شهید جمال ارغوان: تفاوت بین نسخهها
Mirzaee9706 (بحث | مشارکتها) |
Kolahkaj9706 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۲۰: | سطر ۲۰: | ||
==وصیت نامه :== | ==وصیت نامه :== | ||
− | مادرم، مرا حلال کن تو بسیار برایم زحمت کشیدی و من نتوانستم پاسخگوی زحمات تو باشم، مواظب خواهر و برادرانم باش و آنها را با دین مبین اسلام کاملاً آشنا کن، برایم دعا کن در جبهه شهید بشوم، ولی اسیر عراقیها نشوم، همیشه امام را دعا کنید و از او پیروی نمایید، ما همه باید از سایر مردم که زندگی معنوی برتر از ما دارند درس بگیریم. | + | مادرم، مرا حلال کن تو بسیار برایم زحمت کشیدی و من نتوانستم پاسخگوی زحمات تو باشم، مواظب خواهر و برادرانم باش و آنها را با دین مبین اسلام کاملاً آشنا کن، برایم دعا کن در جبهه شهید بشوم، ولی اسیر عراقیها نشوم، همیشه امام را دعا کنید و از او پیروی نمایید، ما همه باید از سایر مردم که زندگی معنوی برتر از ما دارند درس بگیریم.<ref>سایت شهدای ارتش</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references/> | |
== ردهها == | == ردهها == | ||
{{ترتیبپیشفرض:جمال_ارغوان}} | {{ترتیبپیشفرض:جمال_ارغوان}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۵۰
تاریخ تولد :1341/11/20
تاریخ شهادت : 1362/01/29
محتویات
زندگینامه :
شهید جمال ارغوان، در سال 1341، در کرج، در خانواده ای زحمت کش و مذهبی دیده به جهان گشود، او پس از طی دوران کودکی در آغوش گرم و پر مهر و خانواده، در هفت سالگی وارد دبستان شد و تا کلاس پنجم ابتدايی به تحصیل ادامه داد، او در دوازده سالگی پدر خود را از دست داد و غمی بر غمهایش افزوده شد و به همین دلیل ترک تحصیل کرد و به کار کردن مشغول گرديد تا با این کار بتواند گوشه ای از زحمتهای بیدریغ مادر را که تنها یار و غمخوارش بود جبران نماید. شهید در ورزش در رشته کشتی و فوتبال فعالیت داشت؛ از نظر اخلاقي در خانواده به واقع الگویی برای دیگران و اعضای خانواده بود و از نظر اخلاق و رفتار برخورد شایسته ای داشت به طوری که همه او را دوست داشتند و تحسین میکردند.
او در زمان اوج گیری انقلاب در اکثر راهپیماییها و تظاهرات شرکت فعال داشت و پس از پیروزی انقلاب نيز با شرکت در صحنه کار و تلاش، فعالیت میکرد، با شروع جنگ تحمیلی نیز از هیچ فعالیتی دریغ نکرد و با بر تن کردن لباس شریف سربازی، و دیدن آموزشهای لازم، عازم جبهههای جنگ حق علیه باطل گردید و به جنگ با دشمنان خدا پرداخت و سرانجام در تاریخ، 1362/01/25 در موسیان عراق، مورد اصابت ترکش خمپاره به ناحيه کمر، قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
روحش شاد و یادش گرامی باد
وصیت نامه :
مادرم، مرا حلال کن تو بسیار برایم زحمت کشیدی و من نتوانستم پاسخگوی زحمات تو باشم، مواظب خواهر و برادرانم باش و آنها را با دین مبین اسلام کاملاً آشنا کن، برایم دعا کن در جبهه شهید بشوم، ولی اسیر عراقیها نشوم، همیشه امام را دعا کنید و از او پیروی نمایید، ما همه باید از سایر مردم که زندگی معنوی برتر از ما دارند درس بگیریم.[۱]
پانویس
- ↑ سایت شهدای ارتش