شهید یعقوب احمد بیگی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۶ نسخه‌های متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۴: سطر ۴:
  
 
==زندگینامه==
 
==زندگینامه==
شهید  یعقوب احمد بیگی، فرزند محمد ابراهیم، در تاريخ، 1329/04/05 در روستای " قلعه جعفر بیگ" از توابع شهرستان تویسركان، در استان همدان به دنیا آمد، پس از طی دوران طفولیت، در 6 سالگی در زادگاهش به مدرسه رفت و پس از پایان دوره ابتدایی، به  همراه خانواده به تهران مهاجرت نمود، علت عمده ي مهاجرت خانواده احمد بیگی، همانا فقر مالی و تنگدستی بود و یعقوب در تهران همزمان با ادامه تحصیل، به كارهای موقت و پاره وقت اشتغال داشت.
+
شهید  یعقوب احمد بیگی، فرزند محمد ابراهیم، در تاریخ، 1329/04/05 در روستای " قلعه جعفر بیگ" از توابع شهرستان تویسركان، در استان همدان به دنیا آمد، پس از طی دوران طفولیت، در 6 سالگی در زادگاهش به مدرسه رفت و پس از پایان دوره ابتدایی، به  همراه خانواده به تهران مهاجرت نمود، علت عمده ی مهاجرت خانواده احمد بیگی، همانا فقر مالی و تنگدستی بود و یعقوب در تهران همزمان با ادامه تحصیل، به كارهای موقت و پاره وقت اشتغال داشت.
یكی از ویژگی های این خانواده ي نوپا، اعتقاد عمیق به آموزه های اسلامی و تقوا بود، چنان كه یعقوب پس از پایان دوره دبیرستان عزم به وارد شدن در" نظام" نمود، اما قبل از آن به شهر مقدس قم، و به دیدار یكی از علمای بزرگ رفت، تصمیم خود را ابراز داشت و از عدم اشكال شرعی در ورود به ارتش اطمینان یافت. پس از آن در آزمون دانشكده افسری شركت نمود و پس از قبولی، وارد دانشكده شد، ورود به دانشكده افسری، گشایش فصلی نوین در زندگی او بود، زمینه اعتقادی محكم، دیدگاه های مذهبی و خلوص نیت در خدمت به مردم و آشنایی با دوستانی انقلابی پیرو نهضت امام خمینی(ره)، از او یك عنصر مذهبی نظامی در ارتش ساخت، همانند او در ارتش ایران بسیار بود.
+
یكی از ویژگی های این خانواده ی نوپا، اعتقاد عمیق به آموزه های اسلامی و تقوا بود، چنان كه یعقوب پس از پایان دوره دبیرستان عزم به وارد شدن در" نظام" نمود، اما قبل از آن به شهر مقدس قم، و به دیدار یكی از علمای بزرگ رفت، تصمیم خود را ابراز داشت و از عدم اشكال شرعی در ورود به ارتش اطمینان یافت. پس از آن در آزمون دانشكده افسری شركت نمود و پس از قبولی، وارد دانشكده شد، ورود به دانشكده افسری، گشایش فصلی نوین در زندگی او بود، زمینه اعتقادی محكم، دیدگاه های مذهبی و خلوص نیت در خدمت به مردم و آشنایی با دوستانی انقلابی پیرو نهضت امام خمینی(ره)، از او یك عنصر مذهبی نظامی در ارتش ساخت، همانند او در ارتش ایران بسیار بود.
 
پس از پایان تحصیلات دانشكده و ورود به خدمت رسمی، پیگیر مبارزات سیاسی خود بود، او رابط مستقیم پرسنل انقلابی نیروی زمینی و هوایی ارتش بود و در عین حال با دفتر حضرت امام در نجف اشرف ارتباط داشت.
 
پس از پایان تحصیلات دانشكده و ورود به خدمت رسمی، پیگیر مبارزات سیاسی خود بود، او رابط مستقیم پرسنل انقلابی نیروی زمینی و هوایی ارتش بود و در عین حال با دفتر حضرت امام در نجف اشرف ارتباط داشت.
 
وی در سال 1355 ازدواج كرد و سنت پاك نبوی را عمل كرد، از گفتار همسرش بر می آید كه شهید احمد بیگی قبل ازدواج، همسرش را در جریان ایده و طرز تفكرش كه همان " اسلام فقاهتی" بود قرار داده بود و هدف نهایی اش  را كه مجاهدت با جان و مال در راه نهضت امام (ره) بود با او بازگو نمود.
 
وی در سال 1355 ازدواج كرد و سنت پاك نبوی را عمل كرد، از گفتار همسرش بر می آید كه شهید احمد بیگی قبل ازدواج، همسرش را در جریان ایده و طرز تفكرش كه همان " اسلام فقاهتی" بود قرار داده بود و هدف نهایی اش  را كه مجاهدت با جان و مال در راه نهضت امام (ره) بود با او بازگو نمود.
 
