شهید مسعود قریش آبادی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(رده‌ها)
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
  
 
   
 
   
زندگینامه
+
==زندگینامه==
 +
 
 
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
 
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
 
شهید مسعود فریش ابادی در سال 1340 در نیشابور چشم به دنیا گشود و در پی زندگی پربارش درس 7 سالگی به مدرسه رفت و شروع به تحصیل نمود و تا کلاس سوم رانمایی درس خواند اما به علت اینکه به درس علاقه ای نداشت و دوست داشت که کار کند ترک تحصیل نمود و به کار کردن پرداخت و وی از 13 سالگی نماز خواندن را آغاز نمود و از همان سن نیز ورهز میگرفت و شهید بسیار مومن و متدین بود و بسیار دوست داشت که ساعتها با خدای خویش به راز و نیاز بپردازد شهید مسعود قریش آبادی در تظاهرات میلیونی امت بپا خاسته شرکت فعال داشت و فعالیت او در شعار نویسی روی دیوار بسیار چشمگیر بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام امت خمینی بت شکن و ایثارگریهای ملت غیور انقلابی ایران وی به استخدام اداره بهداری در آمد و پس از چندی سربازی رفت و مدتی نیز در بسیج خدمت میکرد شهید مدت 6 ماه در جبهه های نبرد حق علیه باطل بود. و شاهد ایثارگریها و فداکاریهای جوانان برومند اسلام بود شهید همیشه میگفت ما باید اطاعت از اوامر خدا و پیغمبر اکرم و امامن معصوم بکنیم و در حال حاضر گوش به فرمان اماممان خمینی کبیر باشیم و شهید مسعود قریش ابادی در مورد جنگ میگفت متجاوزین بعثی میخواهند ما را که مسلمان هستیم از بین ببرند چون از همین می ترسند و شهید در مدت 6 مهی که در جبهه های نور علیه ظلمت بود یکبار بر اثر موج انفجار تمام موهای سرش سوخت و در مرتبه دوم در موقع پریدن از هواپیما با چتر سرش و پایش شدیدا صدمه دیده و وی پس از نبردی پیروزمندانه و به جهنم فرستادن کفار در تاریخ 1360/02/15 در جبهه خونین شهر شربت گوارای شهادت نوشید و عاشقانه بسوی معبود خویش شتافت. و روح بزرگ و مونش به دیار عاشقانه الله پرواز نمود و به میعمانی خدا رفت.
 
شهید مسعود فریش ابادی در سال 1340 در نیشابور چشم به دنیا گشود و در پی زندگی پربارش درس 7 سالگی به مدرسه رفت و شروع به تحصیل نمود و تا کلاس سوم رانمایی درس خواند اما به علت اینکه به درس علاقه ای نداشت و دوست داشت که کار کند ترک تحصیل نمود و به کار کردن پرداخت و وی از 13 سالگی نماز خواندن را آغاز نمود و از همان سن نیز ورهز میگرفت و شهید بسیار مومن و متدین بود و بسیار دوست داشت که ساعتها با خدای خویش به راز و نیاز بپردازد شهید مسعود قریش آبادی در تظاهرات میلیونی امت بپا خاسته شرکت فعال داشت و فعالیت او در شعار نویسی روی دیوار بسیار چشمگیر بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام امت خمینی بت شکن و ایثارگریهای ملت غیور انقلابی ایران وی به استخدام اداره بهداری در آمد و پس از چندی سربازی رفت و مدتی نیز در بسیج خدمت میکرد شهید مدت 6 ماه در جبهه های نبرد حق علیه باطل بود. و شاهد ایثارگریها و فداکاریهای جوانان برومند اسلام بود شهید همیشه میگفت ما باید اطاعت از اوامر خدا و پیغمبر اکرم و امامن معصوم بکنیم و در حال حاضر گوش به فرمان اماممان خمینی کبیر باشیم و شهید مسعود قریش ابادی در مورد جنگ میگفت متجاوزین بعثی میخواهند ما را که مسلمان هستیم از بین ببرند چون از همین می ترسند و شهید در مدت 6 مهی که در جبهه های نور علیه ظلمت بود یکبار بر اثر موج انفجار تمام موهای سرش سوخت و در مرتبه دوم در موقع پریدن از هواپیما با چتر سرش و پایش شدیدا صدمه دیده و وی پس از نبردی پیروزمندانه و به جهنم فرستادن کفار در تاریخ 1360/02/15 در جبهه خونین شهر شربت گوارای شهادت نوشید و عاشقانه بسوی معبود خویش شتافت. و روح بزرگ و مونش به دیار عاشقانه الله پرواز نمود و به میعمانی خدا رفت.
 
