شهید سیف الله اینانلو خاجالو: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۳ نسخه‌های متوسط توسط ۳ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
تعالی
+
تعالی
  
 
نام سیف الله اینانلوخوجالو
 
نام سیف الله اینانلوخوجالو
سطر ۳۶: سطر ۳۶:
  
 
   
 
   
زندگی نامه  
+
==زندگی نامه==
  
 
اینانلو‌ ‌خوجالو، سیف‌الله: یکم فروردین ۱۳۴۲، در روستای فیض‌آباد از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش حجت‌الله، کشاورز بود و مادرش تاجمان نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان گروهبان یکم ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم مهر ۱۳۶۳، در تپه‌های الله‌اکبر بر اثر اصابت ترکش به دست و سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
 
اینانلو‌ ‌خوجالو، سیف‌الله: یکم فروردین ۱۳۴۲، در روستای فیض‌آباد از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش حجت‌الله، کشاورز بود و مادرش تاجمان نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان گروهبان یکم ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم مهر ۱۳۶۳، در تپه‌های الله‌اکبر بر اثر اصابت ترکش به دست و سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
  
وصیت نامه
+
==وصیت نامه==
  
 
شهید، سیف الله اینانلوخوجالو: با درود فراوان به روان پاک شهیدان گلگون کفن وطن عزیزمان؛ خدمت پدر عزیز و ارجمندم و مادر مهربان و نور چشمم، سلام؛ مادرجان! در نامه هایتان می نویسید که شما درباره ی من خیلی ناراحتی می کنید؛ هیچگونه ناراحت نباشید؛ من صحیح و سالم هستم و با کفار بعثی تا آخرین قطره ی خونم جنگ خواهم کرد تا به یاری خداوند بزرگ این یاوه گویان را از وطن عزیزمان بیرون کنیم. مادرم! ما پرچمدار حسین(ع) هستیم و راه حسین(ع) را انتخاب کرده و مانند انصار حسین(ع) از اسلام دفاع خواهیم کرد. مادر جان! این را بدانید که من و همسنگرهایم تصمیم گرفته ایم تا آخرین فشنگ با عراقی ها بجنگیم تا دِین خودمان را به اسلام عزیزمان ادا کرده باشیم.۱ (۱۰۹۰۸۴۴) قربانتان؛ پسر حقیرتان؛ سیف الله اینانلو ۱۶/۵/۶۳
 
شهید، سیف الله اینانلوخوجالو: با درود فراوان به روان پاک شهیدان گلگون کفن وطن عزیزمان؛ خدمت پدر عزیز و ارجمندم و مادر مهربان و نور چشمم، سلام؛ مادرجان! در نامه هایتان می نویسید که شما درباره ی من خیلی ناراحتی می کنید؛ هیچگونه ناراحت نباشید؛ من صحیح و سالم هستم و با کفار بعثی تا آخرین قطره ی خونم جنگ خواهم کرد تا به یاری خداوند بزرگ این یاوه گویان را از وطن عزیزمان بیرون کنیم. مادرم! ما پرچمدار حسین(ع) هستیم و راه حسین(ع) را انتخاب کرده و مانند انصار حسین(ع) از اسلام دفاع خواهیم کرد. مادر جان! این را بدانید که من و همسنگرهایم تصمیم گرفته ایم تا آخرین فشنگ با عراقی ها بجنگیم تا دِین خودمان را به اسلام عزیزمان ادا کرده باشیم.۱ (۱۰۹۰۸۴۴) قربانتان؛ پسر حقیرتان؛ سیف الله اینانلو ۱۶/۵/۶۳
  
دست نوشته  
+
==آثار==
 +
*دست نوشته  
  
 
مادر مهربانم! نامه پر مهر و محبت شما به دست عزیزتان رسیده و با رسیدن نامه شما، قلب مثل باران گرفته ام باز شد و خوشحال شدم از اینکه مادرم در فکر فرزندش در این دیار غربت می باشد. پدرجان! دلم خیلی خیلی برایت تنگ شده و مثل هوای ابری دلم گرفته برایتان، البته دلم برای همه ی شما عزیزان تنگ شده ولی عزیزانم از طرف فرزند دور افتاده تان هیچ ناراحتی نداشته باشید. پدرجان و مادر عزیزم! موقعی که با شما صحبت می کردم انگار به آسمان پرواز می کردم و انگار تمام دنیا را به من می دادند، ولی افسوس که صدایتان ضعیف بود. پدرجان! از طرف فرزندت هیچ گونه ناراحتی نداشته باشید، فرزندتان مثل شیر در جبهه حق علیه باطل می جنگد و پیش می رود تا این بعثیان کافر را نابود سازد. انشاءاله. این روزها ما حمله داریم به نفت شهر، چون برایمان نیرو آمده است و شما ناراحت نباشید. شهید سیف اله اینانلوخرجالو/ ۲۹/۵/۱۳۶۳
 