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، همت  خود را در خدمت به مملكت اسلامی و حفظ ارتش مكتبی ایران مبذول داشت، در روزهای اول پیروزی انقلاب "نماینده ارتش در بیت حضرت امام (ره) بود" و 8 ماه در جوار ایشان مشغول خدمت كرد، پس از آن به دانشكده افسری رفت، همزمان با تدریس دروس تخصصی توپخانه به دانشجویان، به همراه شهید نامجو در پایه گذاری ارتش نوین ایران اسلامی همت گمارد.
 
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، همت  خود را در خدمت به مملكت اسلامی و حفظ ارتش مكتبی ایران مبذول داشت، در روزهای اول پیروزی انقلاب "نماینده ارتش در بیت حضرت امام (ره) بود" و 8 ماه در جوار ایشان مشغول خدمت كرد، پس از آن به دانشكده افسری رفت، همزمان با تدریس دروس تخصصی توپخانه به دانشجویان، به همراه شهید نامجو در پایه گذاری ارتش نوین ایران اسلامی همت گمارد.
 
با آغاز جنگ تحمیلی، خواستار حضور در جبهه شد،اما شهید نامجو حضور وی را در دانشكده لازم می دانست و او همچنان به تدریس اشتغال داشت تا این كه در سال 1361 سرداران شهید ارتش "شهید نامجو، شهید فلاحی، شهید فكوری" به شهادت رسیدند و پس از آن، او حضور خود را در صحنه نبرد ضروری تر می دید.
 
با آغاز جنگ تحمیلی، خواستار حضور در جبهه شد،اما شهید نامجو حضور وی را در دانشكده لازم می دانست و او همچنان به تدریس اشتغال داشت تا این كه در سال 1361 سرداران شهید ارتش "شهید نامجو، شهید فلاحی، شهید فكوری" به شهادت رسیدند و پس از آن، او حضور خود را در صحنه نبرد ضروری تر می دید.
پس از انتقال به زابل در سال 1361، توانست موافقت مقامات ارشد را در رفتن به جبهه جلب نماید و در همان سال عازم جبهه های جنوب شد، پس از هفت ماه حضور شبانه روزی در جبهه در سال 1362 به زاهدان رفت و چندی بعد به ایرانشهر منتقل گردید، او در سال 1364 از طرف ارتش عازم سفر ـ ماموریتی شغلی ـ به خارج از كشور شد، در مهر ماه سال 1364 پس از بازگشت از سفر عازم سومار گرديد و در خط مقدم به هدایت آتش توپخانه قوای اسلام پرداخت.
+
پس از انتقال به زابل در سال 1361، توانست موافقت مقامات ارشد را در رفتن به جبهه جلب نماید و در همان سال عازم جبهه های جنوب شد، پس از هفت ماه حضور شبانه روزی در جبهه در سال 1362 به زاهدان رفت و چندی بعد به ایرانشهر منتقل گردید، او در سال 1364 از طرف ارتش عازم سفر ـ ماموریتی شغلی ـ به خارج از كشور شد، در مهر ماه سال 1364 پس از بازگشت از سفر عازم سومار گردید و در خط مقدم به هدایت آتش توپخانه قوای اسلام پرداخت.
 
سرانجام در روز سوم آبان در حالی كه با تعدادی از همكاران در حال هدایت توپخانه خودی و مختل كردن تداركات دشمن بود، انبار مهمات مورد اصابت توپخانه دشمن قرار گرفته و به همراه تعدادی از همرزمانش مورد اصابت "تركش گلوله های  آ ر پی جی منفجره" قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.
 
سرانجام در روز سوم آبان در حالی كه با تعدادی از همكاران در حال هدایت توپخانه خودی و مختل كردن تداركات دشمن بود، انبار مهمات مورد اصابت توپخانه دشمن قرار گرفته و به همراه تعدادی از همرزمانش مورد اصابت "تركش گلوله های  آ ر پی جی منفجره" قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.
 +
[[پرونده:Photo 2018-11-23 03-03-06.jpg|بی‌قاب|وسط|شهید یعقوب احمد بیگی]]
  
