شهید محمد محمدخانی: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی «بسمه تعالی نام محمد محمدخانی نام پدر مرتضی نام مادر جهان خانم محل شهادت فاو م...» ایجاد کرد) |
|||
(۲ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱۴: | سطر ۱۴: | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
− | محمدخانی، محمد: یکم فروردین | + | محمدخانی، محمد: یکم فروردین [[۱۳۴۱]]، در روستای آراسنج از توابع شهر [[بوئینزهرا]] به دنیا آمد. پدرش مرتضی، آسیابان بود و مادرش جهانخانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. تعمیرکار موتورسیکلت بود. از سوی [[بسیج]] در [[جبهه]] حضور یافت. سیام تیر [[۱۳۶۵]]، در [[فاو عراق]] بر اثر اصابت [[ترکش]] به سر، [[شهید]] شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. |
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
− | شهید، محمد محمدخانى: برادرم و خواهرم! اگر ما قرآن را قبول داریم، باید تمام و کمال قبول داشته باشیم. نباشد که یک صفحه از قرآن را -که درباره ی فتح ما نوشته است- قبول داشته باشیم و در صفحه یا آیات دیگر -که از جنگ و جهاد و دفاع از اسلام یاد مى کند- آنها را نشنیده و ندیده بگیریم. مسلمان و شیعه ی على بودن، یعنى على وار زیستن و على گونه شهید شدن است. اگر ما نمى توانیم على(ع) شَویم، باید على گونه گردیم. مسلمان بودن به این نیست که فقط نماز بخوانیم! دُرست است که گفته اند اعمال دیگر انسان زمانی قبول می گردد که نماز قبول شود؛ اما این را هم باید قبول کرد که نماز، یک اصل دین و جهاد نیز اصل دیگر آن است. ...و تو اى خواهرم! حجابت را حفظ کن که حجاب تو ارزنده تر از خون من است. به الله قسم، خداوند نه به نماز ما احتیاج دارد و نه به روزه ی ما و از همه مهم تر، نه به جهاد ما!! چرا؟ چون خداوند در سوره ی بقره مى فرماید: «خداوندى که زمین و آسمان را آفرید، در آنِ واحد اگر اراده کند، هر چیز موجود مى شود.» این بنده ی حقیر، در زندگیم خدمتى به اسلام نکردم، شاید مرگم باعث خدمتى شود و برادران تحت تأثیر مرگم قرار گیرند و به سوى جبهه بشتابند. امید که خداوند از ثواب اَعمال اینان نصیب این بنده ی حقیر نیز بگرداند. برادران! این دنیا نردبانى جهت عبور از این دنیا و رسیدن به اقامتگاه دایمى است. (۱۶۶۹۱۱۶) محمد محمدخانى | + | [[شهید، محمد محمدخانى]]: برادرم و خواهرم! اگر ما قرآن را قبول داریم، باید تمام و کمال قبول داشته باشیم. نباشد که یک صفحه از قرآن را -که درباره ی فتح ما نوشته است- قبول داشته باشیم و در صفحه یا آیات دیگر -که از [[جنگ و جهاد]] و دفاع از اسلام یاد مى کند- آنها را نشنیده و ندیده بگیریم. مسلمان و شیعه ی على بودن، یعنى على وار زیستن و على گونه شهید شدن است. اگر ما نمى توانیم على(ع) شَویم، باید على گونه گردیم. مسلمان بودن به این نیست که فقط نماز بخوانیم! دُرست است که گفته اند اعمال دیگر انسان زمانی قبول می گردد که نماز قبول شود؛ اما این را هم باید قبول کرد که نماز، یک اصل دین و جهاد نیز اصل دیگر آن است. ...و تو اى خواهرم! حجابت را حفظ کن که حجاب تو ارزنده تر از خون من است. به الله قسم، خداوند نه به نماز ما احتیاج دارد و نه به روزه ی ما و از همه مهم تر، نه به جهاد ما!! چرا؟ چون خداوند در سوره ی بقره مى فرماید: «خداوندى که زمین و آسمان را آفرید، در آنِ واحد اگر اراده کند، هر چیز موجود مى شود.» این بنده ی حقیر، در زندگیم خدمتى به اسلام نکردم، شاید مرگم باعث خدمتى شود و برادران تحت تأثیر مرگم قرار گیرند و به سوى جبهه بشتابند. امید که خداوند از ثواب اَعمال اینان نصیب این بنده ی حقیر نیز بگرداند. برادران! این دنیا نردبانى جهت عبور از این دنیا و رسیدن به اقامتگاه دایمى است. (۱۶۶۹۱۱۶) محمد محمدخانى<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1899 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref> |
− | + | ||
− | http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1899 | + | ==پانویس== |
+ | <references/> | ||
+ | |||
+ | |||
+ | == ردهها == | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض:محمد_محمد_خانی}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان قزوین]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان بوئین زهرا]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۵۱
بسمه تعالی نام محمد محمدخانی نام پدر مرتضی نام مادر جهان خانم محل شهادت فاو محل تولد بوئین زهرا - آراسنج تاریخ تولد ۱۳۴۱/۰۱/۰۱ محل شهادت فاو تاریخ شهادت ۱۳۶۵/۰۴/۳۰ استان محل شهادت بصره شهر محل شهادت فاو وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی تحصیلات دیپلم رشته تجربی عملیات سال تفحص محل کار بنیاد تحت پوشش مزار شهید قزوین - بوئین زهرا - آراسنج-بخش مرکزی
محتویات
زندگی نامه
محمدخانی، محمد: یکم فروردین ۱۳۴۱، در روستای آراسنج از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد. پدرش مرتضی، آسیابان بود و مادرش جهانخانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. تعمیرکار موتورسیکلت بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سیام تیر ۱۳۶۵، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
وصیت نامه
شهید، محمد محمدخانى: برادرم و خواهرم! اگر ما قرآن را قبول داریم، باید تمام و کمال قبول داشته باشیم. نباشد که یک صفحه از قرآن را -که درباره ی فتح ما نوشته است- قبول داشته باشیم و در صفحه یا آیات دیگر -که از جنگ و جهاد و دفاع از اسلام یاد مى کند- آنها را نشنیده و ندیده بگیریم. مسلمان و شیعه ی على بودن، یعنى على وار زیستن و على گونه شهید شدن است. اگر ما نمى توانیم على(ع) شَویم، باید على گونه گردیم. مسلمان بودن به این نیست که فقط نماز بخوانیم! دُرست است که گفته اند اعمال دیگر انسان زمانی قبول می گردد که نماز قبول شود؛ اما این را هم باید قبول کرد که نماز، یک اصل دین و جهاد نیز اصل دیگر آن است. ...و تو اى خواهرم! حجابت را حفظ کن که حجاب تو ارزنده تر از خون من است. به الله قسم، خداوند نه به نماز ما احتیاج دارد و نه به روزه ی ما و از همه مهم تر، نه به جهاد ما!! چرا؟ چون خداوند در سوره ی بقره مى فرماید: «خداوندى که زمین و آسمان را آفرید، در آنِ واحد اگر اراده کند، هر چیز موجود مى شود.» این بنده ی حقیر، در زندگیم خدمتى به اسلام نکردم، شاید مرگم باعث خدمتى شود و برادران تحت تأثیر مرگم قرار گیرند و به سوى جبهه بشتابند. امید که خداوند از ثواب اَعمال اینان نصیب این بنده ی حقیر نیز بگرداند. برادران! این دنیا نردبانى جهت عبور از این دنیا و رسیدن به اقامتگاه دایمى است. (۱۶۶۹۱۱۶) محمد محمدخانى[۱]
پانویس