شهید سید جعفر امامی میبدی: تفاوت بین نسخهها
Asadpor9707 (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی « ==زندگنامه== شهيد سيد جعفر امامي ميبدي فرزند سيد محمد در تاريخ 15/8/1346 در يک خان...» ایجاد کرد) |
Ghanbari9706 (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۲۴: | سطر ۲۴: | ||
من از شما عاجزانه مي خواهم كه اگر يك موقع بدي يا بدخلقي ازمن ديده ايد و يا من گناهكار مال شما را خوردم . شما به بزرگي خودتان مرا ببخشيد چون خدا از حق الناس نخواهد گذشت | من از شما عاجزانه مي خواهم كه اگر يك موقع بدي يا بدخلقي ازمن ديده ايد و يا من گناهكار مال شما را خوردم . شما به بزرگي خودتان مرا ببخشيد چون خدا از حق الناس نخواهد گذشت | ||
− | + | <ref>[http://%20%20http://yazd.navideshahed.com/fa/news/44199 سایت شهدای نوید شاهد]</ref> | |
− | + | ==پانویس== | |
− | http://yazd.navideshahed.com/fa/news/44199 | + | <references /> |
نسخهٔ ۳۰ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۰۹
زندگنامه
شهيد سيد جعفر امامي ميبدي فرزند سيد محمد در تاريخ 15/8/1346 در يک خانواده مذهبي و متدين و اهل سادات در روستاي احمد آباد بدنيا آمد دوران طفوليت و کودکي را با تربيت صحيح والدين خود گذرانيد در سن 7 سالگي براي شروع تحصيلات قدم به دبستان نهاد و اين دوره را باموفقيت گذرانيد ولي به دليل مشکلات خاص ادامه تحصيل براي وي ميسر نشد و به کار وفعاليت پرداخت و در امر معاش زندگي کمک کار خانواده شد و پس از مدتي تلاش در شغل کاشي کاري ماهر گرديد شهيد امامي از روحيه عالي و اخلاق نيکو و پسنديده برخوردار بود با همه به ملاطفت و مهرباني برخورد مي نمود براي پدر و مادرش احترام خاصي قائل بوده و در تمام زمينه ها به آنها کمک مي نمود از ويژگي خاص اخلاق وي کمک نمودن به ديگران خصوصا اقوام وآشنايان بود در مجالس و محافل مذهبي و ديني و نماز جماعت شرکت فعال داشت در انجام کارها از جديت و پشت کار برخوردار بود در سال پيروزي انقلاب اسلامي در فعاليتهايي که عليه رژيم طاغوت برگزار مي گرديد حضور فعال داشت و پس از پيروزي انقلاب براي پيشبرد اهداف آن و حفظ دستاوردهاي انقلاب سر از پا نمي شناخت و در دوران دفاع مقدس با توجه به تعهد و دلسوزي که نسبت به انقلاب داشت به عضويت بسيج در آمده و پس از طي دوره آموزشي راهي جبهه هاي نبرد و حق عليه باطل گرديد و تا زمان شهادت دو مرتبه اعزام شده و به مدت چهار ماه مشغول نبرد با دشمن بعثي و ايثارگري در راه اسلام و انقلاب بود و عاقبت در تاريخ 23/12/1363 در عمليات بدر در منطقه حور الهويزه در نبرد با دشمن بعثي به شهادت رسيد و مفقود الاثر گرديد که پس از ساليان متمادي در تاريخ 22/10/1373 پيکر پاک و مطهرش شناسايي و با انتقال به زادگاهش با تشييع با شکوه توسط مردم متدين در گلزار شهداي احمد آباد به خاک سپرده شد.
