شهید علی خلج: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی «بسمه تعالی نام علی خلج نام پدر سفی الله نام مادر زرین تاج محل شهادت فاو محل تو...» ایجاد کرد) |
|||
(۴ نسخههای متوسط توسط ۴ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱۳: | سطر ۱۳: | ||
مزار شهید قزوین - قزوین | مزار شهید قزوین - قزوین | ||
− | زندگی نامه | + | ==زندگی نامه== |
خلج، علی: یکم فروردین ۱۳۴۶، در روستای آقچهکند از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش سفیالله و مادرش زرینتاج نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. کارگر بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و سوم بهمن ۱۳۶۴، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش قرار دارد. | خلج، علی: یکم فروردین ۱۳۴۶، در روستای آقچهکند از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش سفیالله و مادرش زرینتاج نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. کارگر بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و سوم بهمن ۱۳۶۴، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش قرار دارد. | ||
− | وصیت نامه | + | ==وصیت نامه== |
شهید، علی خلج: من -هم چون دیگر رزمندگان اسلام- بر خود وظیفه و اطاعت از فرمان امام امت دانستم که برای دفاع از دین اسلام، میهن، ناموس، عزت، شرف و برای جهاد فی سبیل الله و مبارزه با شرق و غرب -که دشمن قسم خورده ی اسلام و قرآن هستند- با فداکردن جان خود، دست آن ها را کوتاه گردانم. من، شهادت را تولد می دانم؛ چون شهادت، برای مؤمنان، پُلی است از خرابه های دنیا به زیبایی های ملکوت اعلای آخرت؛ ولی برای کافران، پُلی است از زیبایی های دنیا به خرابه های آخرت. انسان، نباید آخرت را فدای دنیا نماید؛ بلکه دنیا را فدای آخرت بنماید. خانه ی اصلی ما آخرت می باشد. بله! شهادت، برای من بهتر از دامادشدن است. خداوندا! کاش هزاران جان داشتم و فدای دین تو کرده، به ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» امام حسین(ع) پاسخ می دادم که در خطبه ی عاشورا فرمود: «هیهآت من الذله»؛ هرگز زیر بار ظلم نخواهم رفت. آری! من هم پیرو امام حسین(ع) هستم و می گویم: «هیهآت من الذله»؛ هرگز زیر بار ظلم و ستم نخواهم رفت، آن هم ظلم و ستمی که همراه با فحشا و عیش و نوش دنیاپرستان باشد!... هرگز! هرگز! هرگز! من، از خانواده ی خود و از تمام فامیل ها، دوستان و آشنایان می خواهم، ایمان و تقوای خود را حفظ کنند. با نفس اَمّاره -که جهاد اکبر می باشد- مبارزه کنند و نمازشان را با حضور قلب بخوانند و خوف و رجا را در قلب خود جای دهند و با دو بال ایمان و عمل پرواز کنند و اوج بگیرند، تا رستگار شوند. خداوندا! دو روز پیش از شهادت حالم را دگرگون ساز. خداوندا! آخرین لحظات عُمرم را دیدار با امام حسین(ع) و صاحب زمان (عج) بگردان. من، از تمام بانوان و دختران مؤمن، عاجزانه تقاضا دارم که حجاب خود را حفظ کنند؛ حفظ حجاب آنها مُشتی محکم است به دهان عیش و نوش طلبان و -خدای ناکرده- حفظ نکردن آن خیانت است به خون شهدای راه حق. شما بدانید که شهدا برای حفظ ناموس، دین اسلام و قرآن کریم، جان خود را فدا می سازند. خداوندا! تا شهادت می جنگم.