 
==وصیت نامه==
 
==وصیت نامه==
خانواده عزيزم امروز 15 مهرماه ساعت 6:45صبح سال 1364است و قرار است ان شاء‌الله ساعت يك بعد ازظهر به سمت جبهه اعزام شوم. رفتن به جبهه آرزوي قلبي و عشق من بوده است از خدا می خواهم من هم بتوانم به سهم خودم در مبارزه با كفر جهاني تحت رهبري امام امت، فرمانده‌ي كل قوا،«خميني كبير» بار مسووليتي كه بر دوش دارم را به خوبي ايفا كنم وهمانند دوستانم سرتيپ شهيد نامجو، برادرمان سرهنگ كلاهدوزکه از مدتها قبل از انقلاب با آنها زندگي مبارزاتی داشته ام یا همانند همکارانم شهيد احمدي سطري، شهيد پاشايي‌مهر، شهيد امير شكاري، شهيد يا اسير ناظمي به فیض شهادت نائل آیم. عزيزانم، اگر ان شا‌ءالله من هم در راه خدا شهيد شدم، بر مرگ من بی تابی نکنید، گریه ای که حاكي از ضعف و زبوني و ذلت باشد نکنید آگاه باشید به یقین ما از خدا هستيم و به سوي خدا باز مي‌گرديم و اگر اين مرحله‌ي تكامل نهايي نصيب ما شود برای ما بهتراست وجاي شكروخوشحالي است كه ما زندگي كوتاه لهو و لعب دنيا را رهاکرده، در جرگه ياران و ابراردرآییم، تا ان شا‌ءالله با پيغمبر(ص)، علي‌ابن ابيطالب(ع) وامام حسين(ع) محشور شويم که همانا اين فيض بزرگي است.من از شما می خواهم سه نكته‌ي اساسي را در زندگی خود رعایت کنید اولين موضوع خودسازی و مبارزه با هوای نفس است كه متاسفانه بر اثر ضربات فرهنگي وتاريخي دشمنان، كمتر توانسته‌ايم به آن بپردازیم به یقین اگر در بزرگترين انقلاب هم شرکت کرده باشیم ولي خودسازي نكرده باشیم ممكن است گمراه شده به سمت طاغوت برویم. دومین مساله بینش ایدئولوژیک است تفکر در  فهم ایده ها ، افکاروعقیده های حق اسلامی و فهم کامل آن که هميشه ما را بر صراط مستقيم نگاه دارد و باعث عدم اعمال اغراضمان نشودو مساله سوم بينش سياسي است  بدانید ضرورت انقلاب است كه همه از كوچك و بزرگ، زن و مرد، مسئول و غيرمسئول، مقامات بالا و پايين که به اين مسائل توجه داشته باشیم ودر این راه خالصاً مخلصاً قدم برداریم که به یقین خداوند متعال راه‌ مستقیم الهی را به ما نشان خواهد داد زیرا اين قول صريح و متقن خداست كه می فرماید«ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم »از مضمون آيه مي‌فهميم باید در راه خدا جهاد کرد و این تلاش فقط برای رضای خداوند باشد نه در راه شهرت، مقام، دنيا، پول، ثروت، آسايش زن و فرزند، جاه طلبي و شهوت...  من شمارا به تقواي خدا، پرهيزگاري، تلاش و كوشش و جهاد مستمر در اقامه عدل و شکرگذاری نعمات الهی سفارش می کنم، مادرم من در زندگی نسبت به مقام والای شما ودر به جای آوردن حق شما ممکن است کوتاهی کرده باشم از شما می خواهم بر من عفو کرده از من بگذرید و هر لحظه یاد قیامت را در نظر داشته و تقوا را در زندگی داشته باشید. برادرم  يوسف، خبرهایی  دالّ بر مقاومت و جوانمردی ات در تحمل سختی اسارت رژیم کافر بعثی به من رسیده است به تو افتخار می کنم، ان شاء الله که به سلامتی و سرفرازی برگردی، تو وتمام خواهرو برادرهایم را به تقوا و قرآن وعترت پیامبر (ص) سفارش مي‌كنم، همانطور که پیامبراسلام در حدیث نبوی خود می فرماید:« عليكم بالقران » من نیز شمارا به اين درياي موّاج و خروشان وزلال، فضل و كمال، اين چشمه‌ي حيات سفارش می کنم تا هرچه بيشتر با آن مانوس شده و از آن درس بگیرید و راهنمای عملتان قرار دهیدهمچنین شمارا به تبعيت از عترت پيامبر(ص) كه در ائمه معصومين(علیه السلام) تبلور يافته است سفارش می کنم اکنون که رهبری امت با امام زمان (عج) است و ایشان در غیبت به سر می برند ولایت فقیه زمامدار رهبری امت است. من شما را به شهادت مي‌گيرم كه من از سابق