شهید نورالله احمدی پرکلایی: تفاوت بین نسخهها
Mirdadi9705 (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۳۵: | سطر ۳۵: | ||
گلزار : بهشت فاطمه بهشهر | گلزار : بهشت فاطمه بهشهر | ||
تاریخ تدفین : 1374/05/07آبادی | تاریخ تدفین : 1374/05/07آبادی | ||
− | زندگی نامه | + | ==زندگی نامه== |
شهید در تاریخ9/10/1347، ودر شهرستان بهشهر، روستای پرکلا چشم به جهان گشود.پدرش عین الله،دارای شغل آزاد ومادرش خدیجه، خانه دار بود. | شهید در تاریخ9/10/1347، ودر شهرستان بهشهر، روستای پرکلا چشم به جهان گشود.پدرش عین الله،دارای شغل آزاد ومادرش خدیجه، خانه دار بود. | ||
در بین شش فرزند اولین فرزند بود. | در بین شش فرزند اولین فرزند بود. | ||
سطر ۴۵: | سطر ۴۵: | ||
رابطه اش با والدینش عاطفی و توأم با صمیمیت بود. پدر و مادر در توصیف اش او را فردی مهربان و دلسوز می دانند. در کارهای خانه یار و یاور مادرش بود. از جمله: لباس شستن، غذا درست کردن، ایشان سعی می کردند فرزند صالحی برای خانواده اش باشند. با پدرش در تأمین معاش خانواده همکاری می کرد. | رابطه اش با والدینش عاطفی و توأم با صمیمیت بود. پدر و مادر در توصیف اش او را فردی مهربان و دلسوز می دانند. در کارهای خانه یار و یاور مادرش بود. از جمله: لباس شستن، غذا درست کردن، ایشان سعی می کردند فرزند صالحی برای خانواده اش باشند. با پدرش در تأمین معاش خانواده همکاری می کرد. | ||
− | گوش جان سپردن به فرامین امام خمینی (ره)، درک و فهم بالا از اوضاع روز جامعه احساس مسئولیت در قبال کشور، تبعیت از امام خمینی عواملی بود که شخصیت و رفتار وی را تحت تأثیر قرار داد. | + | گوش جان سپردن به فرامین [[امام خمینی (ره)]]، درک و فهم بالا از اوضاع روز جامعه احساس مسئولیت در قبال کشور، تبعیت از امام خمینی عواملی بود که شخصیت و رفتار وی را تحت تأثیر قرار داد. |
از خصوصیات بارز شهید که او را بعنوان فردی مؤثر و تأثیرگذار جلوه می داد می توان به وفای به عهد، خوش خلقی، انجام واجبات، امانتداری، در نظر داشتن خداوند در کارها، احترام به والدین و کمک به آنها نام برد.که اثرگذار بر خانواده ودیگران بود. | از خصوصیات بارز شهید که او را بعنوان فردی مؤثر و تأثیرگذار جلوه می داد می توان به وفای به عهد، خوش خلقی، انجام واجبات، امانتداری، در نظر داشتن خداوند در کارها، احترام به والدین و کمک به آنها نام برد.که اثرگذار بر خانواده ودیگران بود. | ||
قبل از انقلاب در راهپیمایی و تظاهرات شرکت فعالی داشت وی به همراه دوستان و دیگر مردم انقلابی شعار الله اکبر سر می دادند. | قبل از انقلاب در راهپیمایی و تظاهرات شرکت فعالی داشت وی به همراه دوستان و دیگر مردم انقلابی شعار الله اکبر سر می دادند. | ||
− | بعد از تحقق انقلاب اسلامی به عضویت نهاد بسیج درآمد وی عضو پایگاه بسیج مسجد جان نثاران بود. در آنجا ضمن فعالیت بسیار نهایتاً از این نهاد راهی جبهه حق شد. | + | بعد از تحقق [[انقلاب اسلامی]] به عضویت نهاد [[بسیج]] درآمد وی عضو پایگاه بسیج مسجد جان نثاران بود. در آنجا ضمن فعالیت بسیار نهایتاً از این نهاد راهی جبهه حق شد. |
− | او یک بار در تاریخ، 31/3/65، از سپاه بهشهر با عضویت بسیج در منطقه فاو و (هفت تپه) به عملیات ام الرصاص اعزام شد. | + | او یک بار در تاریخ، 31/3/65، از سپاه بهشهر با عضویت بسیج در منطقه فاو و (هفت تپه) به عملیات [[ام الرصاص]] اعزام شد. |
در تاریخ، 4/10/65، منطقه ام الرصاص کربلای 4، به درجه شهادت نائل آمد. | در تاریخ، 4/10/65، منطقه ام الرصاص کربلای 4، به درجه شهادت نائل آمد. | ||
مورخ 4/10/74 در گلزار بهشت فاطمه خاکسپاری شد. | مورخ 4/10/74 در گلزار بهشت فاطمه خاکسپاری شد. | ||
− | خاطرات | + | ==خاطرات== |
