براي اين کارهايم افسرده خاطرم چقدر افسوس مي خورم براي اينکه چرا اين اعمال را انجام داده ام و خوشحال هستم که زود از اين ورطه پرگناه به ياري خدا پرکشيدم، جبهه آمدن براي من نعمتهاي زيادي در برداشت در هفته هاي اول آمدنم به جبهه باور نداشتم که جبهه دانشگاه است و آن به اين دليل بود که در ادعيه شرکت نمي کردم و اگر شرکت مي کردم از روي بي توجهيي بود ولي در من ايام آخر دعا بر من تأثيرمؤثري مي گذاشت. تنها شبها و دل گرفتگي ها عاملي بود که مرا به سوي خدا سوق مي داد و واقعاً اگر کسي خداپرست و موحد واقعي باشد هيچ وقت احساس تنهايي و حتي گرفته ترين جاها و بي کس ترين مکانها نمي کند و براستي که خداوند بهترين يارو ياور و دوست انسان است و از من به شما پيام که هيچ وقت خدا را فراموش نکنيد و براستي که خداوند بهترين يارو ياور و دوست انسان است و از من به شما پيام که هيچ وقت خدا را فراموش نکنيد و در همه حال و در هنگام انجام دادن هر کاري خدا را ياد کنيد و عمل خلاف دستور خداوند انجام ندهيد همچنين پيام ديگرم به برادرانم اين است که اگر من [[شهيد]] شدم راهم را ادامه دهيد. سلاحم را بر زمين باقي نگذاريد زيرا که خداوند امر فرموده است جهاد کنيد با دشمنانتان در راه خدا و پيام مهم من به برادرانم اين است که؛ به پدر و مادرم احترام بگذاريد. کوچک ترين عملي انجام ندهيد که نارضايتي بوجود بيايد، پدر و مادرم را حتي با گفتن « اف » - سند مستند ، قران کريم - برنينگيزيد و چه که پدر و مادر افرادي هستند که با هزار يک مشکلات و بدبختي شما را بزرگ کرده تا به اين سن و سال رسيده‌ايد حال اگر بجاي سپاسگزاري از زحمات طاقت فرساي آنها با نافرماني خود جواب فرد فرد آنها را بدهيد نه واي بر شما چه عذاب آخرت و چه از رنج، از عاقبت اين کار در دنيا و گذشته از اين هرچه مي توانيد در درس خواندن تلاش کنيد بخاطر اينکه مملکت اسلامي نو پاي ما بيشتر از هر کس به رجال انديشمند و با علم و صنعتگران و متخصصان و تکنسين ها پرکار و با فهم نيازمند است وچه است در اثر کمبود رشته هاي ادبي و چه در رشته هاي صنعتي کشور ما باز بر اثر نيازهاي فني و غيره روي به استعمار بياورند درس خواندن را در مطالب کتاب درسي و در کلاس درس خلاصه کنيد. کسيکه مي خواهد در آينده داروي دردهاي مختلف فني و اجتماعي باشد بايد بيشتر از اينها و خيلي بيشتر از اينها درس بخوانيد و تحصيل کنيد و به جستجو بپردازيد بايد از کليه مسايل با خبر باشيد نه به پيروي از نظريات ديگران بپردازيد وقتي شما مي توانيد صاحب نظر باشيد که مطالعه فراوان انجام دهيد و اين مطالعه نبايد بدون تقوي و تزکيه روح باشد. درس بخوانيد تا در اجتماع مفيد تر از هرکسي باشيد در دعاها با توجه شرکت کنيد که اين ادعيه است که انسان ها را صفاي روح و پاکي روح و پاکي قلب عنايت مي کند. خواهران عزيزم شما سرمايه و سربلندي من بوديد چه انسانهاي پاک و خداترس بوديد اگر من به شما بدي کردم اميدوارم ببخشيد خواهران عزيزم فرزندانتان را نيکوتر تربيت کنيد. آنها را انسانهايي با ايمان و با تقوي، عالم و سخن پرور و خطيب تربيت کنيد و در عين داشتن اين حياي مهم به فرزندانتان را