مقلّد امام بوده‌ام و ولايت فقيه را همان‌طور كه امام فرموده‌اند قبول دارم و وبه آن يقين و ايمان دارم و در اين راه ان‌شاء‌الله تلاش خواهم کرد، ولي متاسفانه عده‌اي بي‌تقوا و قدرت‌طلب كه آگاهانه يا ناآگاهانه با تبلیغات فراوان در پی تهمت زنی و شایعه پراکنی علیه ولایت فقیه و مخدوش کردن چهره های مومن و مبارزانقلابی همچون مرحوم بهشتي‌، مرحوم شهيد بزرگوارشهيد آيت و دیگر بزرگان ما هستند چه قبل و چه  در زمان بعد از انقلاب تاب درخشش این نیروهای مخلص خدارا نداشته و مانع پیشبرد اهداف اسلام می شوند، من آرزو دارم خداوند اين افراد را هدايت كند و اگر نه خطروجود اینان را برای همیشه رفع کند. همگي شما را به خدا مي‌سپارم نمي‌دانم سفارش كردم به برادرزاده عزيز و دختر شيرين زبانم كه قدر جامعه‌ي آينده‌شان را بدانند ما در چه وضعيتي بوديم و در چه مسائلي بوديم و هميشه خدا را حاضر و ناظر و آگاه به همه‌ي اعمالشان بدانند و هميشه در فكر باشند كه قيامت و حساب و كتابي هست و اميدوارم خدا عمر امام امت را تا انقلاب پيروز‌مند حضرت مهدي (عج) دراز كند. اگر شهيد شدم به علت مبارزات و نزديكي كه با مرحوم كلاهدوز و شهيد نامجو داشته‌ام و شما هم آن را مي‌دانيد من در جوار آنها به خاك سپرده شوم و روي سنگ قبرم اين شعر نوشته شود: «مرغ باغ ملكوتم، نيم از عالم خاك / دو سه روزي قفسي ساخته‌اند از بدنم / خرّم آن روز كه پرواز كنم تا بر دوست/ به هواي سر و كويش پر و بالي بزنم.»
+
خانواده عزیزم امروز 15 مهرماه ساعت 6:45صبح سال 1364است و قرار است ان شاء‌الله ساعت یك بعد ازظهر به سمت جبهه اعزام شوم. رفتن به جبهه آرزوی قلبی و عشق من بوده است از خدا می خواهم من هم بتوانم به سهم خودم در مبارزه با كفر جهانی تحت رهبری امام امت، فرمانده‌ی كل قوا،«خمینی كبیر» بار مسوولیتی كه بر دوش دارم را به خوبی ایفا كنم وهمانند دوستانم سرتیپ شهید نامجو، برادرمان سرهنگ كلاهدوزکه از مدتها قبل از انقلاب با آنها زندگی مبارزاتی داشته ام یا همانند همکارانم شهید احمدی سطری، شهید پاشایی‌مهر، شهید امیر شكاری، شهید یا اسیر ناظمی به فیض شهادت نائل آیم. عزیزانم، اگر ان شا‌ءالله من هم در راه خدا شهید شدم، بر مرگ من بی تابی نکنید، گریه ای که حاكی از ضعف و زبونی و ذلت باشد نکنید آگاه باشید به یقین ما از خدا هستیم و به سوی خدا باز می‌گردیم و اگر این مرحله‌ی تكامل نهایی نصیب ما شود برای ما بهتراست وجای شكروخوشحالی است كه ما زندگی كوتاه لهو و لعب دنیا را رهاکرده، در جرگه یاران و ابراردرآییم، تا ان شا‌ءالله با پیغمبر(ص)، علی‌ابن ابیطالب(ع) وامام حسین(ع) محشور شویم که همانا این فیض بزرگی است.من از شما می خواهم سه نكته‌ی اساسی را در زندگی خود رعایت کنید اولین موضوع خودسازی و مبارزه با هوای نفس است كه متاسفانه بر اثر ضربات فرهنگی وتاریخی دشمنان، كمتر توانسته‌ایم به آن بپردازیم به یقین اگر در بزرگترین انقلاب هم شرکت کرده باشیم ولی خودسازی نكرده باشیم ممكن است گمراه شده به سمت طاغوت برویم. دومین مساله بینش ایدئولوژیک است تفکر در  فهم ایده ها ، افکاروعقیده های حق اسلامی و فهم کامل آن که همیشه ما را بر صراط مستقیم نگاه دارد و باعث عدم اعمال اغراضمان نشودو مساله سوم بینش سیاسی است بدانید ضرورت انقلاب است كه همه از كوچك و بزرگ، زن و مرد، مسئول و غیرمسئول، مقامات بالا و پایین که به این مسائل توجه داشته باشیم ودر این راه خالصاً مخلصاً قدم برداریم که به یقین خداوند متعال راه‌ مستقیم الهی را به ما نشان خواهد داد زیرا این قول صریح و متقن خداست كه می فرماید«ان تنصرالله ینصركم و یثبت اقدامكم »از مضمون آیه می‌فهمیم باید در راه خدا جهاد کرد و این تلاش فقط برای رضای خداوند باشد نه در راه شهرت، مقام، دنیا، پول، ثروت، آسایش زن و فرزند، جاه طلبی و شهوت...  