− | در کالبد وجود او اعمال و رفتاری پسندیده و زیبایی نقش آفرینی داشت و با جمع شدن در کنار هم از او شخصیتی بی نظیر ساخت از آن جمله می توان به: سادگی، اتکا خداوند در کارها، مهربانی و عطوفت، بی توجهی به ظواهر دنیا، ولایت پذیری، انجام واجبات و ترک محرمات، داشتن روحیه بالای معنوی، احترام به والدین و صمیمیت در خانواده و کمک به معاش خانواده می توان نام برد. نورالله با توجه به داشتن قدرت بدن بالا، شهامت و رشادت خاصی در جبهه از خود بروز می داد. به کارهای سخت و سنگین می پرداخت. مورد اعتماد همگان بود. احساس مسئولیت وافری در کارهای محوله به وی داشت، اگر چیزی یا کاری به او سپرده می شد تمام و کمال انجام می داد. او کشور و ناموس خود را در خطر دید پس بر خود فرض می دانست برای دفاع برود. پدرش، عین الله، ضمن بیان مطالبی، خاطره ای، نقل می ند: «پدر بزرگش به شهید می گوید شما نروید، خطر دارد موقع جنگ است. می گفت: اگر من نروم دشمن آمده در حیاط خانه ما. وظیفه مان است دفاع کنم. اگر شهید شدم در راه خداست، اگر برگشتم باز در راه خداست. نهایت جان پاک و شیرین خود را بر سر عهد و اعتقادش نهاد. خون پاکش نهال انقلاب را آبیاری کرد. | + | در کالبد وجود او اعمال و رفتاری پسندیده و زیبایی نقش آفرینی داشت و با جمع شدن در کنار هم از او شخصیتی بی نظیر ساخت از آن جمله می توان به: سادگی، اتکا خداوند در کارها، مهربانی و عطوفت، بی توجهی به ظواهر دنیا، ولایت پذیری، انجام واجبات و ترک محرمات، داشتن روحیه بالای معنوی، احترام به والدین و صمیمیت در خانواده و کمک به معاش خانواده می توان نام برد. نورالله با توجه به داشتن قدرت بدن بالا، شهامت و رشادت خاصی در [[جبهه]] از خود بروز می داد. به کارهای سخت و سنگین می پرداخت. مورد اعتماد همگان بود. احساس مسئولیت وافری در کارهای محوله به وی داشت، اگر چیزی یا کاری به او سپرده می شد تمام و کمال انجام می داد. او کشور و ناموس خود را در خطر دید پس بر خود فرض می دانست برای دفاع برود. پدرش، عین الله، ضمن بیان مطالبی، خاطره ای، نقل می ند: «پدر بزرگش به شهید می گوید شما نروید، خطر دارد موقع جنگ است. می گفت: اگر من نروم دشمن آمده در حیاط خانه ما. وظیفه مان است دفاع کنم. اگر شهید شدم در راه خداست، اگر برگشتم باز در راه خداست. نهایت جان پاک و شیرین خود را بر سر عهد و اعتقادش نهاد. خون پاکش نهال [[انقلاب]] را آبیاری کرد.<ref>سایت جنگ و درنگ</ref> |
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> | ||
− | |||
== ردهها == | == ردهها == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ شهریور ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۲۱
نورالله احمدی پرکلایی
مشخصات شهر : بخش : شهرستان : بهشهر استان : مازندران جنسیت : مرد وضعیت تاهل : مجرد شغل : اصناف آبادی : یگان : لشگر 25 کربلا نوع عضویت : بسیج مذهب : شیعه دین : اسلام نام پدر : عین الله مسئولیت : رشته تحصیلی : تحصیلات : ابتدایی تخصص : کد شهید : 149 رسته : پیاده نام مادر : خدیجه مهدوی شناسنامه شهادت موضوع شهادت : جبهه عملیات : عملیات کربلای 4 محل شهادت : ام الرصاص تاریخ شهادت : 1365/10/04 نحوه شهادت : - شناسنامه تدفین شهر : بهشهر بخش : شهرستان : بهشهر استان : مازندران گلزار : بهشت فاطمه بهشهر تاریخ تدفین : 1374/05/07آبادی
محتویات
زندگی نامه
شهید در تاریخ9/10/1347، ودر شهرستان بهشهر، روستای پرکلا چشم به جهان گشود.پدرش عین الله،دارای شغل آزاد ومادرش خدیجه، خانه دار بود. در بین شش فرزند اولین فرزند بود. در خانواده ای مومن و مذهبی با اوضاع اقتصادی نسبتاً معمولی که از امرار معاش پدر در شغل کارگری و نجاری، تأمین می شد به رشد جسمی و کمال عقلی رسید. در مدرسه ابتدایی: شهید قاضی طباطبایی (5 سال) تحصیل کرد. وی برای کمک به پدر در تأمین معاش روزمره زندگی کار می کرد (از جمله: نجاری، کارگری)
ایشان به کار کردن و تلاش برای امرار معاش خانواده بیشتر علاقه داشت به این دلیل ترک تحصیل نمود.