سنگر اسلام و قرآن را خالی نگذارید
وصیت نامه
سنگر اسلام و قرآن را خالی نگذارید سنگر اسلام و قرآن را خالی نگذارید به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با درود به رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران و با درود و سلام فراوان به رزمندگان اسلام كه در جبهه حق عليه باطل مي جنگند و در سنگرهاي اسلام جان خود را فداي قرآن و ايمان مي كنند و در خون خود مي غلتندو جان مي سپارند و با درود و سلام فراوان به شهيدان حق و حقيقت كه جان سپردند و با خون وصيتنامه خود را نوشتند و در زير توپ و تانك صداميان كافر جنگيدند و از اسلام و قرآن دفاع كردند و تا دم آخر مانند شهيدان كربلا خونين حسين شهيد شدند، اي پدر عزيزم و مادر گراميم: خواهش مي كنم شما زحمتهايي كه براي من كشيديد تا مرا بزرگ كرديد و توانستم بروم كمكي به اسلام بكنم مرا ببخشيد ويك ماه نماز و يك ماه روزه براي من بگيريد. به دوستان و رفقايم بگوئيد كه مرا ببخشند . اي رفيقان و دوستان عزيزم ، اگر گاهي شده كه من با شما بد اخلاقي كردم و شما را ناراحت كردم شما مرا ببخشيد و براي حضرت آيت العظمي امام خميني دعاي زيادي بكنيد و سنگر اسلام و قرآن را خالي نگذاريد كه خدائي نكرده اگركسي كمك نكند و به قدرت الهي نباشد اين رژيم بعث كافر اين جوانان عزيز ايران را شهيد مي كنند و ديگر اگر كسي نباشد كه با اين صدام كافر نجنگد اين صدام كافر در ايران مي ريزد و ايران را از بين مي برد . پس برويد در جبهه ها و اين لشكر صدام و آمريكا ولشكر حسين اردني كه به عراق كمك مي كنند بجنگيد و آنها را بكشيد و نابود كنيد. اي پدر و مادر عزيزم : اگر من شهيد شدم راضي نيستم قطره اشكي از چشمان شما بيرون بيايد. و شما براي من دعا كنيد تا خدا از گناهانم بگذرد . از شما مي خواهم صبر و استقامت داشته باشيد و فقط به فكر كربلاي حسين و قيامت باشيد . و از شما مي خواهم كه براي من قطره اي اشك نريزيد و اگر خواستيد گريه كنيد براي امام حسين گريه كنيد كه در صحراي كربلا با كافران جنگيد و يزيديان بدنش را پاره پاره كردند و زير سم اسبان له كردند و طفل شيرخواره اش را با لب تشنه كشتند و جوان هيجده ساله اش علي اكبر را هم با لب تشنه شهيد كردند . فقط براي امام حسين گريه بكنيد . و از مادرم ميخواهم كه مانند فاطمه زهرا صبر داشته باشيد . و اي برادران و خواهرانم : اگر شما را ناراحت كردم شما مرا ببخشيد وبراي امام دعا كنيد و براي رزمندگان اسلام دعاي پيروزي بكنيد . اي ملت شهيدپرور ايران به ويژه احمدآباد: هوشيار باشيد و بدانيد آن خدائي كه ما را آفريد و به ما نعمتهاي فراوان بخشيد و به ما درسهاي خوب عطا فرمود و دو راهي بر سر راه ما قرار داد ، كه يكي از آنها حق وديگري باطل بود و آنانكه به خدا عشق ورزيدند و او را شناختند راه حق را طي كردند و به آرزوي خود رسيدند و همان خدا آن پروردگار يگانه ما را به جهان آخرت مي برد ، چون هر چه هست از اوست . دست از اين دنياي بي وفا بكشيد و زياد دل به اين دو روز دنيا نبنديد . اي مردم قهرمان ايران هر چه شما كرديد از كنار رهبر انقلاب جدا نشويد و او را ياري كنيد. و همچنين به امر ولايت فقيه عمل كنيد. كه اگر خدايي نكرده با ولايت فقيه مخالفت كرديد بدانيد كه با قرآن و اسلام مخالفت كرديد و به دستور خدا عمل نكرديد. جوانان عزيز : جبهه ها را خالي نكنيد و نگذاريد جاي آن جوانانيكه در جبهه در مقابل كافران مي جنگيدند و الان شهيد شده اند خالي بماند و جايشان را پر كنيد ، تا مديون خون آنها نباشيد اي مادران و پدران : جوانان خود را به جبهه ها بفرستيد. مبادا از رفتن آنها به جبهه جلوگيري كنيد . اگر خدائي نكرده از رفتن فرزند خود به جبهه را جلوگيري كرديد خون شهدا را پايمال كرديد و در نزد خداوند و رب العالمين مسئول خواهيد بود. چون آنها اين درخت انقلاب را آبياري كرده اند و به اينجا رسانده اند و هيچگاه دربين مردم تفرقه نيندازيد كه چرا بچه ها به جبهه يا به پايگاهها مي روند و يا نگوئيد كه چرا ايران و عراق صلح نمي كنند چون صلح بين اسلام و كفر معني ندارد. و اگر اين جنگ تمام كنيد و صلح كنيد خون شهدا را پايمال كرده ايد . و اي امت حزب الله : من از شما عاجزانه مي خواهم كه اگر يك موقع بدي يا بدخلقي ازمن ديده ايد و يا من گناهكار مال شما را خوردم . شما به بزرگي خودتان مرا ببخشيد چون خدا از حق الناس نخواهد گذشت