طوري تربيت کنيد که از نظر جسمي بسيار قوي باشد تا بتوانند خدمتگذاران خوبي براي اسلام باشند. پدرم من، در دورانيکه در تربت بودم گاه گاهي از داخل مغازه شما پولهايي بر مي داشتم اميدوارم مرا حلال کنيد. خاکشور را براي جريان ساعت دستش که چندين سال پيش - از من خريد رضا کنيد و همچنين 27 روز روزه قضا که تقريباً 15 روز آن با کفاره مي باشد ادا کنيد اميدوارم خداوند خيرتان بدهد به قضاي الهي تن در دهيد که [[امام رضا (ع)]] مي فرمايد « شگفتم از کسانيکه معتفد به قضاي الهي هستند و افسوس که دنيا را مي خورند در ضمن کمي هم نماز قضائي است، ديگر عرضي ندارم اميدوارم مؤمن تر و سرافراز تر باشيد.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=5149 یاران رضا]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
| + | ==نگارخانه تصاویر== | ||
| + | <gallery> | ||
| + | Image:محمد حسین تجنگی.jpg | ||
| + | </gallery> | ||
| + | ==رده== | ||
| + | {{ترتیب‌پیش‌فرض: محمد حسین تجنگی}} | ||
| + | [[رده: شهدا]] | ||
| + | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
| + | [[رده: شهدای ایران]] | ||
| + | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] | ||
| + | [[رده: شهدای شهرستان تربت حیدریه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۵۲
| محمدحسین تجنگی | |
|---|---|
 | |
| ملیت |  ایرانی
|
| دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
| تولد | تربت حیدریه |
| شهادت | 1362/12/08مجنون خیبر |
| محل دفن | بهشت‌عسگری |
| یگانهای خدمت | لشکر 5 نصر |
| سمت‌ها | مخابرات‌وبی‌سیم |
| جنگ‌‌ها | جنگ ایران و عراق |
| شغل | دانش آموز |
| خانواده | نام پدر:محمدعلی |
کد شهید : 6205360
نام : محمدحسین
نام خانوادگی : تجنگی
نام پدر : محمدعلی
تاریخ تولد :
محل تولد : تربت حیدریه
تاریخ شهادت :1362/12/08
مکان شهادت : مجنون خیبر
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت :
شغل : دانش آموز یگان خدمتی : لشکر 5 نصر
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است .
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : مخابرات‌وبی‌سیم
گلزار : بهشت‌عسگری (تربت حیدریه)
محتویات
وصیت نامه
ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيل صفاً کانهم بنيان مرصوص خداوند کساني را دوست مي دارد که در صف جهاد کافران همچون شالوده ريخته شده از سرب مقاوم و استوارند و در راه او نبرد مي کنند. « دنيا جهنم مؤمن است و بهشت کافر » پيامبر اکرم (ص) با نام خدا آغاز مي کنيم، آغازمي کنم که ممکن است آخرين آغازم باشد. با نام خداوند رحمان آغاز مي کنم. خداوند کريمي که در همه مراحل زندگي در هر مکاني و در هر زماني چشمم به او دوخته و اميدوارم به تماميتش بوده و هستم در قبل از جبهه آمدنم در ضلالت و گمراهي بودم البته نه کامل به ياري و توفيق او توانستم قدم درراهي بگذارم که راه اوست به راهي که حسين ابن علي (ع) پيموده و راهي که شهيدان پيموده اند و خون سرشان پيام دهنده و حرکت دهنده و بشارت دهنده به ما بود. خداي من واقعاً که