شهید جواد عزیزمحمدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «بسمه تعالی نام جواد عزیزمحمدی نام پدر حسین نام مادر عزیزه محل شهادت اروندرود...» ایجاد کرد)
 
(پانویس کردن)
سطر ۱۶: سطر ۱۶:
 
عزیزمحمدی، جواد: یکم فروردین ۱۳۴۷، در روستای فارسجین از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش حسین (شهادت۱۳۶۱) و مادرش عزیزه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم بهمن ۱۳۶۴، در اروندرود توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.
 
عزیزمحمدی، جواد: یکم فروردین ۱۳۴۷، در روستای فارسجین از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش حسین (شهادت۱۳۶۱) و مادرش عزیزه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم بهمن ۱۳۶۴، در اروندرود توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.
 
==وصیت نامه==
 
==وصیت نامه==
شهید، جواد عزیزمحمدی: مادر جان! می دانم شما را تنها گذاشتم و رفتم؛ اما این یک وظیفه ی شرعی بود. انسان باید در راه اسلام از آن هایی که بیشتر از جانش دوست دارد، دست بکشد. مادر جان! اگر چه چند روزی در این دنیای زودگذر تنها هستی؛ اما به عوض آن خوشحال باش که در محضر حضرت باری تعالیْ روسفید هستی. مادر جان! برایم وظیفه ی شرعی بود که به فرمان امام عزیز لبیک گویم و راه پدر شهیدم را ادامه دَهم؛ راهی که یاران امام حسین(ع) رفتند. مادر جان! باید بعد از شهید شدن من، زینب وار زندگی کنی. از شما برادر عزیزم می خواهم که راه پدرمان و راه این جانب را -که راه و خط سرخ شهادت است- ادامه دهی. مادر جان! از شما و تمام برادران و خواهرانم می خواهم که همیشه گوش به فرمان امام عزیز باشید و از خواهرانم نیز تقاضا دارم بعد از شهادتم سکینه وار زندگی کنند؛ طوری که دشمن خوشحال نشود و از همه ی فامیل، دوستان و آشنایان هم می خواهم همیشه به فکر اسلام باشند. (۱۵۱۴۶۴۵) جواد عزیزمحمدی ۱۷/۱۱/۶۴
+
شهید، جواد عزیزمحمدی: مادر جان! می دانم شما را تنها گذاشتم و رفتم؛ اما این یک وظیفه ی شرعی بود. انسان باید در راه اسلام از آن هایی که بیشتر از جانش دوست دارد، دست بکشد. مادر جان! اگر چه چند روزی در این دنیای زودگذر تنها هستی؛ اما به عوض آن خوشحال باش که در محضر حضرت باری تعالیْ روسفید هستی. مادر جان! برایم وظیفه ی شرعی بود که به فرمان امام عزیز لبیک گویم و راه پدر شهیدم را ادامه دَهم؛ راهی که یاران امام حسین(ع) رفتند. مادر جان! باید بعد از شهید شدن من، زینب وار زندگی کنی. از شما برادر عزیزم می خواهم که راه پدرمان و راه این جانب را -که راه و خط سرخ شهادت است- ادامه دهی. مادر جان! از شما و تمام برادران و خواهرانم می خواهم که همیشه گوش به فرمان امام عزیز باشید و از خواهرانم نیز تقاضا دارم بعد از شهادتم سکینه وار زندگی کنند؛ طوری که دشمن خوشحال نشود و از همه ی فامیل، دوستان و آشنایان هم می خواهم همیشه به فکر اسلام باشند. (۱۵۱۴۶۴۵) جواد عزیزمحمدی ۱۷/۱۱/۶۴.<ref> [http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1320 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref>
منبع : پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین
+
 
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1320
+
==پانویس==
 +
<references/>

نسخهٔ ‏۱۹ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۲۸

بسمه تعالی نام جواد عزیزمحمدی نام پدر حسین نام مادر عزیزه محل شهادت اروندرود محل تولد تاکستان - فارسجین تاریخ تولد ۱۳۴۷/۰۱/۰۱ محل شهادت اروندرود تاریخ شهادت ۱۳۶۴/۱۱/۲۵ استان محل شهادت خوزستان شهر محل شهادت آبادان وضعیت تاهل مجرد درجه نظامی تحصیلات اول راهنمائی رشته - عملیات سال تفحص محل کار بنیاد تحت پوشش مزار شهید قزوین - تاکستان - ضیاءآباد – فارسجین

زندگی نامه

عزیزمحمدی، جواد: یکم فروردین ۱۳۴۷، در روستای فارسجین از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش حسین (شهادت۱۳۶۱) و مادرش عزیزه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم بهمن ۱۳۶۴، در اروندرود توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

وصیت نامه

شهید، جواد عزیزمحمدی: مادر جان! می دانم شما را تنها گذاشتم و رفتم؛ اما این یک وظیفه ی شرعی بود. انسان باید در راه اسلام از آن هایی که بیشتر از جانش دوست دارد، دست بکشد. مادر جان! اگر چه چند روزی در این دنیای زودگذر تنها هستی؛ اما به عوض آن خوشحال باش که در محضر حضرت باری تعالیْ روسفید هستی. مادر جان! برایم وظیفه ی شرعی بود که به فرمان امام عزیز لبیک گویم و راه پدر شهیدم را ادامه دَهم؛ راهی که یاران امام حسین(ع) رفتند. مادر جان! باید بعد از شهید شدن من، زینب وار زندگی کنی. از شما برادر عزیزم می خواهم که راه پدرمان و راه این جانب را -که راه و خط سرخ شهادت است- ادامه دهی. مادر جان! از شما و تمام برادران و خواهرانم می خواهم که همیشه گوش به فرمان امام عزیز باشید و از خواهرانم نیز تقاضا دارم بعد از شهادتم سکینه وار زندگی کنند؛ طوری که دشمن خوشحال نشود و از همه ی فامیل، دوستان و آشنایان هم می خواهم همیشه به فکر اسلام باشند. (۱۵۱۴۶۴۵) جواد عزیزمحمدی ۱۷/۱۱/۶۴.[۱]

پانویس

  1. پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین