شهید رجب علی پورنوروز: تفاوت بین نسخهها
Heydari9711 (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | [[شهیدرجب علی پورنوروز]] | |
− | تاریخ تولد : 1340/10/15 | + | [[تاریخ تولد : 1340/10/15]] |
− | تاریخ شهادت : 1361/02/29 | + | [[تاریخ شهادت : 1361/02/29]] |
محل شهادت : نامشخص | محل شهادت : نامشخص | ||
سطر ۹: | سطر ۹: | ||
rId5 | rId5 | ||
− | == | + | ==زندگی نامه== |
− | شهید رجبعلی پورنوروز به سال 1340 در روستای دوغ آباد مه ولات از توابع شهرستان تربت حیدریه در خانوادهای مذهبی و مستضعف دیده به جهان گشود . دوران کودکی را در آغوش گرم خانواده سپری کرد. گرچه خانواده او کم درآمد بود، ولی آغوش گرم خانواده که کانون محبت و صفا بود، به پرورش روحیه و اخلاق نیکوی او کمک به سزائی داشت. در سن هفت سالگی وارد مدرسه شد و توانست تا کلاس پنجم ابتدائی درس بخواند، اما به علت عدم وجود امکانات آموزشی و همچنین فقر مالی حاکم بر تمام جامعه که ناشی از ستمهای استکباری رژیم رو به زوال پهلوی بود، از ادامه درس بازماند و به منظور کمک در امر معاش خانواده در یک مغازه نجاری مشغول به کار شد و اوقات بیکاری در کارهای کشاورزی به پدرش کمک میکرد. هفده ساله بود که پدرش را از دست داد و بار سنگین ادارهی خانواده به دوش او افتاد و مسئولیتش در ادارهی خانواده بیشتر شد. شهید پورنوروز از نظر اخلاقی، فردی متواضع بود و هرگز در مقابل مشکلات رنجیده نمیشد و وظایف مذهبی خود را به نحو احسن به انجام میرساند . سالها گذشت تا اینکه انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 به رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید. وی در تمامی صحنههای انقلاب حضور داشت و فعالیتهای او اعم از نشر و پخش اعلامیههای امام امت و شرکت در تظاهرات ضدشاهی شایان توجه است. او همیشه مردم را به اتحاد و مبارزه طاقتفرسا با دشمنان اسلام و انقلاب ترغیب میکرد. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران | + | شهید رجبعلی پورنوروز به سال 1340 در روستای دوغ آباد مه ولات از توابع شهرستان [[تربت حیدریه]] در خانوادهای مذهبی و مستضعف دیده به جهان گشود . دوران کودکی را در آغوش گرم خانواده سپری کرد. گرچه خانواده او کم درآمد بود، ولی آغوش گرم خانواده که کانون محبت و صفا بود، به پرورش روحیه و اخلاق نیکوی او کمک به سزائی داشت. در سن هفت سالگی وارد مدرسه شد و توانست تا کلاس پنجم ابتدائی درس بخواند، اما به علت عدم وجود امکانات آموزشی و همچنین فقر مالی حاکم بر تمام جامعه که ناشی از ستمهای استکباری رژیم رو به زوال پهلوی بود، از ادامه درس بازماند و به منظور کمک در امر معاش خانواده در یک مغازه نجاری مشغول به کار شد و اوقات بیکاری در کارهای کشاورزی به پدرش کمک میکرد. هفده ساله بود که پدرش را از دست داد و بار سنگین ادارهی خانواده به دوش او افتاد و مسئولیتش در ادارهی خانواده بیشتر شد. شهید پورنوروز از نظر اخلاقی، فردی متواضع بود و هرگز در مقابل مشکلات رنجیده نمیشد و وظایف مذهبی خود را به نحو احسن به انجام میرساند . سالها گذشت تا اینکه انقلاب اسلامی در [[22 بهمن 1357]] به رهبری [[امام خمینی(ره)]] به پیروزی رسید. وی در تمامی صحنههای انقلاب حضور داشت و فعالیتهای او اعم از نشر و پخش اعلامیههای امام امت و شرکت در تظاهرات ضدشاهی شایان توجه است. او همیشه مردم را به اتحاد و مبارزه طاقتفرسا با دشمنان اسلام و انقلاب ترغیب میکرد. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی]] ، شهید در سن 18 سالگی پس از معرفی خود به حوزهی ژاندارمری تربتحیدریه و پس از طی مراحل قانونی و اخذ دفترچهی آماده به خدمت پس از اندک زمان کوتاهی به پادگان آموزشی انتقال یافت و پس از سه ماه آموزش نظامی و کسب تجارب فنون نظامی، بعد از استراحتی اندک و گذشت چند روز، عازم جبهههای نور علیه ظلمت شد. در مدت هفت ماه خدمت در مناطق مختلف کردستان به مبارزه بیامان با ضدانقلاب پرداخت و از خود جانبازیها و رشادتهای بینظیری نشان داد و سرانجام در تاریخ 24/02/1361 بر اثر انفجار مین در منطقهی [[بانه]] مجروح شد و در تاریخ 29/02/1361 پس از 5 روز مداوا در بیمارستان تبریز دعوت حق را لبیک گفته و به فیض [[شهادت]] نائل آمد . روحش شاد و راهش پر رهرو<ref>[http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/29821 سایت شهدای ارتش]</ref> |
− | |||
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۱۸
تاریخ تولد : 1340/10/15 تاریخ شهادت : 1361/02/29
محل شهادت : نامشخص محل آرامگاه : خراسان رضوی - تربت حیدریه - بهشت عسگری
rId5
زندگی نامه
شهید رجبعلی پورنوروز به سال 1340 در روستای دوغ آباد مه ولات از توابع شهرستان تربت حیدریه در خانوادهای مذهبی و مستضعف دیده به جهان گشود . دوران کودکی را در آغوش گرم خانواده سپری کرد. گرچه خانواده او کم درآمد بود، ولی آغوش گرم خانواده که کانون محبت و صفا بود، به پرورش روحیه و اخلاق نیکوی او کمک به سزائی داشت. در سن هفت سالگی وارد مدرسه شد و توانست تا کلاس پنجم ابتدائی درس بخواند، اما به علت عدم وجود امکانات آموزشی و همچنین فقر مالی حاکم بر تمام جامعه که ناشی از ستمهای استکباری رژیم رو به زوال پهلوی بود، از ادامه درس بازماند و به منظور کمک در امر معاش خانواده در یک مغازه نجاری مشغول به کار شد و اوقات بیکاری در کارهای کشاورزی به پدرش کمک میکرد. هفده ساله بود که پدرش را از دست داد و بار سنگین ادارهی خانواده به دوش او افتاد و مسئولیتش در ادارهی خانواده بیشتر شد. شهید پورنوروز از نظر اخلاقی، فردی متواضع بود و هرگز در مقابل مشکلات رنجیده نمیشد و وظایف مذهبی خود را به نحو احسن به انجام میرساند . سالها گذشت تا اینکه انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 به رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید. وی در تمامی صحنههای انقلاب حضور داشت و فعالیتهای او اعم از نشر و پخش اعلامیههای امام امت و شرکت در تظاهرات ضدشاهی شایان توجه است. او همیشه مردم را به اتحاد و مبارزه طاقتفرسا با دشمنان اسلام و انقلاب ترغیب میکرد. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی ، شهید در سن 18 سالگی پس از معرفی خود به حوزهی ژاندارمری تربتحیدریه و پس از طی مراحل قانونی و اخذ دفترچهی آماده به خدمت پس از اندک زمان کوتاهی به پادگان آموزشی انتقال یافت و پس از سه ماه آموزش نظامی و کسب تجارب فنون نظامی، بعد از استراحتی اندک و گذشت چند روز، عازم جبهههای نور علیه ظلمت شد. در مدت هفت ماه خدمت در مناطق مختلف کردستان به مبارزه بیامان با ضدانقلاب پرداخت و از خود جانبازیها و رشادتهای بینظیری نشان داد و سرانجام در تاریخ 24/02/1361 بر اثر انفجار مین در منطقهی بانه مجروح شد و در تاریخ 29/02/1361 پس از 5 روز مداوا در بیمارستان تبریز دعوت حق را لبیک گفته و به فیض شهادت نائل آمد . روحش شاد و راهش پر رهرو[۱]