شهید صادق صالحی: تفاوت بین نسخهها
Kheyri9803 (بحث | مشارکتها) (←وصیت نامه) |
(←وصیت نامه) |
||
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده) | |||
سطر ۲۷: | سطر ۲۷: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
− | شهید صادق صالحی دوم مهر ۱۳۴۰ در روستای گرگین از توابع شهر قزوین به دنیا آمد.پدرش نصرتالله و مادرش فخری نام داشت.تا سوم ابتدایی درس خواند.نانوا بود.سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد.از سوی بسیج در جبهه حضور یافت.بیست و پنجم بهمن ۱۳۶۴ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. | + | [[شهید صادق صالحی]] دوم مهر [[۱۳۴۰]] در روستای گرگین از توابع شهر قزوین به دنیا آمد.پدرش نصرتالله و مادرش فخری نام داشت.تا سوم ابتدایی درس خواند.نانوا بود.سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد.از سوی [[بسیج]] در [[جبهه]] حضور یافت.بیست و پنجم بهمن ۱۳۶۴ در [[فاو]] [[عراق]] بر اثر اصابت [[ترکش]] [[خمپاره]] به [[شهادت]] رسید.مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. |
− | + | ||
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
− | "اینجانب صادق صالحى با اعتقاد و اعتراف به یگانگى خدا و نبوت حضرت محمد (ص) و جانشینى حضرت على (ع) و عصمت فاطمه زهرا (س) و امامت حسن و حسین و فرزندان معصومش، اعلام مىدارم که خود با شناخت شخصى و بدون هیچگونه اجبارى، امام خمینى را به عنوان جانشین امام معصوم و ولى فقیه شناخته و در ادامه ی همین راه از فرمایشات واجب الاطاعه اش حضور در جبهه و نصرت قرآن و اسلام را لازم به اطاعت دانستم، که افتخار خدمتگزارى در این راه نصیبم گردید و انتظار دارم که امت حزب الله نیز فعالانه و آگاهانه در مسیر انقلاب قدم برداشته از هیچگونه همتى فروگذار نکنند... و اما پدر و مادر عزیزم! از این که شما در جهت رشد جسمى و معنوى اینجانب مرا یارى نمودید، نمىدانم با چه زبانى تشکر نمایم.وصیت مىنمایم بعد از من پدرم اجازه دارد به کلیه ی امور باقیمانده من رسیدگى نماید.از پدر، مادر، برادر، خواهر و سایر فامیلها و آشنایان استدعا دارم در مجلس ختم اینجانب از واعظ خواسته شود تا از همه ی حاضرین طلب حلالیت نموده و عفو و بخشش مرا درخواست کند .۱ (۱۴۶۲۲۸۵) "<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1600 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref> | + | "اینجانب صادق صالحى با اعتقاد و اعتراف به یگانگى خدا و نبوت [[حضرت محمد (ص)]] و جانشینى [[حضرت على (ع)]] و عصمت فاطمه زهرا (س) و امامت حسن و حسین و فرزندان معصومش، اعلام مىدارم که خود با شناخت شخصى و بدون هیچگونه اجبارى، [[امام خمینى]] را به عنوان جانشین امام معصوم و [[ولى فقیه]] شناخته و در ادامه ی همین راه از فرمایشات واجب الاطاعه اش حضور در [[جبهه]] و نصرت [[قرآن]] و [[اسلام]] را لازم به اطاعت دانستم، که افتخار خدمتگزارى در این راه نصیبم گردید و انتظار دارم که امت حزب الله نیز فعالانه و آگاهانه در مسیر انقلاب قدم برداشته از هیچگونه همتى فروگذار نکنند... و اما پدر و مادر عزیزم! از این که شما در جهت رشد جسمى و معنوى اینجانب مرا یارى نمودید، نمىدانم با چه زبانى تشکر نمایم.وصیت مىنمایم بعد از من پدرم اجازه دارد به کلیه ی امور باقیمانده من رسیدگى نماید.از پدر، مادر، برادر، خواهر و سایر فامیلها و آشنایان استدعا دارم در مجلس ختم اینجانب از واعظ خواسته شود تا از همه ی حاضرین طلب حلالیت نموده و عفو و بخشش مرا درخواست کند .۱ (۱۴۶۲۲۸۵) "<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1600 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref> |
+ | |||
==نگارخانه تصاویر== | ==نگارخانه تصاویر== | ||
<gallery> | <gallery> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۵۶
نام: صادق صالحی
نام پدر: نصرت الله
نام مادر: فخری
محل تولد: قزوین-گرگین تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۰۷/۰۲
محل شهادت: فاو تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۱/۲۵
استان محل شهادت: بصره شهر محل شهادت: فاو
وضعیت تاهل: متاهل درجه نظامی
تعداد پسر: ۰ تعداد دختر: ۱
تحصیلات: سوم ابتدائی رشته -
محل کار: بنیاد تحت پوشش
مزار شهید: قزوین-گرگین
زندگینامه
شهید صادق صالحی دوم مهر ۱۳۴۰ در روستای گرگین از توابع شهر قزوین به دنیا آمد.پدرش نصرتالله و مادرش فخری نام داشت.تا سوم ابتدایی درس خواند.نانوا بود.سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد.از سوی بسیج در جبهه حضور یافت.بیست و پنجم بهمن ۱۳۶۴ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
وصیت نامه
"اینجانب صادق صالحى با اعتقاد و اعتراف به یگانگى خدا و نبوت حضرت محمد (ص) و جانشینى حضرت على (ع) و عصمت فاطمه زهرا (س) و امامت حسن و حسین و فرزندان معصومش، اعلام مىدارم که خود با شناخت شخصى و بدون هیچگونه اجبارى، امام خمینى را به عنوان جانشین امام معصوم و ولى فقیه شناخته و در ادامه ی همین راه از فرمایشات واجب الاطاعه اش حضور در جبهه و نصرت قرآن و اسلام را لازم به اطاعت دانستم، که افتخار خدمتگزارى در این راه نصیبم گردید و انتظار دارم که امت حزب الله نیز فعالانه و آگاهانه در مسیر انقلاب قدم برداشته از هیچگونه همتى فروگذار نکنند... و اما پدر و مادر عزیزم! از این که شما در جهت رشد جسمى و معنوى اینجانب مرا یارى نمودید، نمىدانم با چه زبانى تشکر نمایم.وصیت مىنمایم بعد از من پدرم اجازه دارد به کلیه ی امور باقیمانده من رسیدگى نماید.از پدر، مادر، برادر، خواهر و سایر فامیلها و آشنایان استدعا دارم در مجلس ختم اینجانب از واعظ خواسته شود تا از همه ی حاضرین طلب حلالیت نموده و عفو و بخشش مرا درخواست کند .۱ (۱۴۶۲۲۸۵) "[۱]
نگارخانه تصاویر
پانویس