شهید حسین برزگر حیدری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی « نام حسین برزگرحیدری نام پدر غلام نام مادر حوا خاتون مح...» ایجاد کرد)
 
 
(۵ نسخه‌های متوسط توسط ۵ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
   
+
  {{جعبه اطلاعات افراد نظامی
نام           حسین برزگرحیدری
+
|نام فرد                = حسین برزگر حیدری
نام پدر            غلام
+
|تصویر                  =m13.jpg
نام مادر             حوا خاتون
+
|توضیح تصویر            =
محل شهادت غرب کشور
+
|ملیت                  = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی
محل تولد بوئین زهرا - فیض آباد   تاریخ تولد ۱۳۴۳/۰۸/۰۵
+
|شهرت                  =
محل شهادت غرب کشور               تاریخ شهادت ۱۳۶۶/۱۲/۲۵
+
|دین و مذهب            = [[مسلمان]]، [[شیعه]]
استان محل شهادت -               شهر محل شهادت -
+
|تولد                   = بوئین زهرا،روستای فیض آباد[[زادروزهای|1343/08/05]]
وضعیت تاهل مجرد                           درجه نظامی
+
|شهادت                 = ایران،غرب[[الگو:شهدای 25اسفند|1366/12/25]]
تحصیلات دانشجوی کاردانی       رشته تعلیمات دینی و عربی
+
|وفات                  =
عملیات سال تفحص
+
|مرگ                    =
محل کار بنیاد تحت پوشش
+
|محل شهادت             = [[ایران]]
مزار شهید قزوین - بوئین زهرا - فیض‌آباد
+
|محل دفن                = گلزار شهداى بوئین زهرا،روستای فیض آباد
زندگي نامه
+
|مفقود                  =
برزگرحیدری، حسین: پنجم آبان ۱۳۴۳، در روستای فیض‌آباد از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش غلام، کشاورز بود و مادرش حواخاتون نام داشت. دانشجوی دوره کاردانی در رشته دینی و عربی و معلم بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم اسفند ۱۳۶۶ در جبهه غرب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
+
|جانباز                =
 +
|اسارت                  =
 +
|نیرو                  =
 +
|یگانهای خدمت          =
 +
|طول خدمت              =
 +
|درجه                   =
 +
|سمت‌ها                  = بسیجی
 +
|جنگ‌‌ها                  =
 +
|نشان‌های لیاقت          =
 +
|عملیات‌                =
 +
|فعالیت‌ها              =
 +
|تحصیلات                 =دانشجوی دوره کاردانی
 +
|تخصص‌ها                =
 +
|شغل                    =
 +
|خانواده                =
 +
}}
 +
==زندگي نامه==
 +
برزگرحیدری، حسین: پنجم آبان [[۱۳۴۳]]، در روستای فیض‌آباد از توابع شهر [[بوئین‌زهرا]] به دنیا آمد. پدرش غلام، کشاورز بود و مادرش حواخاتون نام داشت. دانشجوی دوره کاردانی در رشته دینی و عربی و معلم بود. از سوی [[بسیج]] در [[جبهه]] حضور یافت. بیست و پنجم اسفند [[۱۳۶۶]] در [[جبهه غرب]] توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت [[ترکش]] به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
  
  
وصایا
+
==وصیت‌نامه==
شهید، حسین برزگر حیدرى: سپاس خداوندی را که ما را از لشکریان امام زمان (عج) قرار داد و سپاس بیکران یگانه معبودی را که ثمره ی عمر این بنده ی فقیر الی الله را شهادت -که بزرگترین آرمان مردان خداست- قرار داد. خداوندا! طاعتم قلیل است و معصیتم کثیر؛ «فکیف حیلتی یا ستار العیوب». خداوندا! گناهانی را که دانسته و یا از روی ناآگاهی انجام داده ام، به لطف و کرمَت و به حرمت «حسین»(ع) ببخش و حقیر درگاهت را به عظمت بی کرانت عفو نما. خداوندا! در مدت زندگی ام نتوانستم به پدر و مادرم خدمتی کنم و تو خود میدانی که در امر بزرگ کردن بنده، چه رنج هایی که متحمل نشدند؛ پس خدایا! قلب پدر و مادرم را از بنده خشنود و راضی بگردان و بنده را -اگر لیاقت داشتم- وسیله ی شفاعت پدر و مادرم قرار بده. مادرم! در شهادت من گریه و زاری نکن؛ من به راهی رفتم که امامان، «علی اکبر»، «قاسم» و در عصر خودمان «مطهری»ها، «بهشتی»ها، «رجایی»ها، «باهنر»ها و هزاران شهید گلگون کفن به آن راه رفته اند. مادر جان! مگر تو سعادت مرا نمی خواستی؟ مادر عزیزم! سعادت من در «شهادت» است و هیچکس در این دنیا نخواهد ماند و دیر یا زود همه به سوی خدا خواهند شتافت: «انا لله و انا الیه راجعون». پس چه بهتر قبل از آن که خداوند ما را طلب کند، ما با شوقی فراوان به سوی خداوند بشتابیم و فریب دنیا و مال دنیا را نخوریم؛ زیرا دنیا محل گذر و منزلگاه موقتی است و مزرعه ای است برای آخرت: «الدنیا مزرعه الآخره». ...و تو ای پدر مهربانم! -که در مدت زندگی ام هیچگاه به من سخت نگرفتی و حتی یک «تو» هم نگفتی. پدر عزیزم! در شهادت من صبر نما که: «ان الله مع الصابرین». ...و شما ای برادران عزیزم! سعی کنید تقوای الهی را پیشه ی خود سازید و به پدر و مادرم نیکی کنید و مبادا -خدای ناکرده- پدر و مادر عزیزم را از خود ناراضی سازید و آنها را تنها بگذارید، که احسان به پدر و مادر از صفات عالی مؤمنان است و هیچگاه خواهران عزیزم را از یاد نبرید و همیشه صله ی رحم را محکم و استوار بدارید. ...و شما ای خواهران عزیزم! شما می دانید که چه قدر دوستِتان دارم. خواهران مهربانم! در شهادت من همچون «زینب» (س) صبر نمایید و مرا هرگز از خاطرِتان فراموش نکنید. ...و شما ای عموهای عزیزم و شما ای عمّه ی مهربانم و شما ای دایی گرامی ام و همه ی افراد فامیل! حق بزرگی به گردن بنده دارید؛ مرا ببخشید و در شهادتم صابر و بردبار بوده و پدر و مادرم را دعوت به صبر نمایید. ...و پیامی دارم برای دانشجویان مراکز تربیت معلم و کلیه ی همکاران؛ برادران! شغل شما به فرموده ی حضرت امام «شغل انبیا است»؛ لذا مسؤولیت شما نیز بسیار سنگین می باشد. سعی کنید عزیزان دانش آموز -این آیندگان روشن انقلاب- را با رفتار و عمل خودتان درست تربیت کنید و این مُیسّر نمی شود، مگر آن که قبلاً خودتان را «تزکیه» نمایید. به فکر این نباشید که حقوقتان کم است؛ اینها مادیات هستند و زودگذر و پوچ؛ پس کاری انجام دهید که ثمره ی آن تا ابد باقی بماند و برای رضای خداوند متعال و خشنودی آقا «امام زمان» (عج) کار کنید، تا پرچم «توحید» در تمام جهان برافراشته شود. ...و پیامی دارم برای افراد محتکر و گرانفروش؛ از خداوند قادر و جبّار بترسید و خون این ملّت را نمکید و این را هم بدانید که اگر تمام مال و اموال جهان را جمع کنید، برای شما ثمره ای ندارد؛ همچنان که برای «شدّاد» ثمره و نتیجه ای نداشت. ...و پیامی دارم برای افراد منافق، که هنوز دیر نشده و راه توبه و بازگشت برای آنها باز است؛ به راه خدا و اسلام -تا دیر نشده و خداوند انتقام نگرفته است- برگردید. ...و پیامی هم برای کارمندان ادارات دارم، که دست از کاغذبازی برداشته و به پارتی بازی خاتمه دهند.۱ (۱۱۱۳۸۷۵) حسین برزگر حیدری ۲۵/۱۰/۶۶
+
[[شهید حسین برزگر حیدری]]: سپاس خداوندی را که ما را از لشکریان [[امام زمان]] (عج) قرار داد و سپاس بیکران یگانه معبودی را که ثمره ی عمر این بنده ی فقیر الی الله را شهادت -که بزرگترین آرمان مردان خداست- قرار داد. خداوندا! طاعتم قلیل است و معصیتم کثیر؛ «فکیف حیلتی یا ستار العیوب». خداوندا! گناهانی را که دانسته و یا از روی ناآگاهی انجام داده ام، به لطف و کرمَت و به حرمت «حسین»(ع) ببخش و حقیر درگاهت را به عظمت بی کرانت عفو نما. خداوندا! در مدت زندگی ام نتوانستم به پدر و مادرم خدمتی کنم و تو خود میدانی که در امر بزرگ کردن بنده، چه رنج هایی که متحمل نشدند؛ پس خدایا! قلب پدر و مادرم را از بنده خشنود و راضی بگردان و بنده را -اگر لیاقت داشتم- وسیله ی شفاعت پدر و مادرم قرار بده. مادرم! در شهادت من گریه و زاری نکن؛ من به راهی رفتم که امامان، «علی اکبر»، «قاسم» و در عصر خودمان «[[مطهری]]»ها، «[[بهشتی]]»ها، «[[رجایی]]»ها، «[[باهنر]]»ها و هزاران شهید گلگون کفن به آن راه رفته اند. مادر جان! مگر تو سعادت مرا نمی خواستی؟ مادر عزیزم! سعادت من در «شهادت» است و هیچکس در این دنیا نخواهد ماند و دیر یا زود همه به سوی خدا خواهند شتافت: «انا لله و انا الیه راجعون». پس چه بهتر قبل از آن که خداوند ما را طلب کند، ما با شوقی فراوان به سوی خداوند بشتابیم و فریب دنیا و مال دنیا را نخوریم؛ زیرا دنیا محل گذر و منزلگاه موقتی است و مزرعه ای است برای آخرت: «الدنیا مزرعه الآخره». ...و تو ای پدر مهربانم! -که در مدت زندگی ام هیچگاه به من سخت نگرفتی و حتی یک «تو» هم نگفتی. پدر عزیزم! در شهادت من صبر نما که: «ان الله مع الصابرین». ...و شما ای برادران عزیزم! سعی کنید تقوای الهی را پیشه ی خود سازید و به پدر و مادرم نیکی کنید و مبادا -خدای ناکرده- پدر و مادر عزیزم را از خود ناراضی سازید و آنها را تنها بگذارید، که احسان به پدر و مادر از صفات عالی مؤمنان است و هیچگاه خواهران عزیزم را از یاد نبرید و همیشه صله ی رحم را محکم و استوار بدارید. ...و شما ای خواهران عزیزم! شما می دانید که چه قدر دوستِتان دارم. خواهران مهربانم! در شهادت من همچون «زینب» (س) صبر نمایید و مرا هرگز از خاطرِتان فراموش نکنید. ...و شما ای عموهای عزیزم و شما ای عمّه ی مهربانم و شما ای دایی گرامی ام و همه ی افراد فامیل! حق بزرگی به گردن بنده دارید؛ مرا ببخشید و در شهادتم صابر و بردبار بوده و پدر و مادرم را دعوت به صبر نمایید. ...و پیامی دارم برای دانشجویان مراکز تربیت معلم و کلیه ی همکاران؛ برادران! شغل شما به فرموده ی حضرت امام «شغل انبیا است»؛ لذا مسؤولیت شما نیز بسیار سنگین می باشد. سعی کنید عزیزان دانش آموز -این آیندگان روشن انقلاب- را با رفتار و عمل خودتان درست تربیت کنید و این مُیسّر نمی شود، مگر آن که قبلاً خودتان را «تزکیه» نمایید. به فکر این نباشید که حقوقتان کم است؛ اینها مادیات هستند و زودگذر و پوچ؛ پس کاری انجام دهید که ثمره ی آن تا ابد باقی بماند و برای رضای خداوند متعال و خشنودی آقا «امام زمان» (عج) کار کنید، تا پرچم «توحید» در تمام جهان برافراشته شود. ...