شهیداحمد کرمی متولد سال1340: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۲ نسخه‌های متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۲۹: سطر ۲۹:
 
زندگی نامه
 
زندگی نامه
  
کرمی، احمد : بیست و چهارم شهریور ۱۳۴۰ ، در شهر تهران به دنیا آمد . پدرش جمشید، کارگر بود و مادرش صدیقه نام داشت . تا پایان دوره راهنمایی درس خواند . به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت . بیست و ششم بهمن ۱۳۶۴ ، با سمت فرمانده گروهان در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به صورت و پا، شهید شد . مزار او در گلزار شهدای شهر قزوین قرار دارد .
+
کرمی، احمد : بیست و چهارم شهریور ۱۳۴۰ ، در شهر [[تهران]] به دنیا آمد . پدرش جمشید، کارگر بود و مادرش صدیقه نام داشت . تا پایان دوره راهنمایی درس خواند . به عنوان [[پاسدار]] در [[جبهه]] حضور یافت . بیست و ششم بهمن ۱۳۶۴ ، با سمت فرمانده گروهان در [[فاو]] عراق بر اثر اصابت [[ترکش]] به صورت و پا، شهید شد . مزار او در گلزار شهدای شهر [[قزوین]] قرار دارد .
  
 
وصیت نامه
 
وصیت نامه
  
شهید، احمد کرمی : خانواده ام ! اگر من و ما به جبهه نرویم، پس چه کسی باید برود و اگر ما شهید نشویم، چه کسی درخت اسلام را باید آبیاری کند و اگر به جبهه نرویم، وجدان را چه کنیم؟ خانواده ام ! زمان، زمان عاشورا و روزها، روزهای کربلا است . به یاد دارید که در هر وقت و هر مجلسی که از عاشورا و حسین ( ع ) حرف می شد، می گفتیم : ای کاش آنجا بودیم و سر و جان فدای حسین ( ع ) می کردیم ! حال خداوند این توفیق را به ما داده است؛ پس باید هر چه سریعتر خود را به این کاروان در حال حرکت برسانیم و سر و جان مان را فدای اسلام کنیم و حال ما می رویم تا اسلام بماند . تمام شما را به صبر دعوت می کنم و می خواهم از ریختن اشک کاملاً خودداری کنید . مبادا دشمنان اشک شما را ببینند . سر را بالا نگاه دارید و خوشحال باشید از اینکه فرزند خود را در راه اسلام داده اید . مرگ حق است و دیر یا زود همه باید بروند؛ پس باید از این سفر که برای همه ی ما است، درس بگیریم و برای آخرت آماده شویم . در همه حال، خدا را فراموش مکنید و همین طور شما خواهرانم ! فرزندانتان را فقط برای اسلام تربیت کنید و از همان کوچکی درس شهادت طلبی را در وجود آنها پرورش دهید . خداوندا ! نور ایمانت را در قلب ما بتابان تا بتوانیم در تاریکی ها از آن استفاده کنیم . خدایا ! تو بهتر می دانی من علاقه ی زیادی به مادر، برادران، خواهران و همین طور دوستانم دارم؛ اما عزیزتر از آنها اسلام است و وقتی اسلام در خطر باشد، باید برای رضای خدا از آنها گذشت . خداوندا ! مرگ ما را شهادت در راه خودت عطا فرما و موقع شهادت و جان دادن، ذکرت را به زبانم بیاور و با چهره ی خندان مرا بپذیر . (۱۶۱۷۵۷۲) احمد کرمی
+
[[شهید، احمد کرمی]] : خانواده ام ! اگر من و ما به [[جبهه]] نرویم، پس چه کسی باید برود و اگر ما شهید نشویم، چه کسی درخت [[اسلام]] را باید آبیاری کند و اگر به جبهه نرویم، وجدان را چه کنیم؟ خانواده ام ! زمان، زمان عاشورا و روزها، روزهای کربلا است . به یاد دارید که در هر وقت و هر مجلسی که از عاشورا و [[حسین ( ع )]] حرف می شد، می گفتیم : ای کاش آنجا بودیم و سر و جان فدای حسین ( ع ) می کردیم ! حال خداوند این توفیق را به ما داده است؛ پس باید هر چه سریعتر خود را به این کاروان در حال حرکت برسانیم و سر و جان مان را فدای اسلام کنیم و حال ما می رویم تا اسلام بماند . تمام شما را به صبر دعوت می کنم و می خواهم از ریختن اشک کاملاً خودداری کنید . مبادا دشمنان اشک شما را ببینند . سر را بالا نگاه دارید و خوشحال باشید از اینکه فرزند خود را در راه اسلام داده اید . مرگ حق است و دیر یا زود همه باید بروند؛ پس باید از این سفر که برای همه ی ما است، درس بگیریم و برای آخرت آماده شویم . در همه حال، خدا را فراموش مکنید و همین طور شما خواهرانم ! فرزندانتان را فقط برای اسلام تربیت کنید و از همان کوچکی درس شهادت طلبی را در وجود آنها پرورش دهید . خداوندا ! نور ایمانت را در قلب ما بتابان تا بتوانیم در تاریکی ها از آن استفاده کنیم . خدایا ! تو بهتر می دانی من علاقه ی زیادی به مادر، برادران، خواهران و همین طور دوستانم دارم؛ اما عزیزتر از آنها اسلام است و وقتی اسلام در خطر باشد، باید برای رضای خدا از آنها گذشت . خداوندا ! مرگ ما را شهادت در راه خودت عطا فرما و موقع شهادت و جان دادن، ذکرت را به زبانم بیاور و با چهره ی خندان مرا بپذیر . (۱۶۱۷۵۷۲) احمد کرمی
 
<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1361 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref>
 
<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1361 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 +
 +
==رده==
 +
{{ترتیب‌پیش‌فرض:احمد_کرمی}}
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 +
[[رده: شهدای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان  قزوین]]
 +
[[رده: شهدای شهرستان قزوین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۴۵

بسمه تعالی

نام: احمد کرمی

نام: پدر جمشید

نام: مادر صدیقه

محل: شهادت فاو

محل: تولد تهران تاریخ تولد ۱۳۴۰/۰۶/۲۴

محل: شهادت فاو تاریخ شهادت ۱۳۶۴/۱۱/۲۶

استان: محل شهادت بصره شهر محل شهادت فاو

وضعیت تاهل: مجرد درجه نظامی

تحصیلات: سوم راهنمائی رشته -

عملیات سال تفحص

محل کار بنیاد تحت پوشش

مزار شهید: قزوین – قزوین

rId4

زندگی نامه

کرمی، احمد : بیست و چهارم شهریور ۱۳۴۰ ، در شهر تهران به دنیا آمد . پدرش جمشید، کارگر بود و مادرش صدیقه نام داشت . تا پایان دوره راهنمایی درس خواند . به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت . بیست و ششم بهمن ۱۳۶۴ ، با سمت فرمانده گروهان در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به صورت و پا، شهید شد . مزار او در گلزار شهدای شهر قزوین قرار دارد .

وصیت نامه

شهید، احمد کرمی : خانواده ام ! اگر من و ما به جبهه نرویم، پس چه کسی باید برود و اگر ما شهید نشویم، چه کسی درخت اسلام را باید آبیاری کند و اگر به جبهه نرویم، وجدان را چه کنیم؟ خانواده ام ! زمان، زمان عاشورا و روزها، روزهای کربلا است . به یاد دارید که در هر وقت و هر مجلسی که از عاشورا و حسین ( ع ) حرف می شد، می گفتیم : ای کاش آنجا بودیم و سر و جان فدای حسین ( ع ) می کردیم ! حال خداوند این توفیق را به ما داده است؛ پس باید هر چه سریعتر خود را به این کاروان در حال حرکت برسانیم و سر و جان مان را فدای اسلام کنیم و حال ما می رویم تا اسلام بماند . تمام شما را به صبر دعوت می کنم و می خواهم از ریختن اشک کاملاً خودداری کنید . مبادا دشمنان اشک شما را ببینند . سر را بالا نگاه دارید و خوشحال باشید از اینکه فرزند خود را در راه اسلام داده اید . مرگ حق است و دیر یا زود همه باید بروند؛ پس باید از این سفر که برای همه ی ما است، درس بگیریم و برای آخرت آماده شویم . در همه حال، خدا را فراموش مکنید و همین طور شما خواهرانم ! فرزندانتان را فقط برای اسلام تربیت کنید و از همان کوچکی درس شهادت طلبی را در وجود آنها پرورش دهید . خداوندا ! نور ایمانت را در قلب ما بتابان تا بتوانیم در تاریکی ها از آن استفاده کنیم . خدایا ! تو بهتر می دانی من علاقه ی زیادی به مادر، برادران، خواهران و همین طور دوستانم دارم؛ اما عزیزتر از آنها اسلام است و وقتی اسلام در خطر باشد، باید برای رضای خدا از آنها گذشت . خداوندا ! مرگ ما را شهادت در راه خودت عطا فرما و موقع شهادت و جان دادن، ذکرت را به زبانم بیاور و با چهره ی خندان مرا بپذیر . (۱۶۱۷۵۷۲) احمد کرمی [۱]

پانویس

  1. پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین

رده