۱ (۱۲۷۳۰۹۸) علی خلج ۹/۱۰/۱۳۶۴ | شهید، علی خلج: من -هم چون دیگر رزمندگان اسلام- بر خود وظیفه و اطاعت از فرمان امام امت دانستم که برای دفاع از دین اسلام، میهن، ناموس، عزت، شرف و برای جهاد فی سبیل الله و مبارزه با شرق و غرب -که دشمن قسم خورده ی اسلام و قرآن هستند- با فداکردن جان خود، دست آن ها را کوتاه گردانم. من، شهادت را تولد می دانم؛ چون شهادت، برای مؤمنان، پُلی است از خرابه های دنیا به زیبایی های ملکوت اعلای آخرت؛ ولی برای کافران، پُلی است از زیبایی های دنیا به خرابه های آخرت. انسان، نباید آخرت را فدای دنیا نماید؛ بلکه دنیا را فدای آخرت بنماید. خانه ی اصلی ما آخرت می باشد. بله! شهادت، برای من بهتر از دامادشدن است. خداوندا! کاش هزاران جان داشتم و فدای دین تو کرده، به ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» امام حسین(ع) پاسخ می دادم که در خطبه ی عاشورا فرمود: «هیهآت من الذله»؛ هرگز زیر بار ظلم نخواهم رفت. آری! من هم پیرو امام حسین(ع) هستم و می گویم: «هیهآت من الذله»؛ هرگز زیر بار ظلم و ستم نخواهم رفت، آن هم ظلم و ستمی که همراه با فحشا و عیش و نوش دنیاپرستان باشد!... هرگز! هرگز! هرگز! من، از خانواده ی خود و از تمام فامیل ها، دوستان و آشنایان می خواهم، ایمان و تقوای خود را حفظ کنند. با نفس اَمّاره -که جهاد اکبر می باشد- مبارزه کنند و نمازشان را با حضور قلب بخوانند و خوف و رجا را در قلب خود جای دهند و با دو بال ایمان و عمل پرواز کنند و اوج بگیرند، تا رستگار شوند. خداوندا! دو روز پیش از شهادت حالم را دگرگون ساز. خداوندا! آخرین لحظات عُمرم را دیدار با امام حسین(ع) و صاحب زمان (عج) بگردان. من، از تمام بانوان و دختران مؤمن، عاجزانه تقاضا دارم که حجاب خود را حفظ کنند؛ حفظ حجاب آنها مُشتی محکم است به دهان عیش و نوش طلبان و -خدای ناکرده- حفظ نکردن آن خیانت است به خون شهدای راه حق. شما بدانید که شهدا برای حفظ ناموس، دین اسلام و قرآن کریم، جان خود را فدا می سازند. خداوندا! تا شهادت می جنگم.۱ (۱۲۷۳۰۹۸) علی خلج ۹/۱۰/۱۳۶۴ | ||
دست نوشته | دست نوشته | ||
− | ای مادر مهربانم! از بابت ما هیچ ناراحت نباش، به خدا قسم جای ما خیلی خوب است. حالا که به جبهه آمده ایم، دیگر غمی نداریم، چون اینجا همه ی کار ها دست خداست و من امیدوارم هیچ ناراحت نباشی و برای رزمندگان و امام امت دعا کنی. مادرم! هر وقت دلت غمگین شد، وضو بگیر و نماز به پا دار، زیرا که یاد خدا دلهارا آرام می کند. شهید علی خلج/ ۱۳/ | + | ای مادر مهربانم! از بابت ما هیچ ناراحت نباش، به خدا قسم جای ما خیلی خوب است. حالا که به جبهه آمده ایم، دیگر غمی نداریم، چون اینجا همه ی کار ها دست خداست و من امیدوارم هیچ ناراحت نباشی و برای رزمندگان و امام امت دعا کنی. مادرم! هر وقت دلت غمگین شد، وضو بگیر و نماز به پا دار، زیرا که یاد خدا دلهارا آرام می کند. شهید علی خلج/ ۱۳/۱ |
− | + | ||
− | http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1527 | + | <ref>[http://http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1527 خط سرخ]</ref> |
+ | |||
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ==رده== | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض:علی_خلج}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان قزوین]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان قزوین]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۲۹
بسمه تعالی نام علی خلج نام پدر سفی الله نام مادر زرین تاج محل شهادت فاو محل تولد قزوین - آقچه کند تاریخ تولد ۱۳۴۶/۰۱/۰۱ محل شهادت فاو تاریخ شهادت ۱۳۶۴/۱۱/۲۳ استان محل شهادت بصره شهر محل شهادت فاو وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی تحصیلات دوم راهنمائی رشته - عملیات سال تفحص محل کار بنیاد تحت پوشش مزار شهید قزوین - قزوین
محتویات
زندگی نامه
خلج، علی: یکم فروردین ۱۳۴۶، در روستای آقچهکند از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش سفیالله و مادرش زرینتاج نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. کارگر بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و سوم بهمن ۱۳۶۴، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش قرار دارد.
