جهاد از دیدگاه رهبری بخش اول: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «بسم الله الرحمن الرحیم مبارزه غریبانه گزیده از سخنان مقام معظم رهبری در تبیی...» ایجاد کرد)
 
 
(۲ نسخه‌های متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۶: سطر ۶:
  
 
•هرکاری جهادی نیست
 
•هرکاری جهادی نیست
جهادی عمل کردن، مفهوم خاصی دارد. هرجور کاری، جهادی نیست. جهاد با جهد و تلاش از لحاظ ریشه یکی اند؛ یعنی در آن معنای جهد و کوشش وجود دارد؛ اما جهاد فقط این نیست؛ جهاد یعنی مبارزه؛ مبارزه ی در همین اصطلاح متعارف فارسی امروز ما.
+
جهادی عمل کردن، مفهوم خاصی دارد. هرجور کاری، جهادی نیست. جهاد با جهد و تلاش از لحاظ ریشه یکی اند؛ یعنی در آن معنای جهد و کوشش وجود دارد؛ اما جهاد فقط این نیست؛ جهاد یعنی مبارزه؛ مبارزه ی در همین اصطلاح متعارف فارسی امروز ما.<ref>بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386</ref>
بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386
+
 
  
 
•جهاد در اسلام به معنای نجات مستضعفین
 
•جهاد در اسلام به معنای نجات مستضعفین
جهاد در اسلام در واقع کمک به ملتهایی است که پشت پرده ی سیاستهای استعماری و استکباری و استبدادی قرار داده شده اند که نور اسلام به اینها نرسد؛ نور هدایت به اینها نرسد. جهاد برای دریدن این پرده ها و این حجابها است؛ جهاد اسلامی این است. بحث اینکه آیا جهاد، دفاعی است یا ابتدائی است یا مانند اینها، بحثهای فرعی است؛ بحث اصلی این است: ما لکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء والولدان؛ چرا جهاد نمی کنید، مقاتله نمی کنید، نبرد نمی کنید در راه خدا- و بلافاصله [می گوید]- و در راه مستضعفین، برای نجات مستضعفین؟ این احساس مسئولیت است؛ یعنی شما برو جان خودت را به خطر بینداز و جانت را کف دستت بگیر در میدان های خطر، برای اینکه مستضعفان را نجات بدهی؛ معنای این، همان مسئولیت است دیگر. یا این حدیث معروف« من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم»؛ و از این قبیل، فراوان آیات و روایاتی در متون اسلامی است که این جزو بیّنات اسلام است؛ یعنی اسلام انسان را این جور خواسته است که مسئول باشد؛ هم نسبت به خود، هم نسبت به نزدیکان خود، هم نسبت به جامعه ی خود، هم نسبت به بشریّت مسئول است. که حالا اگر بروید دنبال این فکر را درمتون اسلامی بگیرید، چیزهای عجیب و غریبی انسان مشاهده می کند از این اهتمام و از این احساس مسئولیت.
+
جهاد در اسلام در واقع کمک به ملتهایی است که پشت پرده ی سیاستهای استعماری و استکباری و استبدادی قرار داده شده اند که نور اسلام به اینها نرسد؛ نور هدایت به اینها نرسد. جهاد برای دریدن این پرده ها و این حجابها است؛ جهاد اسلامی این است. بحث اینکه آیا جهاد، دفاعی است یا ابتدائی است یا مانند اینها، بحثهای فرعی است؛ بحث اصلی این است: ما لکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء والولدان؛ چرا جهاد نمی کنید، مقاتله نمی کنید، نبرد نمی کنید در راه خدا- و بلافاصله [می گوید]- و در راه مستضعفین، برای نجات مستضعفین؟ این احساس مسئولیت است؛ یعنی شما برو جان خودت را به خطر بینداز و جانت را کف دستت بگیر در میدان های خطر، برای اینکه مستضعفان را نجات بدهی؛ معنای این، همان مسئولیت است دیگر. یا این حدیث معروف« من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم»؛ و از این قبیل، فراوان آیات و روایاتی در متون اسلامی است که این جزو بیّنات اسلام است؛ یعنی اسلام انسان را این جور خواسته است که مسئول باشد؛ هم نسبت به خود، هم نسبت به نزدیکان خود، هم نسبت به جامعه ی خود، هم نسبت به بشریّت مسئول است. که حالا اگر بروید دنبال این فکر را درمتون اسلامی بگیرید، چیزهای عجیب و غریبی انسان مشاهده می کند از این اهتمام و از این احساس مسئولیت.<ref>بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین 6/9/1393</ref>
بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین 6/9/1393
+
 
  
 
•تلاش در مقابل یک مانع
 
•تلاش در مقابل یک مانع
جهاد یعنی مبارزه. در زبان فارسی، جنگ و ستیزه گری معنای مبارزه را نمی دهد. می گویی من دارم مبارزه می کنم: مبارزه علمی می کنم، مبارزه ی اجتماعی می کنم، مبارزه ی سیاسی می کنم، مبارزه ی مسلحانه می کنم؛ همهی اینها مبارزه است و معنا دارد. مبارزه یعنی تلاش پُر نیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن. اگر هیچ مانعی در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. در جاده آسفالته، انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باک پُر از بنزین سفر کند؛ این را مبارزه نمی گویند. مبارزه جایی است که انسان با مانعی برخورد کند، که این مانع در جبهه های انسانی، می شود دشمن، و در جبهه های طبیعی، می شود موانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود وسعی کند آنها را از میان بردارد، این می شود مبارزه. جهاد در زبان عربی عیناً به همین معناست؛ یعنی مبارزه.
+
جهاد یعنی مبارزه. در زبان فارسی، جنگ و ستیزه گری معنای مبارزه را نمی دهد. می گویی من دارم مبارزه می کنم: مبارزه علمی می کنم، مبارزه ی اجتماعی می کنم، مبارزه ی سیاسی می کنم، مبارزه ی مسلحانه می کنم؛ همهی اینها مبارزه است و معنا دارد. مبارزه یعنی تلاش پُر نیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن. اگر هیچ مانعی در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. در جاده آسفالته، انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باک پُر از بنزین سفر کند؛ این را مبارزه نمی گویند. مبارزه جایی است که انسان با مانعی برخورد کند، که این مانع در جبهه های انسانی، می شود دشمن، و در جبهه های طبیعی، می شود موانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود وسعی کند آنها را از میان بردارد، این می شود مبارزه. جهاد در زبان عربی عیناً به همین معناست؛ یعنی مبارزه.<ref>بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت 20/8/1383</ref>
بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت 20/8/1383
+
 
  
 
•جهاد، تلاشی در برابر دشمن
 
•جهاد، تلاشی در برابر دشمن
ببینید، جهاد یک معنای خاصی دارد. معنای جهاد فقط تلاش نیست. در مفهوم اسلامی، جهاد عبارت است از آن تلاشی که در مقابل یک دشمن است، در مقابل یک خصم است. هر تلاشی جهاد نیست. مجاهدت با نفس، مجاهدت در مقابل شیطان، جهاد در میدان نظامی، مواجه با یک دشمن است؛ مواحه با یک معارض است.
+
ببینید، جهاد یک معنای خاصی دارد. معنای جهاد فقط تلاش نیست. در مفهوم اسلامی، جهاد عبارت است از آن تلاشی که در مقابل یک دشمن است، در مقابل یک خصم است. هر تلاشی جهاد نیست. مجاهدت با نفس، مجاهدت در مقابل شیطان، جهاد در میدان نظامی، مواجه با یک دشمن است؛ مواحه با یک معارض است.بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها 14/6/1389
بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها 14/6/1389
+
 
  
 
•جنگ در مقابل معارضان آرامش، عدالت و سعادت
 
•جنگ در مقابل معارضان آرامش، عدالت و سعادت
آنچه که در اسلام به عنوان هدف دشمنی معرفی شده است، دقیقا عبارت است از آن نقاطی که با این خطوط اصلی زندگی بشر در معارضه هستند. کسانی که با عدالت مخالفند، کسانی که با سلح و امنیت و آرامش مخالفند، کسانی که با صفا و روح مصفا و متعالی انسانی مخالفند، اینها نفطه ی مقابل دعوت پیغمبرند. ... آن کسانی مقابل دعوتند که با آسایش مردم، با آرامش مردم، با آسایش جامعه، با تعالی جامعه مخالفت و معارضه می کنند و دشمن منافع انسان ها هستند؛ این همان نقطه ای است که اسلام /ان را هدف قرار می دهد. ... لذا در اسلام مبارزه هست، جهاد هست؛ منتها این جهاد، جنگ در مقابل معارضان با آرامش زندگی بشر، معارضان با عدالت، معارضان با سعادت بشر است.
+
آنچه که در اسلام به عنوان هدف دشمنی معرفی شده است، دقیقا عبارت است از آن نقاطی که با این خطوط اصلی زندگی بشر در معارضه هستند. کسانی که با عدالت مخالفند، کسانی که با سلح و امنیت و آرامش مخالفند، کسانی که با صفا و روح مصفا و متعالی انسانی مخالفند، اینها نفطه ی مقابل دعوت پیغمبرند. ... آن کسانی مقابل دعوتند که با آسایش مردم، با آرامش مردم، با آسایش جامعه، با تعالی جامعه مخالفت و معارضه می کنند و دشمن منافع انسان ها هستند؛ این همان نقطه ای است که اسلام /ان را هدف قرار می دهد. ... لذا در اسلام مبارزه هست، جهاد هست؛ منتها این جهاد، جنگ در مقابل معارضان با آرامش زندگی بشر، معارضان با عدالت، معارضان با سعادت بشر است.<ref>بیانات در دیدار مسئولان نظام در روز عید مبعث 19/4/1389</ref>
بیانات در دیدار مسئولان نظام در روز عید مبعث 19/4/1389
+
 
  
 
•این یک مبارزه است
 
•این یک مبارزه است
کار جهادی باید هدفمند، درست متوجه به آرمان ها و هوشمندانه و عاقلانه و دشمن شکن باشد. یعنی به همان معنایی که ما مبارزه را در اصطلاح معمولی به کار می بریم: « دارم مبارزه می کنم؛ این یک مبارزه است.» این، یک تعبیر مصطلح است. در جهاد، این معنا هست. این، تعریف بخش جهاد.
+
کار جهادی باید هدفمند، درست متوجه به آرمان ها و هوشمندانه و عاقلانه و دشمن شکن باشد. یعنی به همان معنایی که ما مبارزه را در اصطلاح معمولی به کار می بریم: « دارم مبارزه می کنم؛ این یک مبارزه است.» این، یک تعبیر مصطلح است. در جهاد، این معنا هست. این، تعریف بخش جهاد.<ref>بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386</ref>
بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386
+
  
 
•بروید سراغ کارهای نشدنی
 
•بروید سراغ کارهای نشدنی
بروید سراغ کارهای نشدنی، تا بشود. تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین، تا بردارید. ولا یخشون احدا الا الله. خب زحمتهایش چه؟ رنج هایش چه؟ محرومیت هایش چه؟ جوابش این است که: و کفی بالله حسیباً.؛ خدا را فراموش نکن، خدا حسابت را دارد. در میزان الهی، رنج تو، محرومیت تو، کفّ نفس تو، حرصی که خوردی، زحمتی که کشیدی، کاری که کردی، خون دلی که خوردی، دندانی که روی جگر گذاشتی، اینها هیچ وقت فراموش نمی شود؛ و کفی بالله حسیباً.
+
بروید سراغ کارهای نشدنی، تا بشود. تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین، تا بردارید. ولا یخشون احدا الا الله. خب زحمتهایش چه؟ رنج هایش چه؟ محرومیت هایش چه؟ جوابش این است که: و کفی بالله حسیباً.؛ خدا را فراموش نکن، خدا حسابت را دارد. در میزان الهی، رنج تو، محرومیت تو، کفّ نفس تو، حرصی که خوردی، زحمتی که کشیدی، کاری که کردی، خون دلی که خوردی، دندانی که روی جگر گذاشتی، اینها هیچ وقت فراموش نمی شود؛ و کفی بالله حسیباً.<ref>بیانات در جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه 20/7/1390</ref>
بیانات در جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه 20/7/1390
+
  
 
•این رمز کار است
 
•این رمز کار است
مواظب باشید دشمن حرکت شما را متوقف نکند. خدای متعال در دو جای قرآن به پیغمبرش می فرماید: «فاستقم کما امرت»،«واستقم کما امرت»؛ استقامت کن. استقامت یعنی ایستادگی کردن، ادامه دادن، راه را دنبال کردن، متوقف نشدن؛ این رمز کار است.
+
مواظب باشید دشمن حرکت شما را متوقف نکند. خدای متعال در دو جای قرآن به پیغمبرش می فرماید: «فاستقم کما امرت»،«واستقم کما امرت»؛ استقامت کن. استقامت یعنی ایستادگی کردن، ادامه دادن، راه را دنبال کردن، متوقف نشدن؛ این رمز کار است.<ref>بیانات در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس جوانان و بیداری اسلامی 10/11/1390</ref>
بیانات در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس جوانان و بیداری اسلامی 10/11/1390
+
 
  
 
•بداند در کجا ایستاده است
 
•بداند در کجا ایستاده است
یک نکته این است که هر انسانی در هر منطقه و قلمروئی که مشغول خدمت است، قدر آن خدمت را درست بداند. اگر قدر این خدمت به وسیله خود آن انسانخدوم دانسته شد، این کار و این خدمتبه بهترین وجهی ادامه پیدا خواد کرد، اما اگر نه، آن کسی که دارد این سنگر را نگهبانی می کند، روی ای برج ایستاده، دارد اطراف این حصار را دیده بانی می کند، در این نقطه ایستاده، دارد این کار مهم را انجام می دهد، ندانست اهمیت این کار چقدر است، طبیعی است که غفلت کند، چرت بزند و رها کند. پس اولین مسئله این است که ما بدانیم چه کار بزرگی را در قلمرو کار خودمان داریم انجام می دهیم.
+
یک نکته این است که هر انسانی در هر منطقه و قلمروئی که مشغول خدمت است، قدر آن خدمت را درست بداند. اگر قدر این خدمت به وسیله خود آن انسانخدوم دانسته شد، این کار و این خدمتبه بهترین وجهی ادامه پیدا خواد کرد، اما اگر نه، آن کسی که دارد این سنگر را نگهبانی می کند، روی ای برج ایستاده، دارد اطراف این حصار را دیده بانی می کند، در این نقطه ایستاده، دارد این کار مهم را انجام می دهد، ندانست اهمیت این کار چقدر است، طبیعی است که غفلت کند، چرت بزند و رها کند. پس اولین مسئله این است که ما بدانیم چه کار بزرگی را در قلمرو کار خودمان داریم انجام می دهیم.<ref>بیانات در دیدار دانشمندان هسته ای 3/12/1390</ref>
بیانات در دیدار دانشمندان هسته ای 3/12/1390
+
 
  
 
•عزّت در گرو جهاد
 
•عزّت در گرو جهاد
بر حسب قوانین عادی زندگی جوامع بشری، هر جامعه ای عزتش، قدرتش، آبرو، حیثیتش و هویتش بستگی دارد به مجاهدت و به تلاش.
+
بر حسب قوانین عادی زندگی جوامع بشری، هر جامعه ای عزتش، قدرتش، آبرو، حیثیتش و هویتش بستگی دارد به مجاهدت و به تلاش.<ref>بیانات در یادمان شهدای شرق کارون 6/1/1393</ref>
بیانات در یادمان شهدای شرق کارون 6/1/1393
+
 
  
 
•شرط اول، ایستادگی  
 
•شرط اول، ایستادگی  
ایستادگی شرط اول است. ملت ها در راهی که شروع می کنند باید استقامت کنند؛ فلذلک فادع و استقم کما امرت. در قرآن کریم، دستور استقامت به نبی مکرم اسلام در جاهای متعددی داده شده است؛ سرّش همین است. باید ایستاد، باید ثبات به خرج داد، باید راه را گم نکرد، هدف را همواره در مقابل چشم داشت و به طور مستمر باید پیش رفت. اگر این شد، پیروزی ها پی در پی پیش خواهد آمد؛ همچنان که برای ملت ایران پیش آمده است.
+
ایستادگی شرط اول است. ملت ها در راهی که شروع می کنند باید استقامت کنند؛ فلذلک فادع و استقم کما امرت. در قرآن کریم، دستور استقامت به نبی مکرم اسلام در جاهای متعددی داده شده است؛ سرّش همین است. باید ایستاد، باید ثبات به خرج داد، باید راه را گم نکرد، هدف را همواره در مقابل چشم داشت و به طور مستمر باید پیش رفت. اگر این شد، پیروزی ها پی در پی پیش خواهد آمد؛ همچنان که برای ملت ایران پیش آمده است.<ref>بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز 19 دی 19/10/1390</ref>
بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز 19 دی 19/10/1390
+
  
 
•اراده غالب
 
•اراده غالب
در جنگ نظامی و در جنگ سیاسی و در جنگ اقتصادی، هرجایی که صحنه ی زورآزمایی است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید اراده ی شما بر اراده ی دشمن غالب بشود؛ و می شود و این ممکن است.
+
در جنگ نظامی و در جنگ سیاسی و در جنگ اقتصادی، هرجایی که صحنه ی زورآزمایی است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید اراده ی شما بر اراده ی دشمن غالب بشود؛ و می شود و این ممکن است.<ref>بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور 29/8/1392</ref>
بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور 29/8/1392
+
 
  
 
•آن وقتی که مردم به میدان بیایند
 
•آن وقتی که مردم به میدان بیایند
این پیروزی ها آیت الهی است؛ اینها نشانه هایی از قدرت فائقه یحق است که خدای متعال دارد به ما نشان می دهد، آن وقتی که مردم به میدان بیایند، آن وقتی که ما موجودی خودمان را وارد میدان کنیم، نصرت الهی قطعی است. خدای متعال راه را هم به ما نشان می دهد، والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. خدا هم هدایت می کند هم کمک می کند، همم به اهداف غالی میرساند راه را هم به ما نشان می دهد، والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. خدا هم هدایت می کند هم کمک می کند، هم به اهداف عالی میرساند؛ شرطش این است که ما در میدان باشیم.
+
این پیروزی ها آیت الهی است؛ اینها نشانه هایی از قدرت فائقه یحق است که خدای متعال دارد به ما نشان می دهد، آن وقتی که مردم به میدان بیایند، آن وقتی که ما موجودی خودمان را وارد میدان کنیم، نصرت الهی قطعی است. خدای متعال راه را هم به ما نشان می دهد، والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. خدا هم هدایت می کند هم کمک می کند، همم به اهداف غالی میرساند راه را هم به ما نشان می دهد، والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. خدا هم هدایت می کند هم کمک می کند، هم به اهداف عالی میرساند؛ شرطش این است که ما در میدان باشیم.<ref>بیانات در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس جوانان و بیداری اسلامی 10/11/1390</ref>
بیانات در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس جوانان و بیداری اسلامی 10/11/1390
+
 
  
 
•دیگر شکست معنا ندارد
 
•دیگر شکست معنا ندارد
ایمان دینی، آن معجزه گری است که قادر است اولاً همه ی مردم را بسیج کند و بیاورد، و ثانیا آنها را در صحنه نگه دارد، و ثالثا سختی ها را برای آنها هموار و آسان کند؛ هیچ ایمان دیگری این خصوصیت را ندارد. ایمان دینی می گوید شما اگر چنانچه فائق شدید و پیش بردید، پیروزید؛ اگر کشته هم شدید پیروزید؛ اگر زندان هم افتادید، پیروزید؛ چون به وظیفه عمل کردید. وقتی کسی چنین اعتقاد ایمانی داشت، دیگر شکست برایش معنا ندارد؛ لذا وارد میدان می شود. این همان عاملی است که در صدر اسلام اثر کرد، در انقلاب ما هم اثر کرد.
+
ایمان دینی، آن معجزه گری است که قادر است اولاً همه ی مردم را بسیج کند و بیاورد، و ثانیا آنها را در صحنه نگه دارد، و ثالثا سختی ها را برای آنها هموار و آسان کند؛ هیچ ایمان دیگری این خصوصیت را ندارد. ایمان دینی می گوید شما اگر چنانچه فائق شدید و پیش بردید، پیروزید؛ اگر کشته هم شدید پیروزید؛ اگر زندان هم افتادید، پیروزید؛ چون به وظیفه عمل کردید. وقتی کسی چنین اعتقاد ایمانی داشت، دیگر شکست برایش معنا ندارد؛ لذا وارد میدان می شود. این همان عاملی است که در صدر اسلام اثر کرد، در انقلاب ما هم اثر کرد.<ref>بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت 9 دی 21/9/1390</ref>
بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت 9 دی 21/9/1390
+
 
  
 
•عقب نشینی ممنوع
 
•عقب نشینی ممنوع
رها کردن مواضع و عقب نشینیِ منهزمانه در مواجهه ی با دشمن، از جمله ی چیزهایی است که قرآن تاکید می کند که نباید انجام بگیرد؛ در جنگ نظامی و در جنگ سیاسی و در جنگ اقتصادی، در هر جایی که صحنه زورآزمایی است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید اراده شما بر اراده دشمن غالب بشود، و میشود و این ممکن است. در عرصه های هرگونه جهاد و کارزاری، پشت کردن به دشمن و هزیمت کردن ، از نظر اسلام و قرآن ممنوع است.
+
رها کردن مواضع و عقب نشینیِ منهزمانه در مواجهه ی با دشمن، از جمله ی چیزهایی است که قرآن تاکید می کند که نباید انجام بگیرد؛ در جنگ نظامی و در جنگ سیاسی و در جنگ اقتصادی، در هر جایی که صحنه زورآزمایی است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید اراده شما بر اراده دشمن غالب بشود، و میشود و این ممکن است. در عرصه های هرگونه جهاد و کارزاری، پشت کردن به دشمن و هزیمت کردن ، از نظر اسلام و قرآن ممنوع است.<ref>بیانات در دیدار اعضای ستاد کنگره ی بزرگداشت سه هزار شهید استان سمنان 29/8/1932</ref>
بیانات در دیدار اعضای ستاد کنگره ی بزرگداشت سه هزار شهید استان سمنان 29/8/1932
+
 
  
 
•صبر لازمه استمرار
 
•صبر لازمه استمرار
این صبر عظیمی که خانواده های شهیدان نشان دادند، خیلی ارزش دارد. اگر خانواده ها بی صبری نشان می دادند، بی معرفتی نشان می دادند، بی بصیرتی نشان می دادند، فضای مجاهدت سرد می شد؛ دلها مشتاق فداکاری و ایثارگری باقی نمی ماند. خانواده ها صبر نشان دادند. سال های متمادی از آن دوران دفاع مقدس  گذشته است، اما باب شهادت بسته نشده؛ بازهم مشاهده می کنیم خانواده هایی داغدار عزیزانی می شوند که به مناسبت های گوناگون وادی شهادت بر روی آنها در باز می کند، آنها پر می گشایند و می روند. اگر این بصیرت و این صبر در ملتی باشد، بدون تردید این ملت قله ها را در خواهد نوردید.
+
این صبر عظیمی که خانواده های شهیدان نشان دادند، خیلی ارزش دارد. اگر خانواده ها بی صبری نشان می دادند، بی معرفتی نشان می دادند، بی بصیرتی نشان می دادند، فضای مجاهدت سرد می شد؛ دلها مشتاق فداکاری و ایثارگری باقی نمی ماند. خانواده ها صبر نشان دادند. سال های متمادی از آن دوران دفاع مقدس  گذشته است، اما باب شهادت بسته نشده؛ بازهم مشاهده می کنیم خانواده هایی داغدار عزیزانی می شوند که به مناسبت های گوناگون وادی شهادت بر روی آنها در باز می کند، آنها پر می گشایند و می روند. اگر این بصیرت و این صبر در ملتی باشد، بدون تردید این ملت قله ها را در خواهد نوردید.<ref>بیانات در جمع خانواده های شهدا وایثارگران کرمانشاه 21/7/1390</ref>
بیانات در جمع خانواده های شهدا وایثارگران کرمانشاه 21/7/1390
+
 
  
 
•اهل مبارزه بیدار است
 
•اهل مبارزه بیدار است
کشور امروز خوشبختانه درگیر جنگ نظامی نیست اما درگیر جنگ سیاسی است، درگیر جنگ اقتصادی است، درگیر جنگ امنیتی است و بالاتر از همه درگیر جنگ فرهنگی است؛ یعنی یک جنگ است. یعنی این را اگر کسی نداند ؛ آن وقت خواب خواهد ماند. همین قدر که ندانید دشمن در صدد حمله است و این حمله از کجا است و چگونه است، باید مطمئن باشید شکست می خورید؛ باید بدانید که دشمن چه کار می کند. امروز صحنه ی کشور این است.اینکه ما میگوییم "جنگ فرهنگی"، "جنگ اقتصادی"، این هیچ منافات ندارد با اینکه احساس آرامش هم در کشور بشود. ما طرفدار احساس امنیتیم، ما میخواهیم احساس امنیت بشود، این منافات ندارد با آن حرفی که گفتیم که دشمن دارد به شکل ویژه ی ممکن با ما مبارزه می کند. آن شکل ویژه را باید شناخت و راه مقابله ی با آن را پیدا کرد، انواع و اقسام شیوه ها هست. امروز در زمینه های مختلف- همانطور که عرض کردیم، هم در زمینه ی اقتصادی، هم در زمینه ی فرهنگی، هم در زمینه ی سیاس- یک جنگی در کشور وجود دارد. وَ إنّ أخ الحربِ أرِق؛ کسی که اهل مبارزه است بیدار است؛ بعد فرمود: وَ من نامَ لم ینُم عنه؛ اگر شما در جبهه خوابت برد، معنایش این نیست که طرف مقابل هم خوابش برده و او هم غافل است؛ اگر تو از او غافل شدی، نشانه ی این نیست که او هم از شما غافل است؛ نخیر،شما ممکن است خوابت ببرد، [اما] او بیدار باشد؛ این را باید توجه داشت؛ لذاست که عرصه عرصه ی مهمی است.
+
کشور امروز خوشبختانه درگیر جنگ نظامی نیست اما درگیر جنگ سیاسی است، درگیر جنگ اقتصادی است، درگیر جنگ امنیتی است و بالاتر از همه درگیر جنگ فرهنگی است؛ یعنی یک جنگ است. یعنی این را اگر کسی نداند ؛ آن وقت خواب خواهد ماند. همین قدر که ندانید دشمن در صدد حمله است و این حمله از کجا است و چگونه است، باید مطمئن باشید شکست می خورید؛ باید بدانید که دشمن چه کار می کند. امروز صحنه ی کشور این است.اینکه ما میگوییم "جنگ فرهنگی"، "جنگ اقتصادی"، این هیچ منافات ندارد با اینکه احساس آرامش هم در کشور بشود. ما طرفدار احساس امنیتیم، ما میخواهیم احساس امنیت بشود، این منافات ندارد با آن حرفی که گفتیم که دشمن دارد به شکل ویژه ی ممکن با ما مبارزه می کند. آن شکل ویژه را باید شناخت و راه مقابله ی با آن را پیدا کرد، انواع و اقسام شیوه ها هست. امروز در زمینه های مختلف- همانطور که عرض کردیم، هم در زمینه ی اقتصادی، هم در زمینه ی فرهنگی، هم در زمینه ی سیاس- یک جنگی در کشور وجود دارد. وَ إنّ أخ الحربِ أرِق؛ کسی که اهل مبارزه است بیدار است؛ بعد فرمود: وَ من نامَ لم ینُم عنه؛ اگر شما در جبهه خوابت برد، معنایش این نیست که طرف مقابل هم خوابش برده و او هم غافل است؛ اگر تو از او غافل شدی، نشانه ی این نیست که او هم از شما غافل است؛ نخیر،شما ممکن است خوابت ببرد، [اما] او بیدار باشد؛ این را باید توجه داشت؛ لذاست که عرصه عرصه ی مهمی است.<ref>بیانات در اولین روز ورود به ساری22/7/1374</ref>
بیانات در اولین روز ورود به ساری22/7/1374
+
 
  
 
•دوران سازندگی، دوران جهاد اکبر هم هست
 
•دوران سازندگی، دوران جهاد اکبر هم هست
آن ملتی که با خدا آشتی باشد، آن ملتی که تضرع و توسل به خدا را فراموش نکند، راه سازندگیش هم هموارتر خواهد شد. «و یاقوم استغفروا ربّکم ثم توبوا الیه یرسل السماء علیکم مدرارا و یزدکم قوهً الی قوتکم» هود 52. قرآن اینگونه به ما یاد می دهد، یعنی استغفار، به خدا برگشتن، توجه و رعایت امر ونهی الهی، پاکدامنی، تقوا، راستگویی، روح برادری و برابری، احسان به زیردستان، تواضع در مقابل برادران خواهران مسلمان، کمک به درماندگان، عبادت پروردگار، نوافل، تلاوت قرآن، دعا و توسل و تضرع. وقتی این ارزششها در یک کشور در میان ملتی وجود داشته باشد، اگر همراه با آن، عامل دیگر هم که تلاش باشد، بشود، هیچ چیز نخواهد توانست آن ملت را از پیمودن راه سعادت وصلاح باز بدارد. مراقب باشید دوران سازندگی،دوران جهاد اکبر هم هست، خودسازی، مبارزه با شیطان و مبارزه با نفس و توبه الی الله.
+
آن ملتی که با خدا آشتی باشد، آن ملتی که تضرع و توسل به خدا را فراموش نکند، راه سازندگیش هم هموارتر خواهد شد. «و یاقوم استغفروا ربّکم ثم توبوا الیه یرسل السماء علیکم مدرارا و یزدکم قوهً الی قوتکم» هود 52. قرآن اینگونه به ما یاد می دهد، یعنی استغفار، به خدا برگشتن، توجه و رعایت امر ونهی الهی، پاکدامنی، تقوا، راستگویی، روح برادری و برابری، احسان به زیردستان، تواضع در مقابل برادران خواهران مسلمان، کمک به درماندگان، عبادت پروردگار، نوافل، تلاوت قرآن، دعا و توسل و تضرع. وقتی این ارزششها در یک کشور در میان ملتی وجود داشته باشد، اگر همراه با آن، عامل دیگر هم که تلاش باشد، بشود، هیچ چیز نخواهد توانست آن ملت را از پیمودن راه سعادت وصلاح باز بدارد. مراقب باشید دوران سازندگی،دوران جهاد اکبر هم هست، خودسازی، مبارزه با شیطان و مبارزه با نفس و توبه الی الله.<ref>بیانات در اولین روز ورود به ساری 22/7/1374</ref>
بیانات در اولین روز ورود به ساری 22/7/1374
+
 
  
 
•من جاهد فانّما یجاهد لنفسه
 
•من جاهد فانّما یجاهد لنفسه
همه همت انبیا و اولیا و اوصیا و صالحین وصدیقین این بوده است که انسان دشمن درونی خود را که نفس اماّاره اوست، کشف کند و از آن بپرهیزد. این، راز بزرگ دست یافتن به مقامات و مراتب معنوی و الهی است. انسان از این رهگذر است که می تواند از فرشته هم بالاتر رود. عزیزان من همه کسانی که این ماه مبارک رمضان را پشت سر گذاشته ایم- ان شاءالله به قدر همت و استعداد خود از آن ضیافت و سفره گسترده الهی استفاده کرده ایم و هرکس توشه و دستاوردی از ماه رمضان برده است. با اتکا به این دستاورد، بیایید همه ما از امروز سعی کنیم بخشی از عیبهای درونی و نفسانی را از خودمان دور سازیم. این، به دست ما و در اختیار ماست. «ومن جاهد فإنما یجاهد لنفسه» عنکبوت 6. هرچه هم از این مجاهدت عاید شود در درجه اول متعلق به خود ماست.
+
همه همت انبیا و اولیا و اوصیا و صالحین وصدیقین این بوده است که انسان دشمن درونی خود را که نفس اماّاره اوست، کشف کند و از آن بپرهیزد. این، راز بزرگ دست یافتن به مقامات و مراتب معنوی و الهی است. انسان از این رهگذر است که می تواند از فرشته هم بالاتر رود. عزیزان من همه کسانی که این ماه مبارک رمضان را پشت سر گذاشته ایم- ان شاءالله به قدر همت و استعداد خود از آن ضیافت و سفره گسترده الهی استفاده کرده ایم و هرکس توشه و دستاوردی از ماه رمضان برده است. با اتکا به این دستاورد، بیایید همه ما از امروز سعی کنیم بخشی از عیبهای درونی و نفسانی را از خودمان دور سازیم. این، به دست ما و در اختیار ماست. «ومن جاهد فإنما یجاهد لنفسه» عنکبوت 6. هرچه هم از این مجاهدت عاید شود در درجه اول متعلق به خود ماست.<ref>بیانات مقام معظم رهبری در خطبه های نماز عید سعید فطر 11/12/1373</ref>
بیانات مقام معظم رهبری در خطبه های نماز عید سعید فطر 11/12/1373
+
 
  
 
•در این مجاهدت تنها نمی مانید
 
•در این مجاهدت تنها نمی مانید
بدانید که خدای متعال در این راه [جهاد با نفس] به کسانی که مجاهدت کنند کمک خواهد کرد. خدای متعال شما را در میدان مجاهدت برای رسیدن به کمال، تنها نمی گذارد و اولین سود، به خود هر شخص می رسد. علاوه بر این، منافع مبارزه با نفس، اصلاح نفس و مجاهدت درونی در راه خدا -که جهاد اکبر است- مخصوص خودِ شما هم نمی ماند، بلکه جامعه و کشور و ملت و اوضاع کشور و اوضاع سیاسی و عزت بین المللی و اوضاع اقتصادی و وضع زندگی و خلاصه دنیا و آخرت مردم، از این رهگذر رونق و تلألو و درخشش پیدا می کند.
+
بدانید که خدای متعال در این راه [جهاد با نفس] به کسانی که مجاهدت کنند کمک خواهد کرد. خدای متعال شما را در میدان مجاهدت برای رسیدن به کمال، تنها نمی گذارد و اولین سود، به خود هر شخص می رسد. علاوه بر این، منافع مبارزه با نفس، اصلاح نفس و مجاهدت درونی در راه خدا -که جهاد اکبر است- مخصوص خودِ شما هم نمی ماند، بلکه جامعه و کشور و ملت و اوضاع کشور و اوضاع سیاسی و عزت بین المللی و اوضاع اقتصادی و وضع زندگی و خلاصه دنیا و آخرت مردم، از این رهگذر رونق و تلألو و درخشش پیدا می کند.<ref>بیانات در خطبه های نماز عید سعید فطر 11/12/1373</ref>
بیانات در خطبه های نماز عید سعید فطر 11/12/1373
+
 
  
 
•بدون جهاد نمی شود
 
•بدون جهاد نمی شود
مبادا کسی خیال کند که مملکت بدون فعالیت و تلاشِ سازندگی- فقط باذکر خدا گفتن- آباد خواهد شد؛ ابداً. باید تلاش کرد، باید محاهدت کرد؛ هم مجاهدت علمی، هم مجاهدت عملی.
+
مبادا کسی خیال کند که مملکت بدون فعالیت و تلاشِ سازندگی- فقط باذکر خدا گفتن- آباد خواهد شد؛ ابداً. باید تلاش کرد، باید محاهدت کرد؛ هم مجاهدت علمی، هم مجاهدت عملی.<ref>بیانات در اولین روز ورود به ساری 22/7/1374</ref>
بیانات در اولین روز ورود به ساری 22/7/1374
+
 
  
 
•مراقب باشید هویت جهاد تغییر نکند
 
•مراقب باشید هویت جهاد تغییر نکند
 
سعی کنید هویت جهاد تغییر پیدا نکند. اینی که شما می بینید هویت بعضی از اشخاص -فکرهایشان، ترکبیهای ذهنی شان- از اول انقلاب تا حالا صدو هشتاد درجه عوض شده، این یک روال و ممشای طبیعی نیست که بگوئید طبیعتش همین است دیگر؛ نخیر، هرگز اینجوری نیست. طبیعی این است که اگر انسان یک فکر و یک راهی را به  منطق و استدلال پذیرفت، این را تا آن نقطه آخرِ راه برود و اگر عمرش کفاف نداد، در این راه بمیرد.
 
سعی کنید هویت جهاد تغییر پیدا نکند. اینی که شما می بینید هویت بعضی از اشخاص -فکرهایشان، ترکبیهای ذهنی شان- از اول انقلاب تا حالا صدو هشتاد درجه عوض شده، این یک روال و ممشای طبیعی نیست که بگوئید طبیعتش همین است دیگر؛ نخیر، هرگز اینجوری نیست. طبیعی این است که اگر انسان یک فکر و یک راهی را به  منطق و استدلال پذیرفت، این را تا آن نقطه آخرِ راه برود و اگر عمرش کفاف نداد، در این راه بمیرد.
زمان بر روی عنصرهای ضعیف و بی ریشه و اعتقادهای واهی و مبتنی بر احساس محض اثر می گذارد؛ یا زمان با همراهی طمعها و هوسها اثر می گذارد. « ان الذین تولّوا منکم یوم التقی الجمعان انما استزلهم اشیطان ببعض ما کسبوا». قرآن می گوید: آنهایی که در جنگ احد برگشتند؛ طاقت نیاوردند بایستند، این لغزش اینها به خاطر آن کاری است که قبلا کردند. ما وقتی روح را نساختیم، خودمان را محکم نکردیم، معلوم است؛ هر مماسی روی آن اثر می گذارد، یکی، دو تا، سه تا، ناگهان می بینید که شکلش عوض شد؛ اما وقتی که مثل فولاد آبدیده محکم و استوار و بر مبنای تفکر درست و منطق صحیح، هویت دینی انسان شکل گرفت وهویت انقلابی شکل گرفت، هرچه زمان بگذرد، این هویت روشن تر واضح تر، جذاب تر و مستحکم تر می شود.
+
زمان بر روی عنصرهای ضعیف و بی ریشه و اعتقادهای واهی و مبتنی بر احساس محض اثر می گذارد؛ یا زمان با همراهی طمعها و هوسها اثر می گذارد. « ان الذین تولّوا منکم یوم التقی الجمعان انما استزلهم اشیطان ببعض ما کسبوا». قرآن می گوید: آنهایی که در جنگ احد برگشتند؛ طاقت نیاوردند بایستند، این لغزش اینها به خاطر آن کاری است که قبلا کردند. ما وقتی روح را نساختیم، خودمان را محکم نکردیم، معلوم است؛ هر مماسی روی آن اثر می گذارد، یکی، دو تا، سه تا، ناگهان می بینید که شکلش عوض شد؛ اما وقتی که مثل فولاد آبدیده محکم و استوار و بر مبنای تفکر درست و منطق صحیح، هویت دینی انسان شکل گرفت وهویت انقلابی شکل گرفت، هرچه زمان بگذرد، این هویت روشن تر واضح تر، جذاب تر و مستحکم تر می شود.<ref>بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386</ref>
بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386
+
 
  
 
•مبارزه بانیروی ایمان و اعتقاد
 
•مبارزه بانیروی ایمان و اعتقاد
 
من در یک جمله ساده و کوتاه عرض کنم که یک ملت، با نیروی ایمان و اعتقادش مبارزه می کند، اصلا مبارزه و جنگیدن و مقاومت کردن، با ایمان است، نه با دست و چشم و بدن. دست و چشم و بدن ابزار است. یک آدم سالم و قوی، یک تیرانداز ماهر و آگاه به همه فنون جنگی را در نظر بگیرید که به جنگیدن ایمان ندارد. یک نفر ناوارد را هم در نظر بگیرید که بلد نیست چگونه تفنگ را به دستش بگیرد، اما معتقد است که باید با چنگ و دندان جنگید. این دو نفر، کدامشان بهتر می جنگند؟ آن که جنگیدن بلد است، اما معتقد نیست، نمی جنگد! درست است که بلد است، اما بلدی خودش را به کار نمی اندازد. یکی هم هست که جنگیدن بلد نیست، اما معتقد است که باید جنگید، لذا با چنگ و دندان می جنگد و جنگیدن راه در اسرع وقت یادی می گیرد.
 
من در یک جمله ساده و کوتاه عرض کنم که یک ملت، با نیروی ایمان و اعتقادش مبارزه می کند، اصلا مبارزه و جنگیدن و مقاومت کردن، با ایمان است، نه با دست و چشم و بدن. دست و چشم و بدن ابزار است. یک آدم سالم و قوی، یک تیرانداز ماهر و آگاه به همه فنون جنگی را در نظر بگیرید که به جنگیدن ایمان ندارد. یک نفر ناوارد را هم در نظر بگیرید که بلد نیست چگونه تفنگ را به دستش بگیرد، اما معتقد است که باید با چنگ و دندان جنگید. این دو نفر، کدامشان بهتر می جنگند؟ آن که جنگیدن بلد است، اما معتقد نیست، نمی جنگد! درست است که بلد است، اما بلدی خودش را به کار نمی اندازد. یکی هم هست که جنگیدن بلد نیست، اما معتقد است که باید جنگید، لذا با چنگ و دندان می جنگد و جنگیدن راه در اسرع وقت یادی می گیرد.
مگر بسیجی های ما چه کار کردند؟ بسیجی های ما مگر دوره های آنچنانی دیده بودند؟ دوره های بیست روزه، دوره های چهل و پنج روزه، دوره های دوماهه و سه ماهه دیدند، اما دیدید در میدان جنگ چه کردند. چرا؟ چون معتقد بودند که باید دفاع کرد و جنگید. ملت ما از وقتی انقلاب کرد تا امروز معتقد بوده است که باید با دشمنان اسلام بجنگد؛ با متجاوزین، با زورگوها و با آن هایی که سرنوشت این مملکت را ده ها سال در دست داشتند و خوردند و چاپیدند و از بین بردند، باید مبارزه کند؛ باید همه اذت ها را کنار بگذارد و به میدان مبارزه بیاید. ملت ما ماین عقیده را داشت، به میدان آمد و انقلاب پیروز شد، جنگ پیروز شد و تا امروز بحمدالله پیش آمده ایم.
+
مگر بسیجی های ما چه کار کردند؟ بسیجی های ما مگر دوره های آنچنانی دیده بودند؟ دوره های بیست روزه، دوره های چهل و پنج روزه، دوره های دوماهه و سه ماهه دیدند، اما دیدید در میدان جنگ چه کردند. چرا؟ چون معتقد بودند که باید دفاع کرد و جنگید. ملت ما از وقتی انقلاب کرد تا امروز معتقد بوده است که باید با دشمنان اسلام بجنگد؛ با متجاوزین، با زورگوها و با آن هایی که سرنوشت این مملکت را ده ها سال در دست داشتند و خوردند و چاپیدند و از بین بردند، باید مبارزه کند؛ باید همه اذت ها را کنار بگذارد و به میدان مبارزه بیاید. ملت ما ماین عقیده را داشت، به میدان آمد و انقلاب پیروز شد، جنگ پیروز شد و تا امروز بحمدالله پیش آمده ایم.<ref>بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان 15/2/1372</ref>
بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان 15/2/1372
+
 
  
 
•آن تلاشی جهاد است که ...
 
•آن تلاشی جهاد است که ...
یکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی، که مصداق های بارزش، بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دیده می شود، «فرهنگ رزمندگی و جهاد» است. جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هرگونه تلاش در مقابله با دشمن، می تواند جهاد تلقی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر درست نیست، چون یک شرط جهاد این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یک وقت در میدان جنگ مسلحانه است که «جهاد رزمی» نام دارد، یک وقت در میدان سیاست است که « جهاد سیاسی» نامیده می شود. یک وقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به «جهاد فرهنگی» تعبیر می شود، و یک وقت در میدان سازندگی است که به آن « جهاد سازندگی» اطلاق می گردد. البته جهاد، با عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست. پس شرط اول جهاد این است که در آن تلاش و کوشش باشد و شرط دومش اینکه در مقابل دشمن صورت گیرد.
+
یکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی، که مصداق های بارزش، بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دیده می شود، «فرهنگ رزمندگی و جهاد» است. جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هرگونه تلاش در مقابله با دشمن، می تواند جهاد تلقی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر درست نیست، چون یک شرط جهاد این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یک وقت در میدان جنگ مسلحانه است که «جهاد رزمی» نام دارد، یک وقت در میدان سیاست است که « جهاد سیاسی» نامیده می شود. یک وقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به «جهاد فرهنگی» تعبیر می شود، و یک وقت در میدان سازندگی است که به آن « جهاد سازندگی» اطلاق می گردد. البته جهاد، با عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست. پس شرط اول جهاد این است که در آن تلاش و کوشش باشد و شرط دومش اینکه در مقابل دشمن صورت گیرد.<ref>بیانات در دیدار جمعی از کارگران ومعلمان 15/2/1372</ref>
بیانات در دیدار جمعی از کارگران ومعلمان 15/2/1372
+
 
  
 
•جهد بود، جهاد نبود
 
•جهد بود، جهاد نبود
مبارزه انواع و اقسامی دارد؛ مبارزه علمی داریم، مبارزه مطبوعاتی داریم، مبارزه سیاسی داریم، مبارزه اقتصادی داریم، مبارزه نظامی داریم، مبارزه آشکار داریم، مبارزه پنهان داریم، اما نقطه مشترکی در همه  اینها وجود دارد و آن اینکه در مقابل یک خصم است، در مقابل یک مانع است. مبارزه با دوست معنی ندارد، مبارزهدر مقابل یک دشمن است. فرض کنید در دوران اختناق، کسی هر هقته مثلا پنج تا کتاب می خواند، خیلی کار بود، اما لزوما مبارزه  نبود، جهد بود، جهاد نبود. اگر می خواست جهاد باشد باید کتابی را می خواند که در حرکت او در مواجهه ی او با رژیم طاغوت و رژیم اختناق تاثیر داشت، آنوقت می شد جهاد. خاصیت جهاد این است.
+
مبارزه انواع و اقسامی دارد؛ مبارزه علمی داریم، مبارزه مطبوعاتی داریم، مبارزه سیاسی داریم، مبارزه اقتصادی داریم، مبارزه نظامی داریم، مبارزه آشکار داریم، مبارزه پنهان داریم، اما نقطه مشترکی در همه  اینها وجود دارد و آن اینکه در مقابل یک خصم است، در مقابل یک مانع است. مبارزه با دوست معنی ندارد، مبارزهدر مقابل یک دشمن است. فرض کنید در دوران اختناق، کسی هر هقته مثلا پنج تا کتاب می خواند، خیلی کار بود، اما لزوما مبارزه  نبود، جهد بود، جهاد نبود. اگر می خواست جهاد باشد باید کتابی را می خواند که در حرکت او در مواجهه ی او با رژیم طاغوت و رژیم اختناق تاثیر داشت، آنوقت می شد جهاد. خاصیت جهاد این است.<ref>بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386</ref>
بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386
+
 
  
 
•در راس همه تلاش ها
 
•در راس همه تلاش ها
هم تلاش علمی، هم تلاش اقتصادی، هم تلاش به معنای تعاون اجتماعیمیان افراد، همه لازم است؛ اما در راس همه این تلاشها آمادگی برای جان فشانی است که یک ملت را در میان ملتها سرافراز می کند.
+
هم تلاش علمی، هم تلاش اقتصادی، هم تلاش به معنای تعاون اجتماعیمیان افراد، همه لازم است؛ اما در راس همه این تلاشها آمادگی برای جان فشانی است که یک ملت را در میان ملتها سرافراز می کند.<ref>بیانات در یادمان شهدای شرق کارون 6/1/1393</ref>
بیانات در یادمان شهدای شرق کارون 6/1/1393
+
 
  
 
•همه عرصه های زندگی، عرصه ی جهادند
 
•همه عرصه های زندگی، عرصه ی جهادند
باید دانست که رحمت الهی و کمک الهی بستگی دارد به حرکت و تلاش  انسان مومن، به عمل صالح او. باید در میدان باشیم، باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم، مجاهدت را فراموش نکنیم، جهاد در صحنه های مختلف، وظیفه ماست وضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنه سیاسی هم جهاد هست، در صحنه های فرهنگی هم جهاد هست، در صحنه تبلیغاتی و اربتاطی هم جهاد هست، در صحنه های اجتماعی هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامی نیست، انواع و اقسام عرصه های زندگی بشر، عرصه جهادند.
+
باید دانست که رحمت الهی و کمک الهی بستگی دارد به حرکت و تلاش  انسان مومن، به عمل صالح او. باید در میدان باشیم، باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم، مجاهدت را فراموش نکنیم، جهاد در صحنه های مختلف، وظیفه ماست وضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنه سیاسی هم جهاد هست، در صحنه های فرهنگی هم جهاد هست، در صحنه تبلیغاتی و اربتاطی هم جهاد هست، در صحنه های اجتماعی هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامی نیست، انواع و اقسام عرصه های زندگی بشر، عرصه جهادند.<ref>بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت (ع)  25/4/1386</ref>
بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت (ع)
+
 
  25/4/1386
+
==پانویس==
 +
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۱۸

بسم الله الرحمن الرحیم مبارزه غریبانه گزیده از سخنان مقام معظم رهبری در تبیین مفهوم جهاد و انواع آن.

تعریف و تبیین

•هرکاری جهادی نیست جهادی عمل کردن، مفهوم خاصی دارد. هرجور کاری، جهادی نیست. جهاد با جهد و تلاش از لحاظ ریشه یکی اند؛ یعنی در آن معنای جهد و کوشش وجود دارد؛ اما جهاد فقط این نیست؛ جهاد یعنی مبارزه؛ مبارزه ی در همین اصطلاح متعارف فارسی امروز ما.[۱]


•جهاد در اسلام به معنای نجات مستضعفین جهاد در اسلام در واقع کمک به ملتهایی است که پشت پرده ی سیاستهای استعماری و استکباری و استبدادی قرار داده شده اند که نور اسلام به اینها نرسد؛ نور هدایت به اینها نرسد. جهاد برای دریدن این پرده ها و این حجابها است؛ جهاد اسلامی این است. بحث اینکه آیا جهاد، دفاعی است یا ابتدائی است یا مانند اینها، بحثهای فرعی است؛ بحث اصلی این است: ما لکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء والولدان؛ چرا جهاد نمی کنید، مقاتله نمی کنید، نبرد نمی کنید در راه خدا- و بلافاصله [می گوید]- و در راه مستضعفین، برای نجات مستضعفین؟ این احساس مسئولیت است؛ یعنی شما برو جان خودت را به خطر بینداز و جانت را کف دستت بگیر در میدان های خطر، برای اینکه مستضعفان را نجات بدهی؛ معنای این، همان مسئولیت است دیگر. یا این حدیث معروف« من اصبح و لم یهتم بأمور المسلمین فلیس بمسلم»؛ و از این قبیل، فراوان آیات و روایاتی در متون اسلامی است که این جزو بیّنات اسلام است؛ یعنی اسلام انسان را این جور خواسته است که مسئول باشد؛ هم نسبت به خود، هم نسبت به نزدیکان خود، هم نسبت به جامعه ی خود، هم نسبت به بشریّت مسئول است. که حالا اگر بروید دنبال این فکر را درمتون اسلامی بگیرید، چیزهای عجیب و غریبی انسان مشاهده می کند از این اهتمام و از این احساس مسئولیت.[۲]


•تلاش در مقابل یک مانع جهاد یعنی مبارزه. در زبان فارسی، جنگ و ستیزه گری معنای مبارزه را نمی دهد. می گویی من دارم مبارزه می کنم: مبارزه علمی می کنم، مبارزه ی اجتماعی می کنم، مبارزه ی سیاسی می کنم، مبارزه ی مسلحانه می کنم؛ همهی اینها مبارزه است و معنا دارد. مبارزه یعنی تلاش پُر نیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن. اگر هیچ مانعی در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. در جاده آسفالته، انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باک پُر از بنزین سفر کند؛ این را مبارزه نمی گویند. مبارزه جایی است که انسان با مانعی برخورد کند، که این مانع در جبهه های انسانی، می شود دشمن، و در جبهه های طبیعی، می شود موانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود وسعی کند آنها را از میان بردارد، این می شود مبارزه. جهاد در زبان عربی عیناً به همین معناست؛ یعنی مبارزه.[۳]


•جهاد، تلاشی در برابر دشمن ببینید، جهاد یک معنای خاصی دارد. معنای جهاد فقط تلاش نیست. در مفهوم اسلامی، جهاد عبارت است از آن تلاشی که در مقابل یک دشمن است، در مقابل یک خصم است. هر تلاشی جهاد نیست. مجاهدت با نفس، مجاهدت در مقابل شیطان، جهاد در میدان نظامی، مواجه با یک دشمن است؛ مواحه با یک معارض است.بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها 14/6/1389


•جنگ در مقابل معارضان آرامش، عدالت و سعادت آنچه که در اسلام به عنوان هدف دشمنی معرفی شده است، دقیقا عبارت است از آن نقاطی که با این خطوط اصلی زندگی بشر در معارضه هستند. کسانی که با عدالت مخالفند، کسانی که با سلح و امنیت و آرامش مخالفند، کسانی که با صفا و روح مصفا و متعالی انسانی مخالفند، اینها نفطه ی مقابل دعوت پیغمبرند. ... آن کسانی مقابل دعوتند که با آسایش مردم، با آرامش مردم، با آسایش جامعه، با تعالی جامعه مخالفت و معارضه می کنند و دشمن منافع انسان ها هستند؛ این همان نقطه ای است که اسلام /ان را هدف قرار می دهد. ... لذا در اسلام مبارزه هست، جهاد هست؛ منتها این جهاد، جنگ در مقابل معارضان با آرامش زندگی بشر، معارضان با عدالت، معارضان با سعادت بشر است.[۴]


•این یک مبارزه است کار جهادی باید هدفمند، درست متوجه به آرمان ها و هوشمندانه و عاقلانه و دشمن شکن باشد. یعنی به همان معنایی که ما مبارزه را در اصطلاح معمولی به کار می بریم: « دارم مبارزه می کنم؛ این یک مبارزه است.» این، یک تعبیر مصطلح است. در جهاد، این معنا هست. این، تعریف بخش جهاد.[۵]

•بروید سراغ کارهای نشدنی بروید سراغ کارهای نشدنی، تا بشود. تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین، تا بردارید. ولا یخشون احدا الا الله. خب زحمتهایش چه؟ رنج هایش چه؟ محرومیت هایش چه؟ جوابش این است که: و کفی بالله حسیباً.؛ خدا را فراموش نکن، خدا حسابت را دارد. در میزان الهی، رنج تو، محرومیت تو، کفّ نفس تو، حرصی که خوردی، زحمتی که کشیدی، کاری که کردی، خون دلی که خوردی، دندانی که روی جگر گذاشتی، اینها هیچ وقت فراموش نمی شود؛ و کفی بالله حسیباً.[۶]

•این رمز کار است مواظب باشید دشمن حرکت شما را متوقف نکند. خدای متعال در دو جای قرآن به پیغمبرش می فرماید: «فاستقم کما امرت»،«واستقم کما امرت»؛ استقامت کن. استقامت یعنی ایستادگی کردن، ادامه دادن، راه را دنبال کردن، متوقف نشدن؛ این رمز کار است.[۷]


•بداند در کجا ایستاده است یک نکته این است که هر انسانی در هر منطقه و قلمروئی که مشغول خدمت است، قدر آن خدمت را درست بداند. اگر قدر این خدمت به وسیله خود آن انسانخدوم دانسته شد، این کار و این خدمتبه بهترین وجهی ادامه پیدا خواد کرد، اما اگر نه، آن کسی که دارد این سنگر را نگهبانی می کند، روی ای برج ایستاده، دارد اطراف این حصار را دیده بانی می کند، در این نقطه ایستاده، دارد این کار مهم را انجام می دهد، ندانست اهمیت این کار چقدر است، طبیعی است که غفلت کند، چرت بزند و رها کند. پس اولین مسئله این است که ما بدانیم چه کار بزرگی را در قلمرو کار خودمان داریم انجام می دهیم.[۸]


•عزّت در گرو جهاد بر حسب قوانین عادی زندگی جوامع بشری، هر جامعه ای عزتش، قدرتش، آبرو، حیثیتش و هویتش بستگی دارد به مجاهدت و به تلاش.[۹]


•شرط اول، ایستادگی ایستادگی شرط اول است. ملت ها در راهی که شروع می کنند باید استقامت کنند؛ فلذلک فادع و استقم کما امرت. در قرآن کریم، دستور استقامت به نبی مکرم اسلام در جاهای متعددی داده شده است؛ سرّش همین است. باید ایستاد، باید ثبات به خرج داد، باید راه را گم نکرد، هدف را همواره در مقابل چشم داشت و به طور مستمر باید پیش رفت. اگر این شد، پیروزی ها پی در پی پیش خواهد آمد؛ همچنان که برای ملت ایران پیش آمده است.[۱۰]

•اراده غالب در جنگ نظامی و در جنگ سیاسی و در جنگ اقتصادی، هرجایی که صحنه ی زورآزمایی است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید اراده ی شما بر اراده ی دشمن غالب بشود؛ و می شود و این ممکن است.[۱۱]


•آن وقتی که مردم به میدان بیایند این پیروزی ها آیت الهی است؛ اینها نشانه هایی از قدرت فائقه یحق است که خدای متعال دارد به ما نشان می دهد، آن وقتی که مردم به میدان بیایند، آن وقتی که ما موجودی خودمان را وارد میدان کنیم، نصرت الهی قطعی است. خدای متعال راه را هم به ما نشان می دهد، والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. خدا هم هدایت می کند هم کمک می کند، همم به اهداف غالی میرساند راه را هم به ما نشان می دهد، والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. خدا هم هدایت می کند هم کمک می کند، هم به اهداف عالی میرساند؛ شرطش این است که ما در میدان باشیم.[۱۲]


•دیگر شکست معنا ندارد ایمان دینی، آن معجزه گری است که قادر است اولاً همه ی مردم را بسیج کند و بیاورد، و ثانیا آنها را در صحنه نگه دارد، و ثالثا سختی ها را برای آنها هموار و آسان کند؛ هیچ ایمان دیگری این خصوصیت را ندارد. ایمان دینی می گوید شما اگر چنانچه فائق شدید و پیش بردید، پیروزید؛ اگر کشته هم شدید پیروزید؛ اگر زندان هم افتادید، پیروزید؛ چون به وظیفه عمل کردید. وقتی کسی چنین اعتقاد ایمانی داشت، دیگر شکست برایش معنا ندارد؛ لذا وارد میدان می شود. این همان عاملی است که در صدر اسلام اثر کرد، در انقلاب ما هم اثر کرد.[۱۳]


•عقب نشینی ممنوع رها کردن مواضع و عقب نشینیِ منهزمانه در مواجهه ی با دشمن، از جمله ی چیزهایی است که قرآن تاکید می کند که نباید انجام بگیرد؛ در جنگ نظامی و در جنگ سیاسی و در جنگ اقتصادی، در هر جایی که صحنه زورآزمایی است، در مقابل دشمن باید ایستاد؛ باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، باید اراده شما بر اراده دشمن غالب بشود، و میشود و این ممکن است. در عرصه های هرگونه جهاد و کارزاری، پشت کردن به دشمن و هزیمت کردن ، از نظر اسلام و قرآن ممنوع است.[۱۴]


•صبر لازمه استمرار این صبر عظیمی که خانواده های شهیدان نشان دادند، خیلی ارزش دارد. اگر خانواده ها بی صبری نشان می دادند، بی معرفتی نشان می دادند، بی بصیرتی نشان می دادند، فضای مجاهدت سرد می شد؛ دلها مشتاق فداکاری و ایثارگری باقی نمی ماند. خانواده ها صبر نشان دادند. سال های متمادی از آن دوران دفاع مقدس گذشته است، اما باب شهادت بسته نشده؛ بازهم مشاهده می کنیم خانواده هایی داغدار عزیزانی می شوند که به مناسبت های گوناگون وادی شهادت بر روی آنها در باز می کند، آنها پر می گشایند و می روند. اگر این بصیرت و این صبر در ملتی باشد، بدون تردید این ملت قله ها را در خواهد نوردید.[۱۵]


•اهل مبارزه بیدار است کشور امروز خوشبختانه درگیر جنگ نظامی نیست اما درگیر جنگ سیاسی است، درگیر جنگ اقتصادی است، درگیر جنگ امنیتی است و بالاتر از همه درگیر جنگ فرهنگی است؛ یعنی یک جنگ است. یعنی این را اگر کسی نداند ؛ آن وقت خواب خواهد ماند. همین قدر که ندانید دشمن در صدد حمله است و این حمله از کجا است و چگونه است، باید مطمئن باشید شکست می خورید؛ باید بدانید که دشمن چه کار می کند. امروز صحنه ی کشور این است.اینکه ما میگوییم "جنگ فرهنگی"، "جنگ اقتصادی"، این هیچ منافات ندارد با اینکه احساس آرامش هم در کشور بشود. ما طرفدار احساس امنیتیم، ما میخواهیم احساس امنیت بشود، این منافات ندارد با آن حرفی که گفتیم که دشمن دارد به شکل ویژه ی ممکن با ما مبارزه می کند. آن شکل ویژه را باید شناخت و راه مقابله ی با آن را پیدا کرد، انواع و اقسام شیوه ها هست. امروز در زمینه های مختلف- همانطور که عرض کردیم، هم در زمینه ی اقتصادی، هم در زمینه ی فرهنگی، هم در زمینه ی سیاس- یک جنگی در کشور وجود دارد. وَ إنّ أخ الحربِ أرِق؛ کسی که اهل مبارزه است بیدار است؛ بعد فرمود: وَ من نامَ لم ینُم عنه؛ اگر شما در جبهه خوابت برد، معنایش این نیست که طرف مقابل هم خوابش برده و او هم غافل است؛ اگر تو از او غافل شدی، نشانه ی این نیست که او هم از شما غافل است؛ نخیر،شما ممکن است خوابت ببرد، [اما] او بیدار باشد؛ این را باید توجه داشت؛ لذاست که عرصه عرصه ی مهمی است.[۱۶]


•دوران سازندگی، دوران جهاد اکبر هم هست آن ملتی که با خدا آشتی باشد، آن ملتی که تضرع و توسل به خدا را فراموش نکند، راه سازندگیش هم هموارتر خواهد شد. «و یاقوم استغفروا ربّکم ثم توبوا الیه یرسل السماء علیکم مدرارا و یزدکم قوهً الی قوتکم» هود 52. قرآن اینگونه به ما یاد می دهد، یعنی استغفار، به خدا برگشتن، توجه و رعایت امر ونهی الهی، پاکدامنی، تقوا، راستگویی، روح برادری و برابری، احسان به زیردستان، تواضع در مقابل برادران خواهران مسلمان، کمک به درماندگان، عبادت پروردگار، نوافل، تلاوت قرآن، دعا و توسل و تضرع. وقتی این ارزششها در یک کشور در میان ملتی وجود داشته باشد، اگر همراه با آن، عامل دیگر هم که تلاش باشد، بشود، هیچ چیز نخواهد توانست آن ملت را از پیمودن راه سعادت وصلاح باز بدارد. مراقب باشید دوران سازندگی،دوران جهاد اکبر هم هست، خودسازی، مبارزه با شیطان و مبارزه با نفس و توبه الی الله.[۱۷]


•من جاهد فانّما یجاهد لنفسه همه همت انبیا و اولیا و اوصیا و صالحین وصدیقین این بوده است که انسان دشمن درونی خود را که نفس اماّاره اوست، کشف کند و از آن بپرهیزد. این، راز بزرگ دست یافتن به مقامات و مراتب معنوی و الهی است. انسان از این رهگذر است که می تواند از فرشته هم بالاتر رود. عزیزان من همه کسانی که این ماه مبارک رمضان را پشت سر گذاشته ایم- ان شاءالله به قدر همت و استعداد خود از آن ضیافت و سفره گسترده الهی استفاده کرده ایم و هرکس توشه و دستاوردی از ماه رمضان برده است. با اتکا به این دستاورد، بیایید همه ما از امروز سعی کنیم بخشی از عیبهای درونی و نفسانی را از خودمان دور سازیم. این، به دست ما و در اختیار ماست. «ومن جاهد فإنما یجاهد لنفسه» عنکبوت 6. هرچه هم از این مجاهدت عاید شود در درجه اول متعلق به خود ماست.[۱۸]


•در این مجاهدت تنها نمی مانید بدانید که خدای متعال در این راه [جهاد با نفس] به کسانی که مجاهدت کنند کمک خواهد کرد. خدای متعال شما را در میدان مجاهدت برای رسیدن به کمال، تنها نمی گذارد و اولین سود، به خود هر شخص می رسد. علاوه بر این، منافع مبارزه با نفس، اصلاح نفس و مجاهدت درونی در راه خدا -که جهاد اکبر است- مخصوص خودِ شما هم نمی ماند، بلکه جامعه و کشور و ملت و اوضاع کشور و اوضاع سیاسی و عزت بین المللی و اوضاع اقتصادی و وضع زندگی و خلاصه دنیا و آخرت مردم، از این رهگذر رونق و تلألو و درخشش پیدا می کند.[۱۹]


•بدون جهاد نمی شود مبادا کسی خیال کند که مملکت بدون فعالیت و تلاشِ سازندگی- فقط باذکر خدا گفتن- آباد خواهد شد؛ ابداً. باید تلاش کرد، باید محاهدت کرد؛ هم مجاهدت علمی، هم مجاهدت عملی.[۲۰]


•مراقب باشید هویت جهاد تغییر نکند سعی کنید هویت جهاد تغییر پیدا نکند. اینی که شما می بینید هویت بعضی از اشخاص -فکرهایشان، ترکبیهای ذهنی شان- از اول انقلاب تا حالا صدو هشتاد درجه عوض شده، این یک روال و ممشای طبیعی نیست که بگوئید طبیعتش همین است دیگر؛ نخیر، هرگز اینجوری نیست. طبیعی این است که اگر انسان یک فکر و یک راهی را به منطق و استدلال پذیرفت، این را تا آن نقطه آخرِ راه برود و اگر عمرش کفاف نداد، در این راه بمیرد. زمان بر روی عنصرهای ضعیف و بی ریشه و اعتقادهای واهی و مبتنی بر احساس محض اثر می گذارد؛ یا زمان با همراهی طمعها و هوسها اثر می گذارد. « ان الذین تولّوا منکم یوم التقی الجمعان انما استزلهم اشیطان ببعض ما کسبوا». قرآن می گوید: آنهایی که در جنگ احد برگشتند؛ طاقت نیاوردند بایستند، این لغزش اینها به خاطر آن کاری است که قبلا کردند. ما وقتی روح را نساختیم، خودمان را محکم نکردیم، معلوم است؛ هر مماسی روی آن اثر می گذارد، یکی، دو تا، سه تا، ناگهان می بینید که شکلش عوض شد؛ اما وقتی که مثل فولاد آبدیده محکم و استوار و بر مبنای تفکر درست و منطق صحیح، هویت دینی انسان شکل گرفت وهویت انقلابی شکل گرفت، هرچه زمان بگذرد، این هویت روشن تر واضح تر، جذاب تر و مستحکم تر می شود.[۲۱]


•مبارزه بانیروی ایمان و اعتقاد من در یک جمله ساده و کوتاه عرض کنم که یک ملت، با نیروی ایمان و اعتقادش مبارزه می کند، اصلا مبارزه و جنگیدن و مقاومت کردن، با ایمان است، نه با دست و چشم و بدن. دست و چشم و بدن ابزار است. یک آدم سالم و قوی، یک تیرانداز ماهر و آگاه به همه فنون جنگی را در نظر بگیرید که به جنگیدن ایمان ندارد. یک نفر ناوارد را هم در نظر بگیرید که بلد نیست چگونه تفنگ را به دستش بگیرد، اما معتقد است که باید با چنگ و دندان جنگید. این دو نفر، کدامشان بهتر می جنگند؟ آن که جنگیدن بلد است، اما معتقد نیست، نمی جنگد! درست است که بلد است، اما بلدی خودش را به کار نمی اندازد. یکی هم هست که جنگیدن بلد نیست، اما معتقد است که باید جنگید، لذا با چنگ و دندان می جنگد و جنگیدن راه در اسرع وقت یادی می گیرد. مگر بسیجی های ما چه کار کردند؟ بسیجی های ما مگر دوره های آنچنانی دیده بودند؟ دوره های بیست روزه، دوره های چهل و پنج روزه، دوره های دوماهه و سه ماهه دیدند، اما دیدید در میدان جنگ چه کردند. چرا؟ چون معتقد بودند که باید دفاع کرد و جنگید. ملت ما از وقتی انقلاب کرد تا امروز معتقد بوده است که باید با دشمنان اسلام بجنگد؛ با متجاوزین، با زورگوها و با آن هایی که سرنوشت این مملکت را ده ها سال در دست داشتند و خوردند و چاپیدند و از بین بردند، باید مبارزه کند؛ باید همه اذت ها را کنار بگذارد و به میدان مبارزه بیاید. ملت ما ماین عقیده را داشت، به میدان آمد و انقلاب پیروز شد، جنگ پیروز شد و تا امروز بحمدالله پیش آمده ایم.[۲۲]


•آن تلاشی جهاد است که ... یکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی، که مصداق های بارزش، بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دیده می شود، «فرهنگ رزمندگی و جهاد» است. جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هرگونه تلاش در مقابله با دشمن، می تواند جهاد تلقی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر درست نیست، چون یک شرط جهاد این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یک وقت در میدان جنگ مسلحانه است که «جهاد رزمی» نام دارد، یک وقت در میدان سیاست است که « جهاد سیاسی» نامیده می شود. یک وقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به «جهاد فرهنگی» تعبیر می شود، و یک وقت در میدان سازندگی است که به آن « جهاد سازندگی» اطلاق می گردد. البته جهاد، با عنوانهای دیگر و در میدانهای دیگر هم هست. پس شرط اول جهاد این است که در آن تلاش و کوشش باشد و شرط دومش اینکه در مقابل دشمن صورت گیرد.[۲۳]


•جهد بود، جهاد نبود مبارزه انواع و اقسامی دارد؛ مبارزه علمی داریم، مبارزه مطبوعاتی داریم، مبارزه سیاسی داریم، مبارزه اقتصادی داریم، مبارزه نظامی داریم، مبارزه آشکار داریم، مبارزه پنهان داریم، اما نقطه مشترکی در همه اینها وجود دارد و آن اینکه در مقابل یک خصم است، در مقابل یک مانع است. مبارزه با دوست معنی ندارد، مبارزهدر مقابل یک دشمن است. فرض کنید در دوران اختناق، کسی هر هقته مثلا پنج تا کتاب می خواند، خیلی کار بود، اما لزوما مبارزه نبود، جهد بود، جهاد نبود. اگر می خواست جهاد باشد باید کتابی را می خواند که در حرکت او در مواجهه ی او با رژیم طاغوت و رژیم اختناق تاثیر داشت، آنوقت می شد جهاد. خاصیت جهاد این است.[۲۴]


•در راس همه تلاش ها هم تلاش علمی، هم تلاش اقتصادی، هم تلاش به معنای تعاون اجتماعیمیان افراد، همه لازم است؛ اما در راس همه این تلاشها آمادگی برای جان فشانی است که یک ملت را در میان ملتها سرافراز می کند.[۲۵]


•همه عرصه های زندگی، عرصه ی جهادند باید دانست که رحمت الهی و کمک الهی بستگی دارد به حرکت و تلاش انسان مومن، به عمل صالح او. باید در میدان باشیم، باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم، مجاهدت را فراموش نکنیم، جهاد در صحنه های مختلف، وظیفه ماست وضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنه سیاسی هم جهاد هست، در صحنه های فرهنگی هم جهاد هست، در صحنه تبلیغاتی و اربتاطی هم جهاد هست، در صحنه های اجتماعی هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامی نیست، انواع و اقسام عرصه های زندگی بشر، عرصه جهادند.[۲۶]

پانویس

  1. بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386
  2. بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج مستضعفین 6/9/1393
  3. بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت 20/8/1383
  4. بیانات در دیدار مسئولان نظام در روز عید مبعث 19/4/1389
  5. بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386
  6. بیانات در جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه 20/7/1390
  7. بیانات در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس جوانان و بیداری اسلامی 10/11/1390
  8. بیانات در دیدار دانشمندان هسته ای 3/12/1390
  9. بیانات در یادمان شهدای شرق کارون 6/1/1393
  10. بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز 19 دی 19/10/1390
  11. بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور 29/8/1392
  12. بیانات در دیدار شرکت کنندگان در اجلاس جوانان و بیداری اسلامی 10/11/1390
  13. بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت 9 دی 21/9/1390
  14. بیانات در دیدار اعضای ستاد کنگره ی بزرگداشت سه هزار شهید استان سمنان 29/8/1932
  15. بیانات در جمع خانواده های شهدا وایثارگران کرمانشاه 21/7/1390
  16. بیانات در اولین روز ورود به ساری22/7/1374
  17. بیانات در اولین روز ورود به ساری 22/7/1374
  18. بیانات مقام معظم رهبری در خطبه های نماز عید سعید فطر 11/12/1373
  19. بیانات در خطبه های نماز عید سعید فطر 11/12/1373
  20. بیانات در اولین روز ورود به ساری 22/7/1374
  21. بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386
  22. بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان 15/2/1372
  23. بیانات در دیدار جمعی از کارگران ومعلمان 15/2/1372
  24. بیانات در بازدید از پژوهشکده رویان 25/4/1386
  25. بیانات در یادمان شهدای شرق کارون 6/1/1393
  26. بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت (ع) 25/4/1386