روحش شاد و یادش گرامی
 
روحش شاد و یادش گرامی
  
وصیتنامه
+
==وصیتنامه==
 +
 
 
اینجانب مسعود قریشی متولد 1340 به شماره شناسنامه 29775 صادره از نیشابور
 
اینجانب مسعود قریشی متولد 1340 به شماره شناسنامه 29775 صادره از نیشابور
 
(مادر تو به مانند شعله ای هستی که از سوزش عادی نور شمع ، خاموش وجودم را روشنائی بخشیدی و مشعل صفا و محبت و صمیمیت را در دلم روشن نمودی ، نمی دانستم مدت این روشنائی طولانی نخواهد بود.)
 
(مادر تو به مانند شعله ای هستی که از سوزش عادی نور شمع ، خاموش وجودم را روشنائی بخشیدی و مشعل صفا و محبت و صمیمیت را در دلم روشن نمودی ، نمی دانستم مدت این روشنائی طولانی نخواهد بود.)

نسخهٔ ‏۱۶ آذر ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۰۸

شهید مسعود قریش آبادی تاریخ تولد :1340/05/01 تاریخ شهادت : 1361/02/15 محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه :خراسان رضوی - مشهد - خواجه ربیع شهید مسعود قریش آبادی تاریخ تولد :1340/05/01 تاریخ شهادت : 1361/02/15 محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه :خراسان رضوی - مشهد - خواجه ربیع


زندگینامه

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان شهید مسعود فریش ابادی در سال 1340 در نیشابور چشم به دنیا گشود و در پی زندگی پربارش درس 7 سالگی به مدرسه رفت و شروع به تحصیل نمود و تا کلاس سوم رانمایی درس خواند اما به علت اینکه به درس علاقه ای نداشت و دوست داشت که کار کند ترک تحصیل نمود و به کار کردن پرداخت و وی از 13 سالگی نماز خواندن را آغاز نمود و از همان سن نیز ورهز میگرفت و شهید بسیار مومن و متدین بود و بسیار دوست داشت که ساعتها با خدای خویش به راز و نیاز بپردازد شهید مسعود قریش آبادی در تظاهرات میلیونی امت بپا خاسته شرکت فعال داشت و فعالیت او در شعار نویسی روی دیوار بسیار چشمگیر بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام امت خمینی بت شکن و ایثارگریهای ملت غیور انقلابی ایران وی به استخدام اداره بهداری در آمد و پس از چندی سربازی رفت و مدتی نیز در بسیج خدمت میکرد شهید مدت 6 ماه در جبهه های نبرد حق علیه باطل بود. و شاهد ایثارگریها و فداکاریهای جوانان برومند اسلام بود شهید همیشه میگفت ما باید اطاعت از اوامر خدا و پیغمبر اکرم و امامن معصوم بکنیم و در حال حاضر گوش به فرمان اماممان خمینی کبیر باشیم و شهید مسعود قریش ابادی در مورد جنگ میگفت متجاوزین بعثی میخواهند ما را که مسلمان هستیم از بین ببرند چون از همین می ترسند و شهید در مدت 6 مهی که در جبهه های نور علیه ظلمت بود یکبار بر اثر موج انفجار تمام موهای سرش سوخت و در مرتبه دوم در موقع پریدن از هواپیما با چتر سرش و پایش شدیدا صدمه دیده و وی پس از نبردی پیروزمندانه و به جهنم فرستادن کفار در تاریخ 1360/02/15 در جبهه خونین شهر شربت گوارای شهادت نوشید و عاشقانه بسوی معبود خویش شتافت. و روح بزرگ و مونش به دیار عاشقانه الله پرواز نمود و به میعمانی خدا رفت. روحش شاد و یادش گرامی

وصیتنامه

اینجانب مسعود قریشی متولد 1340 به شماره شناسنامه 29775 صادره از نیشابور (مادر تو به مانند شعله ای هستی که از سوزش عادی نور شمع ، خاموش وجودم را روشنائی بخشیدی و مشعل صفا و محبت و صمیمیت را در دلم روشن نمودی ، نمی دانستم مدت این روشنائی طولانی نخواهد بود.)


بدینوسیله از مادرم که برایم در حکم پدر هم بود و مادری مهربان و دلسوز بوده کمال تشکر را دارم و امیدوارم از من راضی باشد. جلیل آقا از شما هم کمال تشکر را دارم و از زحمات زیادی که برایم کشیدی بسیار سپاسگذارم. در واقع من به جز شما پدری برای خود نمی شناسم و از شما مادرم می خواهم که برای من طلب آمرزش و مغفرت بفرمائید. وصیت می کنم هر چه اثاثیه در خانه و هر چیز دیگری که خریده ام برای جهاز مریم کنار بگذارید و امیدوارم که آینده ای درخشان در انتظارش باشد و خوشبخت گردد. و خواهن دیگرم آن است که مرا در خواجه ربیع به خاک بسپارید.

با امید به این که خداوند هم از گناهان من در گذرد. مسعود قریش آبادی 1360/12/02


منبع: سایت شهدای ارتش http://www.ajashohada.ir/home/martyrdetails/21383

رده‌ها

الگو:ترتیب پیش فرض:مسعود قریش آبادیشهدای دفاع مقدس