من شمارا به تقوای خدا، پرهیزگاری، تلاش و كوشش و جهاد مستمر در اقامه عدل و شکرگذاری نعمات الهی سفارش می کنم، مادرم من در زندگی نسبت به مقام والای شما ودر به جای آوردن حق شما ممکن است کوتاهی کرده باشم از شما می خواهم بر من عفو کرده از من بگذرید و هر لحظه یاد قیامت را در نظر داشته و تقوا را در زندگی داشته باشید. برادرم  یوسف، خبرهایی  دالّ بر مقاومت و جوانمردی ات در تحمل سختی اسارت رژیم کافر بعثی به من رسیده است به تو افتخار می کنم، ان شاء الله که به سلامتی و سرفرازی برگردی، تو وتمام خواهرو برادرهایم را به تقوا و قرآن وعترت پیامبر (ص) سفارش می‌كنم، همانطور که پیامبراسلام در حدیث نبوی خود می فرماید:« علیكم بالقران » من نیز شمارا به این دریای موّاج و خروشان وزلال، فضل و كمال، این چشمه‌ی حیات سفارش می کنم تا هرچه بیشتر با آن مانوس شده و از آن درس بگیرید و راهنمای عملتان قرار دهیدهمچنین شمارا به تبعیت از عترت پیامبر(ص) كه در ائمه معصومین(علیه السلام) تبلور یافته است سفارش می کنم اکنون که رهبری امت با امام زمان (عج) است و ایشان در غیبت به سر می برند ولایت فقیه زمامدار رهبری امت است. من شما را به شهادت می‌گیرم كه من از سابق مقلّد امام بوده‌ام و ولایت فقیه را همان‌طور كه امام فرموده‌اند قبول دارم و وبه آن یقین و ایمان دارم و در این راه ان‌شاء‌الله تلاش خواهم کرد، ولی متاسفانه عده‌ای بی‌تقوا و قدرت‌طلب كه آگاهانه یا ناآگاهانه با تبلیغات فراوان در پی تهمت زنی و شایعه پراکنی علیه ولایت فقیه و مخدوش کردن چهره های مومن و مبارزانقلابی همچون مرحوم بهشتی‌، مرحوم شهید بزرگوارشهید آیت و دیگر بزرگان ما هستند چه قبل و چه  در زمان بعد از انقلاب تاب درخشش این نیروهای مخلص خدارا نداشته و مانع پیشبرد اهداف اسلام می شوند، من آرزو دارم خداوند این افراد را هدایت كند و اگر نه خطروجود اینان را برای همیشه رفع کند. همگی شما را به خدا می‌سپارم نمی‌دانم سفارش كردم به برادرزاده عزیز و دختر شیرین زبانم كه قدر جامعه‌ی آینده‌شان را بدانند ما در چه وضعیتی بودیم و در چه مسائلی بودیم و همیشه خدا را حاضر و ناظر و آگاه به همه‌ی اعمالشان بدانند و همیشه در فكر باشند كه قیامت و حساب و كتابی هست و امیدوارم خدا عمر امام امت را تا انقلاب پیروز‌مند حضرت مهدی (عج) دراز كند. اگر شهید شدم به علت مبارزات و نزدیكی كه با مرحوم كلاهدوز و شهید نامجو داشته‌ام و شما هم آن را می‌دانید من در جوار آنها به خاك سپرده شوم و روی سنگ قبرم این شعر نوشته شود: «مرغ باغ ملكوتم، نیم از عالم خاك / دو سه روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم / خرّم آن روز كه پرواز كنم تا بر دوست/ به هوای سر و كویش پر و بالی بزنم.»
همگي شما را به خدا مي‌سپارم و از همه شما التماس دعا و طلب عفو و بخشش دارم به خصوص از پدر‌ومادرم. السلام عليكم و رحمه‌الله و بركاته»
+
همگی شما را به خدا می‌سپارم و از همه شما التماس دعا و طلب عفو و بخشش دارم به خصوص از پدر‌ومادرم. السلام علیكم و رحمه‌الله و بركاته»
- یوسف برادر شهيد كه خلبان هواپيماي F4 بود در جريان جنگ تحميلي هواپيمايش هدف موشك‌هاي بعثي قرار گرفت و اسير شد كه بعد از 10 سال سرفراز به ميهن اسلامي بازگشت
+
- یوسف برادر شهید كه خلبان هواپیمای F4 بود در جریان جنگ تحمیلی هواپیمایش هدف موشك‌های بعثی قرار گرفت و اسیر شد كه بعد از 10 سال سرفراز به میهن اسلامی بازگشت
  
