شهید حسین محمدی: تفاوت بین نسخهها
(۲ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۳۱: | سطر ۳۱: | ||
− | کد شهید: 6413843 | + | کد شهید: 6413843 |
− | نام : حسین | + | |
− | + | نام : حسین | |
− | + | ||
− | + | نام خانوادگی : محمدی | |
− | + | ||
+ | نام پدر : رمضانعلی | ||
+ | |||
+ | محل تولد : مشهد | ||
+ | |||
+ | تاریخ شهادت : 1364/01/15 | ||
+ | |||
+ | تحصیلات : نامشخص | ||
+ | |||
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. | گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. | ||
− | نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : مهندسرزمی | + | |
− | گلزار : حرم مطهر امام رضا | + | نوع عضویت : سایر شهدا |
+ | |||
+ | مسئولیت : مهندسرزمی | ||
+ | |||
+ | گلزار : حرم مطهر امام رضا(ع) | ||
+ | |||
+ | |||
==خاطرات== | ==خاطرات== | ||
+ | |||
خاطرات بعد از مجروحيت | خاطرات بعد از مجروحيت | ||
− | گوینده مادر: یک دفعه حسین نصف شب از جبهه آمد. دیدم شلوارش خونی است. پایش را به ما نشان نمی داد یک روز فرمانده اش به همراه تعدادی از دوستان حسین به خانه آمدند و می خواستند داخل حیاط عکس بگیرند. یک دفعه فرمانده او برگشت و گفت: حاج خانم محمدی هر چه حسین به شما گفته است به روی ما نیاورید که ما خجالت می کشیم به فرمانده اش گفتم:چه کار کرده اید که پاهای پسرم زخمی شده است؟ گفت:از خودش بپرسید. گفتم: نه شما باید توضیح بدهید. گفت:چون آنها را سینه خیز می برم. گفتم: بعد چه کار می کنید که خوب می شوند وبه ما چیزی نمی گویند. گفت: می نشینم دو، سه خط روضه برایشان می خوانم. | + | گوینده مادر: یک دفعه حسین نصف شب از [[جبهه]] آمد. دیدم شلوارش خونی است. پایش را به ما نشان نمی داد یک روز فرمانده اش به همراه تعدادی از دوستان حسین به خانه آمدند و می خواستند داخل حیاط عکس بگیرند. یک دفعه فرمانده او برگشت و گفت: حاج خانم محمدی هر چه حسین به شما گفته است به روی ما نیاورید که ما خجالت می کشیم به فرمانده اش گفتم:چه کار کرده اید که پاهای پسرم زخمی شده است؟ گفت:از خودش بپرسید. گفتم: نه شما باید توضیح بدهید. گفت:چون آنها را سینه خیز می برم. گفتم: بعد چه کار می کنید که خوب می شوند وبه ما چیزی نمی گویند. گفت: می نشینم دو، سه خط روضه برایشان می خوانم. |
+ | |||
+ | |||
<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=18655 سایت یاران رضا]</ref> | <ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=18655 سایت یاران رضا]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
+ | ==نگارخانه تصاویر== | ||
+ | [[File:18655.jpg]] | ||
==رده== | ==رده== | ||
{{ترتیبپیشفرض: حسین محمدی}} | {{ترتیبپیشفرض: حسین محمدی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۵۲
حسینمحمدی | |
---|---|
| |
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | مشهد |
شهادت | 1364/01/15 |
محل دفن | حرم مطهر امام رضا |
سمتها | مهندسرزمی |
جنگها | جنگ ایران و عراق |
خانواده | نام پدر:رمضانعلی |
کد شهید: 6413843
نام : حسین
نام خانوادگی : محمدی
نام پدر : رمضانعلی
محل تولد : مشهد
تاریخ شهادت : 1364/01/15
تحصیلات : نامشخص
گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است.
نوع عضویت : سایر شهدا
مسئولیت : مهندسرزمی
گلزار : حرم مطهر امام رضا(ع)
محتویات
خاطرات
خاطرات بعد از مجروحيت
گوینده مادر: یک دفعه حسین نصف شب از جبهه آمد. دیدم شلوارش خونی است. پایش را به ما نشان نمی داد یک روز فرمانده اش به همراه تعدادی از دوستان حسین به خانه آمدند و می خواستند داخل حیاط عکس بگیرند. یک دفعه فرمانده او برگشت و گفت: حاج خانم محمدی هر چه حسین به شما گفته است به روی ما نیاورید که ما خجالت می کشیم به فرمانده اش گفتم:چه کار کرده اید که پاهای پسرم زخمی شده است؟ گفت:از خودش بپرسید. گفتم: نه شما باید توضیح بدهید. گفت:چون آنها را سینه خیز می برم. گفتم: بعد چه کار می کنید که خوب می شوند وبه ما چیزی نمی گویند. گفت: می نشینم دو، سه خط روضه برایشان می خوانم.