و پیامی دارم برای افراد محتکر و گرانفروش؛ از خداوند قادر و جبّار بترسید و خون این ملّت را نمکید و این را هم بدانید که اگر تمام مال و اموال جهان را جمع کنید، برای شما ثمره ای ندارد؛ همچنان که برای «شدّاد» ثمره و نتیجه ای نداشت. ...و پیامی دارم برای افراد منافق، که هنوز دیر نشده و راه توبه و بازگشت برای آنها باز است؛ به راه خدا و اسلام -تا دیر نشده و خداوند انتقام نگرفته است- برگردید. ...و پیامی هم برای کارمندان ادارات دارم، که دست از کاغذبازی برداشته و به پارتی بازی خاتمه دهند.۱ (۱۱۱۳۸۷۵) حسین برزگر حیدری ۲۵/۱۰/۶۶
دست نوشته ها
+
==آثار==
حسین برزگر حیدری: مادر جان، مگر تو سعادت مرا نمی‌خواستی، مادر عزیز سعادت من در شهادت است و هیچ کس در این دنیا نخواهد ماند، دیر یا زود همه به سوی خدا خواهند شتافت ” انا لله و انا الیه راجعون“ پس چه بهتر قبل از آنکه خداوند ما را طلب کند، ما با شوقی فراوان به سوی خداوند بشتابیم و فریب دنیا و مال دنیا را نخوریم، زیرا دنیا محل گذر و منزلگاه موقتی است و مزرعه‌ای است برای آخرت. و پیامی دارم برای دانشجویان مراکز تربیت معلم و کلیه همکاران: برادران شغل شما به فرموده حضرت امام، شغل انبیاء است، لذا مسئولیت شما نیز بسیار سنگین می‌باشد، سعی کنید عزیزان دانش آموز، این آیندگان انقلاب را با رفتار و عمل خودتان درست تربیت کنید و این میسر نیست، مگر آنکه قبلاً خودتان را تزکیه نمایید. به فکر این نباشید که حقوقتان کم است، اینها مادیات هستند و زودگذر و پوچ، پس کاری انجام دهید که ثمره آن تا ابد باقی بماند و برای رضای خداوند متعال و خشنودی آقا امام زمان(عج) کار نمایید تا پرچم توحید در تمام جهان برافراشته شود.
+
*دست نوشته ها
 +
حسین برزگر حیدری: مادر جان، مگر تو سعادت مرا نمی‌خواستی، مادر عزیز سعادت من در شهادت است و هیچ کس در این دنیا نخواهد ماند، دیر یا زود همه به سوی خدا خواهند شتافت ” انا لله و انا الیه راجعون“ پس چه بهتر قبل از آنکه خداوند ما را طلب کند، ما با شوقی فراوان به سوی خداوند بشتابیم و فریب دنیا و مال دنیا را نخوریم، زیرا دنیا محل گذر و منزلگاه موقتی است و مزرعه‌ای است برای آخرت. و پیامی دارم برای دانشجویان مراکز تربیت معلم و کلیه همکاران: برادران شغل شما به فرموده حضرت امام، شغل انبیاء است، لذا مسئولیت شما نیز بسیار سنگین می‌باشد، سعی کنید عزیزان دانش آموز، این آیندگان انقلاب را با رفتار و عمل خودتان درست تربیت کنید و این میسر نیست، مگر آنکه قبلاً خودتان را تزکیه نمایید. به فکر این نباشید که حقوقتان کم است، اینها مادیات هستند و زودگذر و پوچ، پس کاری انجام دهید که ثمره آن تا ابد باقی بماند و برای رضای خداوند متعال و خشنودی آقا امام زمان(عج) کار نمایید تا پرچم توحید در تمام جهان برافراشته شود.<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=2346 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref>
 +
==پانویس==
 +
<references/>
  
پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین
+
== رده‌ها ==
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=2346
+
{{ترتیب‌پیش‌فرض:حسین_برزگری_حیدری}}
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان قزوین]]
 +
[[رده: شهدای شهرستان بوئین زهرا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۵۳

حسین برزگر حیدری
M13.jpg
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد بوئین زهرا،روستای فیض آباد1343/08/05
شهادت ایران،غرب1366/12/25
محل دفن گلزار شهداى بوئین زهرا،روستای فیض آباد
سمت‌ها بسیجی
تحصیلات دانشجوی دوره کاردانی

زندگي نامه

برزگرحیدری، حسین: پنجم آبان ۱۳۴۳، در روستای فیض‌آباد از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش غلام، کشاورز بود و مادرش حواخاتون نام داشت. دانشجوی دوره کاردانی در رشته دینی و عربی و معلم بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم اسفند ۱۳۶۶ در جبهه غرب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.


وصیت‌نامه

شهید حسین برزگر حیدری: سپاس خداوندی را که ما را از لشکریان امام زمان (عج) قرار داد و سپاس بیکران یگانه معبودی را که ثمره ی عمر این بنده ی فقیر الی الله را شهادت -که بزرگترین آرمان مردان خداست- قرار داد. خداوندا! طاعتم قلیل است و معصیتم کثیر؛ «فکیف حیلتی یا ستار العیوب». خداوندا! گناهانی را که دانسته و یا از روی ناآگاهی انجام داده ام، به لطف و کرمَت و به حرمت «حسین»(ع) ببخش و حقیر درگاهت را به عظمت بی کرانت عفو نما. خداوندا! در مدت زندگی ام نتوانستم به پدر و مادرم خدمتی کنم و تو خود میدانی که در امر بزرگ کردن بنده، چه رنج هایی که متحمل نشدند؛ پس خدایا! قلب پدر و مادرم را از بنده خشنود و راضی بگردان و بنده را -اگر لیاقت داشتم- وسیله ی شفاعت پدر و مادرم قرار بده. مادرم! در شهادت من گریه و زاری نکن؛ من به راهی رفتم که امامان، «علی اکبر»، «قاسم» و در عصر خودمان «مطهری»ها، «بهشتی»ها، «رجایی»ها، «باهنر»ها و هزاران شهید گلگون کفن به آن راه رفته اند. مادر جان! مگر تو سعادت مرا نمی خواستی؟ مادر عزیزم! سعادت من در «شهادت» است و هیچکس در این دنیا نخواهد ماند و دیر یا زود همه به سوی خدا خواهند شتافت: «انا لله و انا الیه راجعون». پس چه بهتر قبل از آن که خداوند ما را طلب کند، ما با شوقی فراوان به سوی خداوند بشتابیم و فریب دنیا و مال دنیا را نخوریم؛ زیرا دنیا محل گذر و منزلگاه موقتی است و مزرعه ای است برای آخرت: «الدنیا مزرعه الآخره». ...و تو ای پدر مهربانم! -که در مدت زندگی ام هیچگاه به من سخت نگرفتی و حتی یک «تو» هم نگفتی. پدر عزیزم! در شهادت من صبر نما که: «ان الله مع الصابرین». ...و شما ای برادران عزیزم! سعی کنید تقوای الهی را پیشه ی خود سازید و به پدر و مادرم نیکی کنید و مبادا -خدای ناکرده- پدر و مادر عزیزم را از خود ناراضی سازید و آنها را تنها بگذارید، که احسان به پدر و مادر از صفات عالی مؤمنان است و هیچگاه خواهران عزیزم را از یاد نبرید و همیشه صله ی رحم را محکم و استوار بدارید. ...و شما ای خواهران عزیزم! شما می دانید که چه قدر دوستِتان دارم. خواهران مهربانم! در شهادت من همچون «زینب» (س) صبر نمایید و مرا هرگز از خاطرِتان فراموش نکنید. ...و شما ای عموهای عزیزم و شما ای عمّه ی مهربانم و شما ای دایی گرامی ام و همه ی افراد فامیل! حق بزرگی به گردن بنده دارید؛ مرا ببخشید و در شهادتم صابر و بردبار بوده و پدر و مادرم را دعوت به صبر نمایید. ...و پیامی دارم برای دانشجویان مراکز تربیت معلم و کلیه ی همکاران؛ برادران! شغل شما به فرموده ی حضرت امام «شغل انبیا است»؛ لذا مسؤولیت شما نیز بسیار سنگین می باشد. سعی کنید عزیزان دانش آموز -این آیندگان روشن انقلاب- را با رفتار و عمل خودتان درست تربیت کنید و این مُیسّر نمی شود، مگر آن که قبلاً خودتان را «تزکیه» نمایید. به فکر این نباشید که حقوقتان کم است؛ اینها مادیات هستند و زودگذر و پوچ؛ پس کاری انجام دهید که ثمره ی آن تا ابد باقی بماند و برای رضای خداوند متعال و خشنودی آقا «امام زمان» (عج) کار کنید، تا پرچم «توحید» در تمام جهان برافراشته شود. ...و پیامی دارم برای افراد محتکر و گرانفروش؛ از خداوند قادر و جبّار بترسید و خون این ملّت را نمکید و این را هم بدانید که اگر تمام مال و اموال جهان را جمع کنید، برای شما ثمره ای ندارد؛ همچنان که برای «شدّاد» ثمره و نتیجه ای نداشت. ...و پیامی دارم برای افراد منافق، که هنوز دیر نشده و راه توبه و بازگشت برای آنها باز است؛ به راه خدا و اسلام -تا دیر نشده و خداوند انتقام نگرفته است- برگردید. ...و پیامی هم برای کارمندان ادارات دارم، که دست از کاغذبازی برداشته و به پارتی بازی خاتمه دهند.۱ (۱۱۱۳۸۷۵) حسین برزگر حیدری ۲۵/۱۰/۶۶

