شهید امیرباقری: تفاوت بین نسخهها
Nazarifard98 (بحث | مشارکتها) |
|||
(۴ نسخههای متوسط توسط ۳ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | |||
− | |||
− | + | {{جعبه اطلاعات افراد نظامی | |
− | + | |نام فرد = امیر باقری | |
− | نام | + | |تصویر = |
− | + | |توضیح تصویر = | |
− | + | |ملیت = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی | |
− | + | |شهرت = | |
− | + | |دین و مذهب = [[مسلمان]]، [[شیعه]] | |
− | + | |تولد = [[1341/12/02-تهران]] | |
− | + | |شهادت = [[1363/12/21-جزیره مجنون]] | |
− | + | |وفات = | |
− | + | |مرگ = | |
− | + | |محل دفن = [[قزوین-تاکستان-داکان]] | |
− | + | |مفقود = | |
− | + | |جانباز = | |
− | + | |اسارت = | |
− | + | |نیرو = | |
− | + | |یگانهای خدمت = | |
− | + | |طول خدمت = | |
− | + | |درجه = | |
− | + | |سمتها = | |
− | + | |جنگها = | |
− | + | |نشانهای لیاقت = | |
− | + | |عملیات = | |
− | + | |فعالیتها = | |
− | + | |تحصیلات = دیپلم | |
− | + | |تخصصها = | |
− | + | |شغل = بنیاد تحت پوشش | |
− | + | |خانواده = پدر:نقی | |
− | + | }} | |
− | + | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
− | + | دوم اسفند ۱۳۴۱، در شهر [[تهران]] به دنیا آمد. پدرش نقی، کشاورز بود و مادرش طوبا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و یکم اسفند ۱۳۶۳، در [[جزیره مجنون]] عراق بر اثر اصابت [[ترکش]] و سوختگی به [[شهادت]] رسید. مزار او در گلزار شهدای روستای داکان از توابع شهر تاکستان واقع است. | |
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
− | شهید، امیر باقری: قبل از هر چیز، امیدوارم که تمامى رزمندگان اسلام، با پیروزى در این حمله نهایى، به آغوش خانواده هاى خودشان برگردند. ...و اما موضوع وصیتنامه ی این حقیر؛ در ابتدا از خانواده ی خود حلالیت مى طلبم و امیدوارم هر بى احترامى که به شما کردم، مرا بخشیده باشید. ...و اگر این حقیر، لیاقت شهادت را داشته باشم، قبل از هر چیز از پدر و مادرم مى خواهم که صبور باشند و بر سر جنازه ام گریه نکنند؛ بلکه خوشحال هم باشند و هیچگونه ناراحتى نکنند و مجلس ختمم را هم تشریفاتى برگزار نکنند. ...و از برادرانم مى خواهم که از این انقلاب پیروى کنند و پیرو انقلاب باشند تا خون شهدا پایمال نشود. ...و در پایان از خداوند متعال خواهانم که ما را با شهداى کربلا محشور بگرداند و با لب خندان به قبر بفرستد. ضمناً از امت شهیدپرور هم مى خواهم که امام را رها نکنند؛ او را تنها نگذارند و از انقلاب پیروى کنند و به شایعات ضد انقلابی ها و بدگویان گوش ندهند و با حضور خود در جبهه هاى نبرد حق علیه باطل، از پایمال شدن خون شهدا جلوگیرى کنند.۱ (۱۱۰۱۷۳۰) امیر باقریان ۲۸/۹/۶۵ | + | شهید، امیر باقری: قبل از هر چیز، امیدوارم که تمامى رزمندگان اسلام، با پیروزى در این حمله نهایى، به آغوش خانواده هاى خودشان برگردند. ...و اما موضوع وصیتنامه ی این حقیر؛ در ابتدا از خانواده ی خود حلالیت مى طلبم و امیدوارم هر بى احترامى که به شما کردم، مرا بخشیده باشید. ...و اگر این حقیر، لیاقت شهادت را داشته باشم، قبل از هر چیز از پدر و مادرم مى خواهم که صبور باشند و بر سر جنازه ام گریه نکنند؛ بلکه خوشحال هم باشند و هیچگونه ناراحتى نکنند و مجلس ختمم را هم تشریفاتى برگزار نکنند. ...و از برادرانم مى خواهم که از این انقلاب پیروى کنند و پیرو انقلاب باشند تا خون [[شهدا]] پایمال نشود. ...و در پایان از خداوند متعال خواهانم که ما را با شهداى کربلا محشور بگرداند و با لب خندان به قبر بفرستد. ضمناً از امت شهیدپرور هم مى خواهم که امام را رها نکنند؛ او را تنها نگذارند و از انقلاب پیروى کنند و به شایعات ضد انقلابی ها و بدگویان گوش ندهند و با حضور خود در جبهه هاى نبرد حق علیه باطل، از پایمال شدن خون شهدا جلوگیرى کنند.۱ (۱۱۰۱۷۳۰) امیر باقریان ۲۸/۹/۶۵ |
منبع : <ref>پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین</ref> | منبع : <ref>پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۵۲
امیر باقری | |
---|---|
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | 1341/12/02-تهران |
شهادت | 1363/12/21-جزیره مجنون |
محل دفن | قزوین-تاکستان-داکان |
تحصیلات | دیپلم |
شغل | بنیاد تحت پوشش |
خانواده | پدر:نقی |
محتویات
زندگی نامه
دوم اسفند ۱۳۴۱، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش نقی، کشاورز بود و مادرش طوبا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و یکم اسفند ۱۳۶۳، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش و سوختگی به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای روستای داکان از توابع شهر تاکستان واقع است.
وصیت نامه
شهید، امیر باقری: قبل از هر چیز، امیدوارم که تمامى رزمندگان اسلام، با پیروزى در این حمله نهایى، به آغوش خانواده هاى خودشان برگردند. ...و اما موضوع وصیتنامه ی این حقیر؛ در ابتدا از خانواده ی خود حلالیت مى طلبم و امیدوارم هر بى احترامى که به شما کردم، مرا بخشیده باشید. ...و اگر این حقیر، لیاقت شهادت را داشته باشم، قبل از هر چیز از پدر و مادرم مى خواهم که صبور باشند و بر سر جنازه ام گریه نکنند؛ بلکه خوشحال هم باشند و هیچگونه ناراحتى نکنند و مجلس ختمم را هم تشریفاتى برگزار نکنند. ...و از برادرانم مى خواهم که از این انقلاب پیروى کنند و پیرو انقلاب باشند تا خون شهدا پایمال نشود. ...و در پایان از خداوند متعال خواهانم که ما را با شهداى کربلا محشور بگرداند و با لب خندان به قبر بفرستد. ضمناً از امت شهیدپرور هم مى خواهم که امام را رها نکنند؛ او را تنها نگذارند و از انقلاب پیروى کنند و به شایعات ضد انقلابی ها و بدگویان گوش ندهند و با حضور خود در جبهه هاى نبرد حق علیه باطل، از پایمال شدن خون شهدا جلوگیرى کنند.۱ (۱۱۰۱۷۳۰) امیر باقریان ۲۸/۹/۶۵
منبع : [۱]
پانویس
- ↑ پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین