شهید حسن حاجی پور: تفاوت بین نسخه‌ها
Kolahkaj9706 (بحث | مشارکتها) |
|||
| (یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده) | |||
| سطر ۱۳: | سطر ۱۳: | ||
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
| − | بسم رب شهدا و الصديقين «رب اشرحلي صدري و يسرلي امري واحلل عقده من لساني يفقهوا قولي» به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام خدمت آقاي امام زمان(ع)و نايب بر حقش امام خميني و با سلام و درود به خانواده‌هاي شهدا و اسرا و مفقودين خدايا از گناهم در گذر و مرا ببخش. تو کريم و رحيم هستي من که تمحل زخمي کوچک در بدن را ندارم چگونه تحمل عذاب تو را دارم. بارالها مرا لحظه‌اي به خودم وامگذار و مرا به راه راست هدايت کن. هدفم از آمدن به جبهه لبيک گفتن به نداي هل من ناصر ينصروني و دفاع از ميهن اسلامي و پايمال نشدن خون شهدا و نيز مي‌آيم به جبهه تا با ريختن خون خود نهال انقلاب را آبياري کنم و تا ريشه ظلم از زمين برکنده شود اميدوارم که جوانهاي اين کشور جانشان را در طبق اخلاص گذاشته و با هدفي مقدس به دشمن بعثي مجال مقاومت در برابر رزمندگان اسلام را ندهند. دوست ندارم در رختخواب ذلت بميرم چونکه امام حسين (ع)در نبرد با کفر شهيد شد. اين پدر و مادرها مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري کنيد و زيرا فردا در مقابل خون شهداي کربلا و همين طور شهداي انقلاب اسلامي مسئول خواهيد بود. اي برادران و خواهران، پدران، مادران و همه و همه استغفار و دعا را از ياد نبريد و هميشه به ياد خدا باشيد چرا که «الا بذکرالله تطمئن القلوب»(با ياد خدا قلبها آرامش مي‌يابد)و هميشه جلوي منافقين و کفر و ظلم بايستيد و نگذاريد بين شما جدايي بيندازد. قدر رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي امام خميني را بدانيد و به گفته‌هاي ايشان عمل کنيد. به پدر و مادر و خواهرانم سفارش مي‌کنم براي من گريه نکنند چرا که با اين کار دشمن اسلام شاد مي‌شود اين مصيبت‌ها و سختي‌ها زود گذر است و پاداش صبر شما نعمات ابدي و بي پاپان خداوندي است و سخني با خواهرام و تمام خواهرانم حجاب خود را حفظ کرده و زينب گونه باشيد و سخني با همکلاسيان و هم سن و سالهايم هيچ وقت جبهه‌ها يادتان نرود و جبهه‌ها را نکند خالي بگذاريد و جان خود را در طبق اخلاص در راه اسلام و ميهن خود بگذاريد و اگر کسي ازمن بدي ديده يا به او جسارتي کرده مرا ببخشد و عفو کند. و اما اي پدر و مادر عزيزم که من هميشه باعث ناراحتي شما بوده‌ام مرا ببخشيد و از خدا برايم طلب آمرزش کنيد برايم نماز قرض و روزه و صدقه بدهيد يادتان نرود. اگر خود نمي‌توانيد به کسي ديگر بگوييد که انجام دهد و همچنين از برادر و خواهرانم معذرت مي‌خواهم اگر باعث اذيت آنها بوده‌ام و دوست دارم وقتي که شهيد شدم قبرم پهلوي قبر عمويم باشد و هيچکس برايم گريه نکند که اين کار باعث شادي دشمن مي‌شود و بالاخره از تمام دوستان، اقوام و آشنايان طلب عفو دارم. «والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته» حسن حاجي پور 17/12/63<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= | + | بسم رب شهدا و الصديقين «رب اشرحلي صدري و يسرلي امري واحلل عقده من لساني يفقهوا قولي» به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام خدمت آقاي امام زمان(ع)و نايب بر حقش امام خميني و با سلام و درود به خانواده‌هاي شهدا و اسرا و مفقودين خدايا از گناهم در گذر و مرا ببخش. تو کريم و رحيم هستي من که تمحل زخمي کوچک در بدن را ندارم چگونه تحمل عذاب تو را دارم. بارالها مرا لحظه‌اي به خودم وامگذار و مرا به راه راست هدايت کن. هدفم از آمدن به جبهه لبيک گفتن به نداي هل من ناصر ينصروني و دفاع از ميهن اسلامي و پايمال نشدن خون شهدا و نيز مي‌آيم به جبهه تا با ريختن خون خود نهال انقلاب را آبياري کنم و تا ريشه ظلم از زمين برکنده شود اميدوارم که جوانهاي اين کشور جانشان را در طبق اخلاص گذاشته و با هدفي مقدس به دشمن بعثي مجال مقاومت در برابر رزمندگان اسلام را ندهند. دوست ندارم در رختخواب ذلت بميرم چونکه امام حسين (ع)در نبرد با کفر شهيد شد. اين پدر و مادرها مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري کنيد و زيرا فردا در مقابل خون شهداي کربلا و همين طور شهداي انقلاب اسلامي مسئول خواهيد بود. اي برادران و خواهران، پدران، مادران و همه و همه استغفار و دعا را از ياد نبريد و هميشه به ياد خدا باشيد چرا که «الا بذکرالله تطمئن القلوب»(با ياد خدا قلبها آرامش مي‌يابد)و هميشه جلوي منافقين و کفر و ظلم بايستيد و نگذاريد بين شما جدايي بيندازد. قدر رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي امام خميني را بدانيد و به گفته‌هاي ايشان عمل کنيد. به پدر و مادر و خواهرانم سفارش مي‌کنم براي من گريه نکنند چرا که با اين کار دشمن اسلام شاد مي‌شود اين مصيبت‌ها و سختي‌ها زود گذر است و پاداش صبر شما نعمات ابدي و بي پاپان خداوندي است و سخني با خواهرام و تمام خواهرانم حجاب خود را حفظ کرده و زينب گونه باشيد و سخني با همکلاسيان و هم سن و سالهايم هيچ وقت جبهه‌ها يادتان نرود و جبهه‌ها را نکند خالي بگذاريد و جان خود را در طبق اخلاص در راه اسلام و ميهن خود بگذاريد و اگر کسي ازمن بدي ديده يا به او جسارتي کرده مرا ببخشد و عفو کند. و اما اي پدر و مادر عزيزم که من هميشه باعث ناراحتي شما بوده‌ام مرا ببخشيد و از خدا برايم طلب آمرزش کنيد برايم نماز قرض و روزه و صدقه بدهيد يادتان نرود. اگر خود نمي‌توانيد به کسي ديگر بگوييد که انجام دهد و همچنين از برادر و خواهرانم معذرت مي‌خواهم اگر باعث اذيت آنها بوده‌ام و دوست دارم وقتي که شهيد شدم قبرم پهلوي قبر عمويم باشد و هيچکس برايم گريه نکند که اين کار باعث شادي دشمن مي‌شود و بالاخره از تمام دوستان، اقوام و آشنايان طلب عفو دارم. «والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته» حسن حاجي پور 17/12/63<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=6430 سایت یاران رضا]</ref> |
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
| + | |||
| + | |||
| + | == رده‌ها == | ||
| + | {{ترتیب‌پیش‌فرض:شهید حسن حاجی پور}} | ||
| + | [[رده: شهدا]] | ||
| + | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
| + | [[رده: شهدای ایران]] | ||
| + | [[رده: شهدای استان خراسان جنوبی ]] | ||
| + | [[رده: شهدای شهرستان بیرجند ]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۵ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۰۶
تاریخ تولد : 1344/01/02 نام : حسن محل تولد : بیرجند نام خانوادگی : حاجی‌پور تاریخ شهادت : 1364/01/18 نام پدر : علی‌اکبر مکان شهادت : تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : دانش آموز یگان خدمتی : گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : آرپی‌جی‌زن ـ ادوات
محتویات
زندگینامه
شهيد حسن حاجي پور فرزند علي اکبر در سال 1344 هـ .ش در روستاي منصور آباد از توابع شهرستان بيرجند ديده به جهان گشود. وي پس از طي دوران کودکي در خانواده‌اي مؤمن و معتقد، وارد مقطع راهنمايي شد و پس از آن به دبيرستان راه يافت. که اين ايام مصادف با جنگ تحميلي عراق عليه ايران بود او از همان سنين نوجواني عاشق جبهه و جهاد بود از همين رو درس و مشق را رها کرده، بارها به جبهه اعزام شد و مدت 83 ماه در جبهه‌ها حضور يافت و سرانجام در عمليات بدر به تاريخ 18/1/1364 هـ .ش در جزيره مجنون دعوت حق را لبيک گفت و به درجه رفيع شهادت نايل گشت، اما صد افسوس که پيکر پاکش مدت 12 سال ؟؟؟ آفتاب سوزان همان مناطق بود.
وصیت نامه
بسم رب شهدا و الصديقين «رب اشرحلي صدري و يسرلي امري واحلل عقده من لساني يفقهوا قولي» به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام خدمت آقاي امام زمان(ع)و نايب بر حقش امام خميني و با سلام و درود به خانواده‌هاي شهدا و اسرا و مفقودين خدايا از گناهم در گذر و مرا ببخش. تو کريم و رحيم هستي من که تمحل زخمي کوچک در بدن را ندارم چگونه تحمل عذاب تو را دارم. بارالها مرا لحظه‌اي به خودم وامگذار و مرا به راه راست هدايت کن. هدفم از آمدن به جبهه لبيک گفتن به نداي هل من ناصر ينصروني و دفاع از ميهن اسلامي و پايمال نشدن خون شهدا و نيز مي‌آيم به جبهه تا با ريختن خون خود نهال انقلاب را آبياري کنم و تا ريشه ظلم از زمين برکنده شود اميدوارم که جوانهاي اين کشور جانشان را در طبق اخلاص گذاشته و با هدفي مقدس به دشمن بعثي مجال مقاومت در برابر رزمندگان اسلام را ندهند. دوست ندارم در رختخواب ذلت بميرم چونکه امام حسين (ع)در نبرد با کفر شهيد شد. اين پدر و مادرها مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري کنيد و زيرا فردا در مقابل خون شهداي کربلا و همين طور شهداي انقلاب اسلامي مسئول خواهيد بود. اي برادران و خواهران، پدران، مادران و همه و همه استغفار و دعا را از ياد نبريد و هميشه به ياد خدا باشيد چرا که «الا بذکرالله تطمئن القلوب»(با ياد خدا قلبها آرامش مي‌يابد)و هميشه جلوي منافقين و کفر و ظلم بايستيد و نگذاريد بين شما جدايي بيندازد. قدر رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي امام خميني را بدانيد و به گفته‌هاي ايشان عمل کنيد. به پدر و مادر و خواهرانم سفارش مي‌کنم براي من گريه نکنند چرا که با اين کار دشمن اسلام شاد مي‌شود اين مصيبت‌ها و سختي‌ها زود گذر است و پاداش صبر شما نعمات ابدي و بي پاپان خداوندي است و سخني با خواهرام و تمام خواهرانم حجاب خود را حفظ کرده و زينب گونه باشيد و سخني با همکلاسيان و هم سن و سالهايم هيچ وقت جبهه‌ها يادتان نرود و جبهه‌ها را نکند خالي بگذاريد و جان خود را در طبق اخلاص در راه اسلام و ميهن خود بگذاريد و اگر کسي ازمن بدي ديده يا به او جسارتي کرده مرا ببخشد و عفو کند. و اما اي پدر و مادر عزيزم که من هميشه باعث ناراحتي شما بوده‌ام مرا ببخشيد و از خدا برايم طلب آمرزش کنيد برايم نماز قرض و روزه و صدقه بدهيد يادتان نرود. اگر خود نمي‌توانيد به کسي ديگر بگوييد که انجام دهد و همچنين از برادر و خواهرانم معذرت مي‌خواهم اگر باعث اذيت آنها بوده‌ام و دوست دارم وقتي که شهيد شدم قبرم پهلوي قبر عمويم باشد و هيچکس برايم گريه نکند که اين کار باعث شادي دشمن مي‌شود و بالاخره از تمام دوستان، اقوام و آشنايان طلب عفو دارم. «والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته» حسن حاجي پور 17/12/63[۱]
پانویس