آثار

  • دست نوشته ها

حسین برزگر حیدری: مادر جان، مگر تو سعادت مرا نمی‌خواستی، مادر عزیز سعادت من در شهادت است و هیچ کس در این دنیا نخواهد ماند، دیر یا زود همه به سوی خدا خواهند شتافت ” انا لله و انا الیه راجعون“ پس چه بهتر قبل از آنکه خداوند ما را طلب کند، ما با شوقی فراوان به سوی خداوند بشتابیم و فریب دنیا و مال دنیا را نخوریم، زیرا دنیا محل گذر و منزلگاه موقتی است و مزرعه‌ای است برای آخرت. و پیامی دارم برای دانشجویان مراکز تربیت معلم و کلیه همکاران: برادران شغل شما به فرموده حضرت امام، شغل انبیاء است، لذا مسئولیت شما نیز بسیار سنگین می‌باشد، سعی کنید عزیزان دانش آموز، این آیندگان انقلاب را با رفتار و عمل خودتان درست تربیت کنید و این میسر نیست، مگر آنکه قبلاً خودتان را تزکیه نمایید. به فکر این نباشید که حقوقتان کم است، اینها مادیات هستند و زودگذر و پوچ، پس کاری انجام دهید که ثمره آن تا ابد باقی بماند و برای رضای خداوند متعال و خشنودی آقا امام زمان(عج) کار نمایید تا پرچم توحید در تمام جهان برافراشته شود.[۱]

پانویس

  1. پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین

رده‌ها