شهید محمد روحی فروتقه: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی « کد شهید:6517627 نام :محمد نام خانوادگی :روحیفروتقه نام پدر :غلامرضا محل تولد :ک...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۳۱: | سطر ۳۱: | ||
زمانیکه فرزند عزیز شهیدم محمد جبهه بود تقریبا دو سه روز قبل از شهادتش یک شب در خواب دیدم که یکى از دوستانش آمده درب منزل و من هم رفتم درب حیاط دیدم یک دسته گل بزرگى در دست دارد و دسته گل را به من داد و گفت این دسته گل را محمد داده که من بدهم به شما و شما هم بدهید به به پدر بزرگ محمد گفتم مگر محمد خودش نمىآید گفت: چرا او هم چند روز دیگر مىآید گفتم شما کى مىروید گفت وقتى خواستم برگردم به جبهه مىآیم اگر نامه داشتید مىبرم تا مىخواستم تعارف منزل کنم از خواب بیدار شدم و بعداز چند روز خبر شهادت محمد را برایمان آوردند. | زمانیکه فرزند عزیز شهیدم محمد جبهه بود تقریبا دو سه روز قبل از شهادتش یک شب در خواب دیدم که یکى از دوستانش آمده درب منزل و من هم رفتم درب حیاط دیدم یک دسته گل بزرگى در دست دارد و دسته گل را به من داد و گفت این دسته گل را محمد داده که من بدهم به شما و شما هم بدهید به به پدر بزرگ محمد گفتم مگر محمد خودش نمىآید گفت: چرا او هم چند روز دیگر مىآید گفتم شما کى مىروید گفت وقتى خواستم برگردم به جبهه مىآیم اگر نامه داشتید مىبرم تا مىخواستم تعارف منزل کنم از خواب بیدار شدم و بعداز چند روز خبر شهادت محمد را برایمان آوردند. | ||
− | + | <ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=10566 سایت یاران رضا]</ref> | |
− | http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=10566 | + | ==پانویس== |
+ | <references /> | ||
+ | ==رده== |
نسخهٔ ۷ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۳۷
کد شهید:6517627
نام :محمد
نام خانوادگی :روحیفروتقه
نام پدر :غلامرضا
محل تولد :کاشمر
تاریخ شهادت :1365/10/۲۳
مکان شهادت :
تحصیلات :نامشخص
منطقه شهادت :
شغل :
یگان خدمتی :
گروه مربوط :گروهی برای این شهید ثبت نشده است.
نوع عضویت :سایر شهدا
مسئولیت :رزمنده
گلزار :
خاطرات
عنوان لحظه و نحوه شهادت
موضوع لحظه و نحوه شهادت
دوست عزیز شهیدم محمد روحى چندین بار به جبهه رفت و نهایتاً به آرزویش رسید و شهید شد وقتیکه جنازه محمد را براى شناسائى آورده بودند و خانوادهاش رفته بودند چون محمد سر نداشت شناسایى براى خانواده مشکل شده بود و تو را از انگشترش شناخته بودند یک شب خواب دیدم که با شهید روبوسى مىکنیم در عالم خواب به محمد گفتم گفتهاند که تو سر در بدن ندارى او گفت نخیر جون موقع جان دادن هیچ وقت از یادم نمىرود که من از خواب بیدار شدم.
عنوان خواب و رویای دیگران در مورد شهادت شهید موضوع خواب و روياي ديگران در مورد شهادت شهيد
زمانیکه فرزند عزیز شهیدم محمد جبهه بود تقریبا دو سه روز قبل از شهادتش یک شب در خواب دیدم که یکى از دوستانش آمده درب منزل و من هم رفتم درب حیاط دیدم یک دسته گل بزرگى در دست دارد و دسته گل را به من داد و گفت این دسته گل را محمد داده که من بدهم به شما و شما هم بدهید به به پدر بزرگ محمد گفتم مگر محمد خودش نمىآید گفت: چرا او هم چند روز دیگر مىآید گفتم شما کى مىروید گفت وقتى خواستم برگردم به جبهه مىآیم اگر نامه داشتید مىبرم تا مىخواستم تعارف منزل کنم از خواب بیدار شدم و بعداز چند روز خبر شهادت محمد را برایمان آوردند.
[۱]