منبع: سایت شهدای ارتش
+
 
 +
 
 +
*سه نکته اساسی در زندگی از نگاه شهید...
 +
 
 +
من از شما می خواهم سه نكته‌ی اساسی را در زندگی خود رعایت کنید:  
 +
 
 +
خودسازی و مبارزه با هوای نفس
 +
كه متاسفانه بر اثر ضربات فرهنگی وتاريخی دشمنان، كمتر توانسته‌ايم به آن بپردازیم به یقین اگر در بزرگترين انقلاب هم شرکت کرده باشیم ولی خودسازی نكرده باشیم ممكن است گمراه شده به سمت طاغوت برویم.
 +
 
 +
بینش ایدئولوژیک و تفکر
 +
تفکر در  فهم ایده ها ، افکار و عقیده های حق اسلامی و فهم کامل آن که هميشه ما را بر صراط مستقيم نگاه دارد و باعث عدم اعمال اغراضمان نشود
 +
 
 +
بينش سياسی
 +
بدانید ضرورت انقلاب است كه همه از كوچك و بزرگ، زن و مرد، مسول و غيرمسول، مقامات بالا و پايين که به اين مسایل توجه داشته باشیم ودر این راه خالصا مخلصا قدم برداریم که به یقین خداوند متعال راه‌ مستقیم الهی را به ما نشان خواهد داد زیرا اين قول صريح و متقن خداست كه می فرماید «ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم »
 +
 
 +
<ref>سایت شهدای ارتش</ref>
 +
==پانویس==
 +
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۳۳

شهید یعقوب احمدبیگی تاریخ تولد :1329/04/05�تاریخ شهادت : 1364/08/03 محل شهادت : نامشخص�محل آرامگاه :تهران - بهشت زهرا

زندگینامه

شهید  یعقوب احمد بیگی، فرزند محمد ابراهیم، در تاریخ، 1329/04/05 در روستای " قلعه جعفر بیگ" از توابع شهرستان تویسركان، در استان همدان به دنیا آمد، پس از طی دوران طفولیت، در 6 سالگی در زادگاهش به مدرسه رفت و پس از پایان دوره ابتدایی، به  همراه خانواده به تهران مهاجرت نمود، علت عمده ی مهاجرت خانواده احمد بیگی، همانا فقر مالی و تنگدستی بود و یعقوب در تهران همزمان با ادامه تحصیل، به كارهای موقت و پاره وقت اشتغال داشت. یكی از ویژگی های این خانواده ی نوپا، اعتقاد عمیق به آموزه های اسلامی و تقوا بود، چنان كه یعقوب پس از پایان دوره دبیرستان عزم به وارد شدن در" نظام" نمود، اما قبل از آن به شهر مقدس قم، و به دیدار یكی از علمای بزرگ رفت، تصمیم خود را ابراز داشت و از عدم اشكال شرعی در ورود به ارتش اطمینان یافت. پس از آن در آزمون دانشكده افسری شركت نمود و پس از قبولی، وارد دانشكده شد، ورود به دانشكده افسری، گشایش فصلی نوین در زندگی او بود، زمینه اعتقادی محكم، دیدگاه های مذهبی و خلوص نیت در خدمت به مردم و آشنایی با دوستانی انقلابی پیرو نهضت امام خمینی(ره)، از او یك عنصر مذهبی نظامی در ارتش ساخت، همانند او در ارتش ایران بسیار بود. پس از پایان تحصیلات دانشكده و ورود به خدمت رسمی، پیگیر مبارزات سیاسی خود بود، او رابط مستقیم پرسنل انقلابی نیروی زمینی و هوایی ارتش بود و در عین حال با دفتر حضرت امام در نجف اشرف ارتباط داشت. وی در سال 1355 ازدواج كرد و سنت پاك نبوی را عمل كرد، از گفتار همسرش بر می آید كه شهید احمد بیگی قبل ازدواج، همسرش را در جریان ایده و طرز تفكرش كه همان " اسلام فقاهتی" بود قرار داده بود و هدف نهایی اش  را كه مجاهدت با جان و مال در راه نهضت امام (ره) بود با او بازگو نمود. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، همت  خود را در خدمت به مملكت اسلامی و حفظ ارتش مكتبی ایران مبذول داشت، در روزهای اول پیروزی انقلاب "نماینده ارتش در بیت حضرت امام (ره) بود" و 8 ماه در جوار ایشان مشغول خدمت كرد، پس از آن به دانشكده افسری رفت، همزمان با تدریس دروس تخصصی توپخانه به دانشجویان، به همراه شهید نامجو در پایه گذاری ارتش نوین ایران اسلامی همت گمارد. با آغاز جنگ تحمیلی، خواستار حضور در جبهه شد،اما شهید نامجو حضور وی را در دانشكده لازم می دانست و او همچنان به تدریس اشتغال داشت تا این كه در سال 1361 سرداران شهید ارتش "شهید نامجو، شهید فلاحی، شهید فكوری" به شهادت رسیدند و پس از آن، او حضور خود را در صحنه نبرد ضروری تر می دید. پس از انتقال به زابل در سال 1361، توانست موافقت مقامات ارشد را در رفتن به جبهه جلب نماید و در همان سال عازم جبهه های جنوب شد، پس از هفت ماه حضور شبانه روزی در جبهه در سال 1362 به زاهدان رفت و چندی بعد به ایرانشهر منتقل گردید، او در سال 1364 از طرف ارتش عازم سفر ـ ماموریتی شغلی ـ به خارج از كشور شد، در مهر ماه سال 1364 پس از بازگشت از سفر عازم سومار گردید و در خط مقدم به هدایت آتش توپخانه قوای اسلام پرداخت. سرانجام در روز سوم آبان در حالی كه با تعدادی از همكاران در حال هدایت توپخانه خودی و مختل كردن تداركات دشمن بود، انبار مهمات مورد اصابت توپخانه دشمن قرار گرفته و به همراه تعدادی از همرزمانش مورد اصابت "تركش گلوله های  آ ر پی جی منفجره" قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.