قادري و هيچ کاري نيست که تو از عهده آن برنيايي يا اله رحماني، رحيمي و در عين حال قهاري، خدايا به تو چشم دوخته و درهر مرحله؛ در سخت ترين مراحل در زير آتش شديد دشمن به او چشم دوخته و به ياري و نصرتت اميدوارم. خدايا به قضا و قدر تو يقين دارم. تو بودي که آتش را براي حضرت ابراهيم سرد و گلستان گرداندي و موسي را در تنور پرآتش محفوظ داشتي و تو مي تواني دشمن را نابود و انصارت را پيروز گرداني. خدايا من قضا و قدر که يقين داريم هرچه که بخواهي و امر کني همان خواهد شد. هيچ احدي نمي تواند قضاي الهي را گردن نهد چرا؟ زيرا تو ابرهه را با آن سپاه عظيمش نابود کردي. گازهاي شيميايي دشمن را بوسيله باد بسوي خودشان برگرداندي. خدايا انصارت را نصرت بده که تو قادر به هر کاري. و سلام بر امام زمان عليه السلام (عج) و يگانه منجي حقيقي دنياي پر از ظلم و ناپاکي ها و با درود به نايبش حضرت امام خميني و باسلام بيکران به شهيدان بحق راه حق که با ايثار خون خود شمع شدند و محفل بشريت را روشن کردند و اميدوارم که با بندگان ناقابل قادر بتوانيم با فداکاري خود راه اين شهيدان راه اسلام را ادامه دهيم و دين سنگين خود را به اسلام و اين اسلام خواهان هميشه زنده ادا کنيم و حال چه بايد گفت آوردن پيروزي بر قواي کافران بر چه کشته شدن در راه خدا براي اعتلاي بيرق اسلام. پدر و مادرم اميدوارم که حالتان خوب باشد شما با زحمت و تلاش فراوان مرا بزرگ کرديد. تلاشهايي که اگر شب و روز زحمت بکشم و از فرط خسته گي بيحال شوم نمي تواند مطابق يک ساعت کار پدر و يک ساعت بيدار خوابي مادر در ايام طفوليتم باشد، راستش را بخواهيد به هر دوي شما ظلم کردم و اين از ناداني که اکنون افسوسش را مي خورم بوده و اميدوارم که از جبهه حق بر عليه باطل برگردم و بتوانم ناداني ها و نافرمانيهاي خود را تا اندازه اي هرچند کم جبران کنم و پدر گرامي و بهتر از جانم چگونه از پي اذيتها و نافرمانيهاي خود برآيم و چگونه عملي انجام دهم که بتوانم جبران آن اعمال شرم آور و آن نافرمانيها و سرپيچي هاي بي مورد را انجام دهم، اميدوارم که مرا ببخشيد هرچند که در طول عمربه بزرگواري و حلم دار بودن شما نديده ام مادر عزيزم خدا مي داند از دست من در ايام کوچک بودنم، چه رنجها که نکشيده ايد و چه گريه ها براساس کاراي ناپسند من که نکرده ايد و چه اندوه ها براساس اعمال خلاف و نافرماني هاي من نکرده ايد و چه اعمالي انجام نداده ام که شرم دارم آنها را بنويسم آه چقدر براي اين کارهايم افسرده خاطرم چقدر افسوس مي خورم براي اينکه چرا اين اعمال را انجام داده ام و خوشحال هستم که زود از اين ورطه پرگناه به ياري خدا پرکشيدم، جبهه آمدن براي من نعمتهاي زيادي در برداشت در هفته هاي اول آمدنم به جبهه باور نداشتم که جبهه دانشگاه است و آن به اين دليل بود که در ادعيه شرکت نمي کردم و اگر شرکت مي کردم از روي بي توجهيي بود ولي در من ايام آخر دعا بر من تأثيرمؤثري مي گذاشت. تنها شبها و دل گرفتگي ها عاملي بود که مرا به سوي خدا سوق مي داد و واقعاً اگر کسي خداپرست و موحد واقعي باشد هيچ وقت احساس تنهايي و حتي گرفته ترين جاها و بي کس ترين مکانها نمي