شهیدحسین سعادتمند: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی « شهید : حسین سعادتمند تاریخ تولد : ۱۳۴۵ محل تولد : روستای مهرآباد نام پدر :...» ایجاد کرد) |
|||
سطر ۱۶: | سطر ۱۶: | ||
rId4 | rId4 | ||
− | زندگی نامه | + | ==زندگی نامه== |
ایشان در خانواده ای عشایر متولد شد ، در شش سالگی به مدرسه رفت و تا کلاس ۵ ابتدایی درس خواند ، سپس ترک تحصیل کرد۰ با اینکه از استعداد زیادی برخوردار بود اما ضعف اقتصادی خانواده او را به اجبار از مدرسه و کسب علم و دانش دور کرد۰ پس از آن به شغل کشاورزی و دامداری در کنار پدر و دیگر برادران روی آورد و زندگی جدید خود را با کار و زحمت در مزرعه کشاورزی و کوه و مراتع آغاز نمود ، روزها گذشت و سالها از پی یکدیگر آمد تا اینکه شهید سعادتمند به سن ۱۹ سالگی رسید ، سنی که مشمول وظیفه و خدمت به کشور می باشد۰ بنابراین در اوایل سال ۶۵ جهت خدمت سربازی دفترچه گرفت و مدت هفت ماه خدمت کرد تا اینکه شور و عشق و اوضاء و احوال جبهه او را دگرگون کرد۰ چون دوران خدمت سربازی اش بدور از منطقه بود به بهانه کمک به سیل زدگان مرخصی می گیرد و به خانه می آید۰ بعد از چند روز از طریق سپاه بصورت بسیجی عازم جبهه و خط مقدم می شود که بعنوان فرمانده گروهان انتخاب می شود و در عملیات کربلای ۵ شرکت می کند۰ هنگام بازگشت از عملیات پیروزمندانه کربلای ۵ با شهید حمید رضا زارعی ( شهیدی از روستای بنجیر ) برخورد می کند که به علت اصابت ترکش خمپاره از درد مینالد ، بهمین دلیل شهید سعادتمند بر می گردد و شهید حمید رضا را بر پشت خود می گذارد که در راه رفتن به پشت جبهه با اصابت خمپاره ای به کنار دستشان ، هر دونفر آنها به شهادت می رسند۰ | ایشان در خانواده ای عشایر متولد شد ، در شش سالگی به مدرسه رفت و تا کلاس ۵ ابتدایی درس خواند ، سپس ترک تحصیل کرد۰ با اینکه از استعداد زیادی برخوردار بود اما ضعف اقتصادی خانواده او را به اجبار از مدرسه و کسب علم و دانش دور کرد۰ پس از آن به شغل کشاورزی و دامداری در کنار پدر و دیگر برادران روی آورد و زندگی جدید خود را با کار و زحمت در مزرعه کشاورزی و کوه و مراتع آغاز نمود ، روزها گذشت و سالها از پی یکدیگر آمد تا اینکه شهید سعادتمند به سن ۱۹ سالگی رسید ، سنی که مشمول وظیفه و خدمت به کشور می باشد۰ بنابراین در اوایل سال ۶۵ جهت خدمت سربازی دفترچه گرفت و مدت هفت ماه خدمت کرد تا اینکه شور و عشق و اوضاء و احوال جبهه او را دگرگون کرد۰ چون دوران خدمت سربازی اش بدور از منطقه بود به بهانه کمک به سیل زدگان مرخصی می گیرد و به خانه می آید۰ بعد از چند روز از طریق سپاه بصورت بسیجی عازم جبهه و خط مقدم می شود که بعنوان فرمانده گروهان انتخاب می شود و در عملیات کربلای ۵ شرکت می کند۰ هنگام بازگشت از عملیات پیروزمندانه کربلای ۵ با شهید حمید رضا زارعی ( شهیدی از روستای بنجیر ) برخورد می کند که به علت اصابت ترکش خمپاره از درد مینالد ، بهمین دلیل شهید سعادتمند بر می گردد و شهید حمید رضا را بر پشت خود می گذارد که در راه رفتن به پشت جبهه با اصابت خمپاره ای به کنار دستشان ، هر دونفر آنها به شهادت می رسند۰ |