شهید یعقوب احمد بیگی

وصیت نامه

خانواده عزیزم امروز 15 مهرماه ساعت 6:45صبح سال 1364است و قرار است ان شاء‌الله ساعت یك بعد ازظهر به سمت جبهه اعزام شوم. رفتن به جبهه آرزوی قلبی و عشق من بوده است از خدا می خواهم من هم بتوانم به سهم خودم در مبارزه با كفر جهانی تحت رهبری امام امت، فرمانده‌ی كل قوا،«خمینی كبیر» بار مسوولیتی كه بر دوش دارم را به خوبی ایفا كنم وهمانند دوستانم سرتیپ شهید نامجو، برادرمان سرهنگ كلاهدوزکه از مدتها قبل از انقلاب با آنها زندگی مبارزاتی داشته ام یا همانند همکارانم شهید احمدی سطری، شهید پاشایی‌مهر، شهید امیر شكاری، شهید یا اسیر ناظمی به فیض شهادت نائل آیم. عزیزانم، اگر ان شا‌ءالله من هم در راه خدا شهید شدم، بر مرگ من بی تابی نکنید، گریه ای که حاكی از ضعف و زبونی و ذلت باشد نکنید آگاه باشید به یقین ما از خدا هستیم و به سوی خدا باز می‌گردیم و اگر این مرحله‌ی تكامل نهایی نصیب ما شود برای ما بهتراست وجای شكروخوشحالی است كه ما زندگی كوتاه لهو و لعب دنیا را رهاکرده، در جرگه یاران و ابراردرآییم، تا ان شا‌ءالله با پیغمبر(ص)، علی‌ابن ابیطالب(ع) وامام حسین(ع) محشور شویم که همانا این فیض بزرگی است.من از شما می خواهم سه نكته‌ی اساسی را در زندگی خود رعایت کنید اولین موضوع خودسازی و مبارزه با هوای نفس است كه متاسفانه بر اثر ضربات فرهنگی وتاریخی دشمنان، كمتر توانسته‌ایم به آن بپردازیم به یقین اگر در بزرگترین انقلاب هم شرکت کرده باشیم ولی خودسازی نكرده باشیم ممكن است گمراه شده به سمت طاغوت برویم. دومین مساله بینش ایدئولوژیک است تفکر در  فهم ایده ها ، افکاروعقیده های حق اسلامی و فهم کامل آن که همیشه ما را بر صراط مستقیم نگاه دارد و باعث عدم اعمال اغراضمان نشودو مساله سوم بینش سیاسی است بدانید ضرورت انقلاب است كه همه از كوچك و بزرگ، زن و مرد، مسئول و غیرمسئول، مقامات بالا و پایین که به این مسائل توجه داشته باشیم ودر این راه خالصاً مخلصاً قدم برداریم که به یقین خداوند متعال راه‌ مستقیم الهی را به ما نشان خواهد داد زیرا این قول صریح و متقن خداست كه می فرماید«ان تنصرالله ینصركم و یثبت اقدامكم »از مضمون آیه می‌فهمیم باید در راه خدا جهاد کرد و این تلاش فقط برای رضای خداوند باشد نه در راه شهرت، مقام، دنیا، پول، ثروت، آسایش زن و فرزند، جاه طلبی و شهوت...  من شمارا به تقوای خدا، پرهیزگاری، تلاش و كوشش و جهاد مستمر در اقامه عدل و شکرگذاری نعمات الهی سفارش می کنم، مادرم من در زندگی نسبت به مقام والای شما ودر به جای آوردن حق شما ممکن است کوتاهی کرده باشم از شما می خواهم بر من عفو کرده از من بگذرید و هر لحظه یاد قیامت را در نظر داشته و تقوا را در زندگی داشته باشید. برادرم  یوسف، خبرهایی  دالّ بر مقاومت و جوانمردی ات در تحمل سختی اسارت رژیم کافر بعثی به من رسیده است به تو افتخار می کنم، ان شاء الله که به سلامتی و سرفرازی برگردی، تو وتمام خواهرو برادرهایم را به تقوا و قرآن وعترت پیامبر (ص) سفارش می‌كنم، همانطور که پیامبراسلام در حدیث نبوی خود می فرماید:« علیكم بالقران » من نیز شمارا به این دریای موّاج و خروشان وزلال، فضل و كمال، این چشمه‌ی حیات سفارش می کنم تا هرچه بیشتر با آن مانوس شده و از آن درس بگیرید و راهنمای عملتان قرار دهیدهمچنین شمارا به تبعیت از عترت پیامبر(ص) كه در ائمه معصومین(علیه السلام) تبلور یافته است سفارش می کنم اکنون که رهبری امت با امام زمان (عج) است و ایشان در غیبت به سر می برند ولایت فقیه زمامدار رهبری امت است. من شما را به شهادت می‌گیرم كه من از سابق مقلّد امام بوده‌ام و ولایت فقیه را همان‌طور كه امام فرموده‌اند قبول دارم و وبه آن یقین و ایمان دارم و در این راه ان‌شاء‌الله تلاش خواهم کرد، ولی متاسفانه عده‌ای بی‌تقوا و قدرت‌طلب كه آگاهانه یا ناآگاهانه با تبلیغات فراوان در پی تهمت زنی و شایعه پراکنی علیه ولایت فقیه و مخدوش کردن چهره های مومن و مبارزانقلابی همچون مرحوم بهشتی‌، مرحوم شهید بزرگوارشهید آیت و دیگر بزرگان ما هستند چه قبل و چه  در زمان بعد از انقلاب تاب درخشش این نیروهای مخلص خدارا نداشته و مانع پیشبرد اهداف اسلام می شوند، من آرزو دارم خداوند این افراد را هدایت كند و اگر نه خطروجود اینان را برای همیشه رفع کند. همگی شما را به خدا می‌سپارم نمی‌دانم سفارش كردم به برادرزاده عزیز و دختر شیرین زبانم كه قدر جامعه‌ی آینده‌شان را بدانند ما در چه وضعیتی بودیم و در چه مسائلی بودیم و همیشه خدا را حاضر و ناظر و آگاه به همه‌ی اعمالشان بدانند و همیشه در فكر باشند كه قیامت و حساب و كتابی هست و امیدوارم خدا عمر امام امت را تا انقلاب پیروز‌مند حضرت مهدی (عج) دراز كند. اگر شهید شدم به علت مبارزات و نزدیكی كه با مرحوم كلاهدوز و شهید نامجو داشته‌ام و شما هم آن را می‌دانید من در جوار آنها به خاك سپرده شوم و روی سنگ قبرم این شعر نوشته شود: «مرغ باغ ملكوتم، نیم از عالم خاك / دو سه روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم / خرّم آن روز كه پرواز كنم تا بر دوست/ به هوای سر و كویش پر و بالی بزنم.» همگی شما را به خدا می‌سپارم و از همه شما التماس دعا و طلب عفو و بخشش دارم به خصوص از پدر‌ومادرم. السلام علیكم و رحمه‌الله و بركاته» - یوسف برادر شهید كه خلبان هواپیمای F4 بود در جریان جنگ تحمیلی هواپیمایش هدف موشك‌های بعثی قرار گرفت و اسیر شد كه بعد از 10 سال سرفراز به میهن اسلامی بازگشت