رابطه اش با والدینش عاطفی و توأم با صمیمیت بود. پدر و مادر در توصیف اش او را فردی مهربان و دلسوز می دانند. در کارهای خانه یار و یاور مادرش بود. از جمله: لباس شستن، غذا درست کردن، ایشان سعی می کردند فرزند صالحی برای خانواده اش باشند. با پدرش در تأمین معاش خانواده همکاری می کرد. گوش جان سپردن به فرامین امام خمینی (ره)، درک و فهم بالا از اوضاع روز جامعه احساس مسئولیت در قبال کشور، تبعیت از امام خمینی عواملی بود که شخصیت و رفتار وی را تحت تأثیر قرار داد.
از خصوصیات بارز شهید که او را بعنوان فردی مؤثر و تأثیرگذار جلوه می داد می توان به وفای به عهد، خوش خلقی، انجام واجبات، امانتداری، در نظر داشتن خداوند در کارها، احترام به والدین و کمک به آنها نام برد.که اثرگذار بر خانواده ودیگران بود. قبل از انقلاب در راهپیمایی و تظاهرات شرکت فعالی داشت وی به همراه دوستان و دیگر مردم انقلابی شعار الله اکبر سر می دادند. بعد از تحقق انقلاب اسلامی به عضویت نهاد بسیج درآمد وی عضو پایگاه بسیج مسجد جان نثاران بود. در آنجا ضمن فعالیت بسیار نهایتاً از این نهاد راهی جبهه حق شد. او یک بار در تاریخ، 31/3/65، از سپاه بهشهر با عضویت بسیج در منطقه فاو و (هفت تپه) به عملیات ام الرصاص اعزام شد. در تاریخ، 4/10/65، منطقه ام الرصاص کربلای 4، به درجه شهادت نائل آمد.
مورخ 4/10/74 در گلزار بهشت فاطمه خاکسپاری شد.
خاطرات
در کالبد وجود او اعمال و رفتاری پسندیده و زیبایی نقش آفرینی داشت و با جمع شدن در کنار هم از او شخصیتی بی نظیر ساخت از آن جمله می توان به: سادگی، اتکا خداوند در کارها، مهربانی و عطوفت، بی توجهی به ظواهر دنیا، ولایت پذیری، انجام واجبات و ترک محرمات، داشتن روحیه بالای معنوی، احترام به والدین و صمیمیت در خانواده و کمک به معاش خانواده می توان نام برد. نورالله با توجه به داشتن قدرت بدن بالا، شهامت و رشادت خاصی در جبهه از خود بروز می داد. به کارهای سخت و سنگین می پرداخت. مورد اعتماد همگان بود. احساس مسئولیت وافری در کارهای محوله به وی داشت، اگر چیزی یا کاری به او سپرده می شد تمام و کمال انجام می داد. او کشور و ناموس خود را در خطر دید پس بر خود فرض می دانست برای دفاع برود. پدرش، عین الله، ضمن بیان مطالبی، خاطره ای، نقل می ند: «پدر بزرگش به شهید می گوید شما نروید، خطر دارد موقع جنگ است. می گفت: اگر من نروم دشمن آمده در حیاط خانه ما. وظیفه مان است دفاع کنم. اگر شهید شدم در راه خداست، اگر برگشتم باز در راه خداست. نهایت جان پاک و شیرین خود را بر سر عهد و اعتقادش نهاد. خون پاکش نهال انقلاب را آبیاری کرد.[۱]
پانویس
- ↑ سایت جنگ و درنگ