وصیت نامه
شهید، علی خلج: من -هم چون دیگر رزمندگان اسلام- بر خود وظیفه و اطاعت از فرمان امام امت دانستم که برای دفاع از دین اسلام، میهن، ناموس، عزت، شرف و برای جهاد فی سبیل الله و مبارزه با شرق و غرب -که دشمن قسم خورده ی اسلام و قرآن هستند- با فداکردن جان خود، دست آن ها را کوتاه گردانم. من، شهادت را تولد می دانم؛ چون شهادت، برای مؤمنان، پُلی است از خرابه های دنیا به زیبایی های ملکوت اعلای آخرت؛ ولی برای کافران، پُلی است از زیبایی های دنیا به خرابه های آخرت. انسان، نباید آخرت را فدای دنیا نماید؛ بلکه دنیا را فدای آخرت بنماید. خانه ی اصلی ما آخرت می باشد. بله! شهادت، برای من بهتر از دامادشدن است. خداوندا! کاش هزاران جان داشتم و فدای دین تو کرده، به ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» امام حسین(ع) پاسخ می دادم که در خطبه ی عاشورا فرمود: «هیهآت من الذله»؛ هرگز زیر بار ظلم نخواهم رفت. آری! من هم پیرو امام حسین(ع) هستم و می گویم: «هیهآت من الذله»؛ هرگز زیر بار ظلم و ستم نخواهم رفت، آن هم ظلم و ستمی که همراه با فحشا و عیش و نوش دنیاپرستان باشد!... هرگز! هرگز! هرگز! من، از خانواده ی خود و از تمام فامیل ها، دوستان و آشنایان می خواهم، ایمان و تقوای خود را حفظ کنند. با نفس اَمّاره -که جهاد اکبر می باشد- مبارزه کنند و نمازشان را با حضور قلب بخوانند و خوف و رجا را در قلب خود جای دهند و با دو بال ایمان و عمل پرواز کنند و اوج بگیرند، تا رستگار شوند. خداوندا! دو روز پیش از شهادت حالم را دگرگون ساز. خداوندا! آخرین لحظات عُمرم را دیدار با امام حسین(ع) و صاحب زمان (عج) بگردان. من، از تمام بانوان و دختران مؤمن، عاجزانه تقاضا دارم که حجاب خود را حفظ کنند؛ حفظ حجاب آنها مُشتی محکم است به دهان عیش و نوش طلبان و -خدای ناکرده- حفظ نکردن آن خیانت است به خون شهدای راه حق. شما بدانید که شهدا برای حفظ ناموس، دین اسلام و قرآن کریم، جان خود را فدا می سازند. خداوندا! تا شهادت می جنگم.۱ (۱۲۷۳۰۹۸) علی خلج ۹/۱۰/۱۳۶۴ دست نوشته ای مادر مهربانم! از بابت ما هیچ ناراحت نباش، به خدا قسم جای ما خیلی خوب است. حالا که به جبهه آمده ایم، دیگر غمی نداریم، چون اینجا همه ی کار ها دست خداست و من امیدوارم هیچ ناراحت نباشی و برای رزمندگان و امام امت دعا کنی. مادرم! هر وقت دلت غمگین شد، وضو بگیر و نماز به پا دار، زیرا که یاد خدا دلهارا آرام می کند. شهید علی خلج/ ۱۳/۱
پانویس