  • سه نکته اساسی در زندگی از نگاه شهید...

من از شما می خواهم سه نكته‌ی اساسی را در زندگی خود رعایت کنید:

خودسازی و مبارزه با هوای نفس كه متاسفانه بر اثر ضربات فرهنگی وتاريخی دشمنان، كمتر توانسته‌ايم به آن بپردازیم به یقین اگر در بزرگترين انقلاب هم شرکت کرده باشیم ولی خودسازی نكرده باشیم ممكن است گمراه شده به سمت طاغوت برویم.

بینش ایدئولوژیک و تفکر تفکر در فهم ایده ها ، افکار و عقیده های حق اسلامی و فهم کامل آن که هميشه ما را بر صراط مستقيم نگاه دارد و باعث عدم اعمال اغراضمان نشود

بينش سياسی بدانید ضرورت انقلاب است كه همه از كوچك و بزرگ، زن و مرد، مسول و غيرمسول، مقامات بالا و پايين که به اين مسایل توجه داشته باشیم ودر این راه خالصا مخلصا قدم برداریم که به یقین خداوند متعال راه‌ مستقیم الهی را به ما نشان خواهد داد زیرا اين قول صريح و متقن خداست كه می فرماید «ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم »

[۱]

پانویس

  1. سایت شهدای ارتش