نسخهٔ ۱۹ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۳۱
شهید : حسین سعادتمند
تاریخ تولد : ۱۳۴۵ محل تولد : روستای مهرآباد
نام پدر : ایاز
تاریخ شهادت : ۱۹/۱۰/۱۳۶۵
عضویت : بسیجی
محل شهادت : شلمچه عملیات : کربلای ۵
محل دفن : گلزار شهدای روستای مهرآباد
rId4
زندگی نامه
ایشان در خانواده ای عشایر متولد شد ، در شش سالگی به مدرسه رفت و تا کلاس ۵ ابتدایی درس خواند ، سپس ترک تحصیل کرد۰ با اینکه از استعداد زیادی برخوردار بود اما ضعف اقتصادی خانواده او را به اجبار از مدرسه و کسب علم و دانش دور کرد۰ پس از آن به شغل کشاورزی و دامداری در کنار پدر و دیگر برادران روی آورد و زندگی جدید خود را با کار و زحمت در مزرعه کشاورزی و کوه و مراتع آغاز نمود ، روزها گذشت و سالها از پی یکدیگر آمد تا اینکه شهید سعادتمند به سن ۱۹ سالگی رسید ، سنی که مشمول وظیفه و خدمت به کشور می باشد۰ بنابراین در اوایل سال ۶۵ جهت خدمت سربازی دفترچه گرفت و مدت هفت ماه خدمت کرد تا اینکه شور و عشق و اوضاء و احوال جبهه او را دگرگون کرد۰ چون دوران خدمت سربازی اش بدور از منطقه بود به بهانه کمک به سیل زدگان مرخصی می گیرد و به خانه می آید۰ بعد از چند روز از طریق سپاه بصورت بسیجی عازم جبهه و خط مقدم می شود که بعنوان فرمانده گروهان انتخاب می شود و در عملیات کربلای ۵ شرکت می کند۰ هنگام بازگشت از عملیات پیروزمندانه کربلای ۵ با شهید حمید رضا زارعی ( شهیدی از روستای بنجیر ) برخورد می کند که به علت اصابت ترکش خمپاره از درد مینالد ، بهمین دلیل شهید سعادتمند بر می گردد و شهید حمید رضا را بر پشت خود می گذارد که در راه رفتن به پشت جبهه با اصابت خمپاره ای به کنار دستشان ، هر دونفر آنها به شهادت می رسند۰ ایشان همیشه با خوشرویی و گشاده رویی با مردم و خانواده برخورد می کرد ، به بزرگتر ها و و کوچکتر ها احترام می گذاشت ، با دوستان خود مهربان بود و هرگز خشمگین نمی شد۰ به اصول دینی و مذهبی اعتقاد کامل داشته و همیشه امور دینی خویش را بجای می آورد و در تمام مراسمات مذهبی خصوصا عزاداریها شرکت فعال داشت۰ ایشان همیشه به خانواده و دوستان سفارش می کردند که از یاد خدا غافل نشوید ، به محرومان کمک کنید و نسبت به ظلم آسوده ننشینید و از حقوق مستضعفان در برابر مستکبران دفاع کنید۰ ایشان برای امام خمینی (ره) احترام خاصی قائل بودند۰ گفته های امام را همچون مشعل سوزانی بر بر سر راه خویش می پنداشت۰ شهید عزیز به جبهه و جنگ علاقه زیادی داشت و شهادت در راه خداوند و دفاع از کیان اسلامی و ایستادگی در برابر کفر و ظلم را افتخار بسیار بزرگی میدانست۰ منبع سایت شهدای استان فارس