کند و براستي که خداوند بهترين يارو ياور و دوست انسان است و از من به شما پيام که هيچ وقت خدا را فراموش نکنيد و براستي که خداوند بهترين يارو ياور و دوست انسان است و از من به شما پيام که هيچ وقت خدا را فراموش نکنيد و در همه حال و در هنگام انجام دادن هر کاري خدا را ياد کنيد و عمل خلاف دستور خداوند انجام ندهيد همچنين پيام ديگرم به برادرانم اين است که اگر من شهيد شدم راهم را ادامه دهيد. سلاحم را بر زمين باقي نگذاريد زيرا که خداوند امر فرموده است جهاد کنيد با دشمنانتان در راه خدا و پيام مهم من به برادرانم اين است که؛ به پدر و مادرم احترام بگذاريد. کوچک ترين عملي انجام ندهيد که نارضايتي بوجود بيايد، پدر و مادرم را حتي با گفتن « اف » - سند مستند ، قران کريم - برنينگيزيد و چه که پدر و مادر افرادي هستند که با هزار يک مشکلات و بدبختي شما را بزرگ کرده تا به اين سن و سال رسيده‌ايد حال اگر بجاي سپاسگزاري از زحمات طاقت فرساي آنها با نافرماني خود جواب فرد فرد آنها را بدهيد نه واي بر شما چه عذاب آخرت و چه از رنج، از عاقبت اين کار در دنيا و گذشته از اين هرچه مي توانيد در درس خواندن تلاش کنيد بخاطر اينکه مملکت اسلامي نو پاي ما بيشتر از هر کس به رجال انديشمند و با علم و صنعتگران و متخصصان و تکنسين ها پرکار و با فهم نيازمند است وچه است در اثر کمبود رشته هاي ادبي و چه در رشته هاي صنعتي کشور ما باز بر اثر نيازهاي فني و غيره روي به استعمار بياورند درس خواندن را در مطالب کتاب درسي و در کلاس درس خلاصه کنيد. کسيکه مي خواهد در آينده داروي دردهاي مختلف فني و اجتماعي باشد بايد بيشتر از اينها و خيلي بيشتر از اينها درس بخوانيد و تحصيل کنيد و به جستجو بپردازيد بايد از کليه مسايل با خبر باشيد نه به پيروي از نظريات ديگران بپردازيد وقتي شما مي توانيد صاحب نظر باشيد که مطالعه فراوان انجام دهيد و اين مطالعه نبايد بدون تقوي و تزکيه روح باشد. درس بخوانيد تا در اجتماع مفيد تر از هرکسي باشيد در دعاها با توجه شرکت کنيد که اين ادعيه است که انسان ها را صفاي روح و پاکي روح و پاکي قلب عنايت مي کند. خواهران عزيزم شما سرمايه و سربلندي من بوديد چه انسانهاي پاک و خداترس بوديد اگر من به شما بدي کردم اميدوارم ببخشيد خواهران عزيزم فرزندانتان را نيکوتر تربيت کنيد. آنها را انسانهايي با ايمان و با تقوي، عالم و سخن پرور و خطيب تربيت کنيد و در عين داشتن اين حياي مهم به فرزندانتان را طوري تربيت کنيد که از نظر جسمي بسيار قوي باشد تا بتوانند خدمتگذاران خوبي براي اسلام باشند. پدرم من، در دورانيکه در تربت بودم گاه گاهي از داخل مغازه شما پولهايي بر مي داشتم اميدوارم مرا حلال کنيد. خاکشور را براي جريان ساعت دستش که چندين سال پيش - از من خريد رضا کنيد و همچنين 27 روز روزه قضا که تقريباً 15 روز آن با کفاره مي باشد ادا کنيد اميدوارم خداوند خيرتان بدهد به قضاي الهي تن در دهيد که امام رضا (ع) مي فرمايد « شگفتم از کسانيکه معتفد به قضاي الهي هستند و افسوس که دنيا را مي خورند در ضمن کمي هم نماز قضائي است، ديگر عرضي ندارم اميدوارم مؤمن تر و سرافراز تر باشيد.[۱]