مادر مهربانم! نامه پر مهر و محبت شما به دست عزیزتان رسیده و با رسیدن نامه شما، قلب مثل باران گرفته ام باز شد و خوشحال شدم از اینکه مادرم در فکر فرزندش در این دیار غربت می باشد. پدرجان! دلم خیلی خیلی برایت تنگ شده و مثل هوای ابری دلم گرفته برایتان، البته دلم برای همه ی شما عزیزان تنگ شده ولی عزیزانم از طرف فرزند دور افتاده تان هیچ ناراحتی نداشته باشید. پدرجان و مادر عزیزم! موقعی که با شما صحبت می کردم انگار به آسمان پرواز می کردم و انگار تمام دنیا را به من می دادند، ولی افسوس که صدایتان ضعیف بود. پدرجان! از طرف فرزندت هیچ گونه ناراحتی نداشته باشید، فرزندتان مثل شیر در جبهه حق علیه باطل می جنگد و پیش می رود تا این بعثیان کافر را نابود سازد. انشاءاله. این روزها ما حمله داریم به نفت شهر، چون برایمان نیرو آمده است و شما ناراحت نباشید. شهید سیف اله اینانلوخرجالو/ ۲۹/۵/۱۳۶۳
  
منبع : پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین
+
منبع : <ref>پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین</ref>
  
= رده‌ها =
+
==پانویس==
 +
<references />
 +
 
 +
== رده‌ها ==
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:سیف_الله_اینانلو_خوجالو}}
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:سیف_الله_اینانلو_خوجالو}}
 
[[رده: شهدا]]
 
[[رده: شهدا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۴۵

تعالی

نام سیف الله اینانلوخوجالو

نام پدر حجت الله

نام مادر تاجمان

محل شهادت تپه های الله اکبر

محل تولد بوئین زهرا - فیض آباد

تاریخ تولد ۱۳۴۲/۰۱/۰۱

محل شهادت تپه های الله اکبر

تاریخ شهادت ۱۳۶۳/۰۷/۲۵

استان محل شهادت خوزستان

شهر محل شهادت سوسنگرد

وضعیت تاهل متاهل

تعداد پسر ۲

تعداد دختر ۰

تحصیلات سوم راهنمائی

رشته -

محل کار بنیاد تحت پوشش

مزار شهید قزوین - بوئین زهرا - فیض آباد


زندگی نامه

اینانلو‌ ‌خوجالو، سیف‌الله: یکم فروردین ۱۳۴۲، در روستای فیض‌آباد از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش حجت‌الله، کشاورز بود و مادرش تاجمان نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان گروهبان یکم ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم مهر ۱۳۶۳، در تپه‌های الله‌اکبر بر اثر اصابت ترکش به دست و سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

وصیت نامه

شهید، سیف الله اینانلوخوجالو: با درود فراوان به روان پاک شهیدان گلگون کفن وطن عزیزمان؛ خدمت پدر عزیز و ارجمندم و مادر مهربان و نور چشمم، سلام؛ مادرجان! در نامه هایتان می نویسید که شما درباره ی من خیلی ناراحتی می کنید؛ هیچگونه ناراحت نباشید؛ من صحیح و سالم هستم و با کفار بعثی تا آخرین قطره ی خونم جنگ خواهم کرد تا به یاری خداوند بزرگ این یاوه گویان را از وطن عزیزمان بیرون کنیم. مادرم! ما پرچمدار حسین(ع) هستیم و راه حسین(ع) را انتخاب کرده و مانند انصار حسین(ع) از اسلام دفاع خواهیم کرد. مادر جان! این را بدانید که من و همسنگرهایم تصمیم گرفته ایم تا آخرین فشنگ با عراقی ها بجنگیم تا دِین خودمان را به اسلام عزیزمان ادا کرده باشیم.۱ (۱۰۹۰۸۴۴) قربانتان؛ پسر حقیرتان؛ سیف الله اینانلو ۱۶/۵/۶۳

آثار

  • دست نوشته

مادر مهربانم! نامه پر مهر و محبت شما به دست عزیزتان رسیده و با رسیدن نامه شما، قلب مثل باران گرفته ام باز شد و خوشحال شدم از اینکه مادرم در فکر فرزندش در این دیار غربت می باشد. پدرجان! دلم خیلی خیلی برایت تنگ شده و مثل هوای ابری دلم گرفته برایتان، البته دلم برای همه ی شما عزیزان تنگ شده ولی عزیزانم از طرف فرزند دور افتاده تان هیچ ناراحتی نداشته باشید. پدرجان و مادر عزیزم! موقعی که با شما صحبت می کردم انگار به آسمان پرواز می کردم و انگار تمام دنیا را به من می دادند، ولی افسوس که صدایتان ضعیف بود. پدرجان! از طرف فرزندت هیچ گونه ناراحتی نداشته باشید، فرزندتان مثل شیر در جبهه حق علیه باطل می جنگد و پیش می رود تا این بعثیان کافر را نابود سازد. انشاءاله. این روزها ما حمله داریم به نفت شهر، چون برایمان نیرو آمده است و شما ناراحت نباشید. شهید سیف اله اینانلوخرجالو/ ۲۹/۵/۱۳۶۳

منبع : [۱]

پانویس

  1. پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین

رده‌ها