شهید رمضانعلی امام وردی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده)
سطر ۲۸: سطر ۲۸:
 
|خانواده                =  
 
|خانواده                =  
 
}}
 
}}
 
 
شهید رمضانعلی اماموردی
 
تاریخ تولد :1354/12/04
 
تاریخ شهادت : 1375/12/23
 
  
 
==وصیت نامه==
 
==وصیت نامه==
 
گزيده اي از وصيت نامه شهيد رزمنده شهيد رمضانعلي امام وردي
 
گزيده اي از وصيت نامه شهيد رزمنده شهيد رمضانعلي امام وردي
در زماني که اين نامه را مي نويسم که خون در عروقم به جوش آمده است و خود را در مقابل خدا تنهاترين تنهاها احساس مي کنم از زماني که اين نامه را مي نويسم از او نصرت و ياري مي جويم در زماني که اين نامه را مي نويسم از او بخشايش گناهانم رادارم. در زماني که اين نامه را مي نويسم خون از بدنم جاري است و چشمانم ديگر به خوبي نمي بينند و مي بينم که ملائکه ها به دور سرم مي گردند و از شما تقاضا مي کنم که براي من گريه نکنيد و لباس سياه نپوشيد و براي سوگم عزاداري نکنيد که عزاداري سزاوار مولايم حسين است. 
+
در زماني که اين نامه را مي نويسم که خون در عروقم به جوش آمده است و خود را در مقابل خدا تنهاترين تنهاها احساس مي کنم از زماني که اين نامه را مي نويسم از او نصرت و ياري مي جويم در زماني که اين نامه را مي نويسم از او بخشايش گناهانم رادارم. در زماني که اين نامه را مي نويسم خون از بدنم جاري است و چشمانم ديگر به خوبي نمي بينند و مي بينم که ملائکه ها به دور سرم مي گردند و از شما تقاضا مي کنم که براي من گريه نکنيد و لباس سياه نپوشيد و براي سوگم عزاداري نکنيد که عزاداري سزاوار مولايم حسين است.<ref>سایت شهدای ارتش</ref> 
 
+
==پانویس==
 
+
<references />
 
+
منبع: سایت شهدای ارتش
+

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ مهر ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۲۰

رمضانعلی اماموردی
Ramazanali-emamverdi.JPG
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد 1354/12/04
شهادت 1375/12/23


وصیت نامه

گزيده اي از وصيت نامه شهيد رزمنده شهيد رمضانعلي امام وردي در زماني که اين نامه را مي نويسم که خون در عروقم به جوش آمده است و خود را در مقابل خدا تنهاترين تنهاها احساس مي کنم از زماني که اين نامه را مي نويسم از او نصرت و ياري مي جويم در زماني که اين نامه را مي نويسم از او بخشايش گناهانم رادارم. در زماني که اين نامه را مي نويسم خون از بدنم جاري است و چشمانم ديگر به خوبي نمي بينند و مي بينم که ملائکه ها به دور سرم مي گردند و از شما تقاضا مي کنم که براي من گريه نکنيد و لباس سياه نپوشيد و براي سوگم عزاداري نکنيد که عزاداري سزاوار مولايم حسين است.[۱] 

پانویس

  1. سایت شهدای ارتش