شهید وجیه الله فرجی حاجی آبادی: تفاوت بین نسخهها
Bagheri9711 (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی «بسمه تعالی نام: وجیه الله فرجی حاجی آبادی نام پدر: فرج الله نام مادر: زرین تا...» ایجاد کرد) |
Arameshi9706 (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱۱: | سطر ۱۱: | ||
محل تولد: بوئین زهرا - سگزآباد | محل تولد: بوئین زهرا - سگزآباد | ||
− | تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۰۱/۰۱ | + | تاریخ تولد: [[۱۳۴۰/۰۱/۰۱]] |
− | تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷ | + | تاریخ شهادت: [[۱۳۶۵/۱۰/۲۷]] |
استان محل شهادت: خوزستان | استان محل شهادت: خوزستان | ||
سطر ۳۹: | سطر ۳۹: | ||
rId4 | rId4 | ||
− | زندگی نامه | + | ==زندگی نامه== |
− | فرجیحاجیآبادی، وجیهالله : یکم فروردین ۱۳۴۰ ، در روستای سگزآباد از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد . پدرش فرجالله و مادرش زرینتاج نام داشت . تا چهارم ابتدایی درس خواند . کارگر بود . سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و سه دختر شد . از سوی بسیج در جبهه حضور یافت . بیست و هفتم دی ۱۳۶۵ ، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پا، سینه و قطع دست، شهید شد . مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است . | + | فرجیحاجیآبادی، وجیهالله : یکم فروردین ۱۳۴۰ ، در روستای سگزآباد از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد . پدرش فرجالله و مادرش زرینتاج نام داشت . تا چهارم ابتدایی درس خواند . کارگر بود . سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و سه دختر شد . از سوی [[بسیج]] در [[جبهه]] حضور یافت . بیست و هفتم دی ۱۳۶۵ ، در [[شلمچه]] بر اثر اصابت [[ترکش]] به پا، سینه و قطع دست، شهید شد . مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است . |
− | وصیت نامه | + | ==وصیت نامه== |
− | شهید، وجیه الله فرجی : خداوندا ! من بنده ی گناهکار تو و برابر خدای خودشرمنده هستم . خداوندا ! این بنده ی حقیرکه آمده ام به دَرِ خانه ی تو، می دانم که روسیاه هستم و می دانم بار گناهانم سنگین است؛ ولی ای خدای بزرگ ! این را هم می دانم که تو بخشاینده هستی . پروردگارا ! به قبرِ شش گوشه ی ابا عبدالله الحسین ( ع ) ، به دست های بریده حضرت ابوالفضل ( ع ) و به پهلوی شکسته ی فاطمه زهرا ( س ) تو را قسم می دهم که گناهان مرا ببخشی . مادر جان ! من دوست دارم اگر شهید شدم، جنازه ام روی دست ها بلند شود تا منافقین ببینند و چشمانشان کور شود و بدانند برای دین اسلام و برای قرآن جنگیدم و در راه اسلام شهید شدم . پدرم ! تو قدرت و توان زیادی داری؛ تو از کودکی با زحمت و رنج و با مشقّت دست و پنجه نرم کردی؛ از تو می خواهم که تمام هَم و غَمت را در راه ترویج و سربلندی اسلام عزیز و انقلاب اسلامی عزیزمان، به کار بندی . عزیزان و همسر عزیزم ! از عِلم و آگاهی و از فرزندان خویش و از همه و همه چیزتان برای حفظ و گسترش اسلام عزیز استفاده نمایید که همانا شما هم مانند بقیه مسؤولید . بروید درس شهید دادن را از زینب ( س ) بیاموزید . بروید رنج و مِحنت کشیدن را از زین العابدین ( ع ) بیاموزید . اگر می خواهید در سختی های روزگار خَم به ابرویتان نیاید، زندگی ائمه را سرمشق خویش قرار دهید . وجیه الله فرجی؛ ۹/۱۰/۶۵ | + | شهید، وجیه الله فرجی : خداوندا ! من بنده ی گناهکار تو و برابر خدای خودشرمنده هستم . خداوندا ! این بنده ی حقیرکه آمده ام به دَرِ خانه ی تو، می دانم که روسیاه هستم و می دانم بار گناهانم سنگین است؛ ولی ای خدای بزرگ ! این را هم می دانم که تو بخشاینده هستی . پروردگارا ! به قبرِ شش گوشه ی [[ابا عبدالله الحسین]] ( ع ) ، به دست های بریده حضرت ابوالفضل ( ع ) و به پهلوی شکسته ی [[فاطمه زهرا]] ( س ) تو را قسم می دهم که گناهان مرا ببخشی . مادر جان ! من دوست دارم اگر شهید شدم، جنازه ام روی دست ها بلند شود تا منافقین ببینند و چشمانشان کور شود و بدانند برای دین اسلام و برای [[قرآن]] جنگیدم و در راه اسلام شهید شدم . پدرم ! تو قدرت و توان زیادی داری؛ تو از کودکی با زحمت و رنج و با مشقّت دست و پنجه نرم کردی؛ از تو می خواهم که تمام هَم و غَمت را در راه ترویج و سربلندی اسلام عزیز و انقلاب اسلامی عزیزمان، به کار بندی . عزیزان و همسر عزیزم ! از عِلم و آگاهی و از فرزندان خویش و از همه و همه چیزتان برای حفظ و گسترش اسلام عزیز استفاده نمایید که همانا شما هم مانند بقیه مسؤولید . بروید درس شهید دادن را از زینب ( س ) بیاموزید . بروید رنج و مِحنت کشیدن را از زین العابدین ( ع ) بیاموزید . اگر می خواهید در سختی های روزگار خَم به ابرویتان نیاید، زندگی ائمه را سرمشق خویش قرار دهید . وجیه الله فرجی؛ ۹/۱۰/۶۵<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1812 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref> |
− | |||
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references/> |
نسخهٔ کنونی تا ۵ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۳۱
بسمه تعالی
نام: وجیه الله فرجی حاجی آبادی
نام پدر: فرج الله
نام مادر: زرین تاج
محل شهادت: شلمچه
محل تولد: بوئین زهرا - سگزآباد
تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۰۱/۰۱
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷
استان محل شهادت: خوزستان
شهر محل شهادت؛ خرمشهر
وضعیت تاهل: متاهل
درجه نظامی
تعداد پسر: ۱
تعداد دختر: ۳
تحصیلات: چهارم ابتدائی
رشته -
عملیات سال تفحص
محل کار بنیاد تحت پوشش
مزار شهید: قزوین - بوئین زهرا - سگز آباد
rId4
زندگی نامه
فرجیحاجیآبادی، وجیهالله : یکم فروردین ۱۳۴۰ ، در روستای سگزآباد از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد . پدرش فرجالله و مادرش زرینتاج نام داشت . تا چهارم ابتدایی درس خواند . کارگر بود . سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و سه دختر شد . از سوی بسیج در جبهه حضور یافت . بیست و هفتم دی ۱۳۶۵ ، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پا، سینه و قطع دست، شهید شد . مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است .
وصیت نامه
شهید، وجیه الله فرجی : خداوندا ! من بنده ی گناهکار تو و برابر خدای خودشرمنده هستم . خداوندا ! این بنده ی حقیرکه آمده ام به دَرِ خانه ی تو، می دانم که روسیاه هستم و می دانم بار گناهانم سنگین است؛ ولی ای خدای بزرگ ! این را هم می دانم که تو بخشاینده هستی . پروردگارا ! به قبرِ شش گوشه ی ابا عبدالله الحسین ( ع ) ، به دست های بریده حضرت ابوالفضل ( ع ) و به پهلوی شکسته ی فاطمه زهرا ( س ) تو را قسم می دهم که گناهان مرا ببخشی . مادر جان ! من دوست دارم اگر شهید شدم، جنازه ام روی دست ها بلند شود تا منافقین ببینند و چشمانشان کور شود و بدانند برای دین اسلام و برای قرآن جنگیدم و در راه اسلام شهید شدم . پدرم ! تو قدرت و توان زیادی داری؛ تو از کودکی با زحمت و رنج و با مشقّت دست و پنجه نرم کردی؛ از تو می خواهم که تمام هَم و غَمت را در راه ترویج و سربلندی اسلام عزیز و انقلاب اسلامی عزیزمان، به کار بندی . عزیزان و همسر عزیزم ! از عِلم و آگاهی و از فرزندان خویش و از همه و همه چیزتان برای حفظ و گسترش اسلام عزیز استفاده نمایید که همانا شما هم مانند بقیه مسؤولید . بروید درس شهید دادن را از زینب ( س ) بیاموزید . بروید رنج و مِحنت کشیدن را از زین العابدین ( ع ) بیاموزید . اگر می خواهید در سختی های روزگار خَم به ابرویتان نیاید، زندگی ائمه را سرمشق خویش قرار دهید . وجیه الله فرجی؛ ۹/۱۰/۶۵[۱]