شهید حمید رضا سیاوش شاه عنایتی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده)
سطر ۵۹: سطر ۵۹:
 
<gallery>
 
<gallery>
  
Image:شهید حمیدرضا سیاوش شاه عنایتی1.jpg
 
 
Image:شهید حمیدرضا سیاوش شاه عنایتی.jpg
 
Image:شهید حمیدرضا سیاوش شاه عنایتی.jpg
 +
Image:شهید حمیدرضا سیاوش شاه عنایتی1.jpg
  
 
</gallery>
 
</gallery>
 +
  
  

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۲۳

حمید رضا سیاوش شاه عنایتی
شهید حمیدرضا سیاوش شاه عنایتی.jpg
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد 1347 ، تهران ، شمیرانات
شهادت 1366/08/24
محل دفن شمیرانات،امامزاده علی اکبر(ع ) چیذر


زندگی نامه

شهید حمید رضا سیاوش شاه عنایتی در سال 1347 در تهران و در چیذر متولد شد. او در خانواده‌ای مذهبی رشد کرد و در مدرسه ابتدایی به تحصیل مشغول شد و در کنار تحصیل به یادگیری قرآن کریم پرداخت. در این بین جریانات انقلاب در حال اوج گیری بود و او به تظاهرات و راهپیمایی‌ها به همراه مادر متدین خود شرکت می کرد تا این که رژیم طاغوت را سرنگون کنند. شهید علقه فراوانی نسبت به حضرت امام خمینی (قدس سره) داشت. وی بعد از اتمام دوره ابتدایی در مدرسه راهنمایی بابا طاهر به تحصیل پرداخت و در سال سوم ترک تحصیل کرد. بعد از آن دو سال در کنار پدرش به کار مشغول گردید. ویژگی برجسته او رعایت حلال و حرام و امر به معروف و نهی از منکر بود. در سال 1365 به خدمت سربازی رفت و دوره آموزشی را در مشهد و بعد از آن 8 ماه تا زمان شهادت در فکه از کیان مقدس جمهوری اسلامی دفاع کرد. شهید حمید رضا سیاوش شاه عنایتی پیرو فرمان امام در جبهه‌های حق علیه باطل می جنگید و سرانجام در تاریخ 1366/08/24 در فکه در حال نگهبانی وقتی پستش تمام شد برای استراحت به داخل چادر رفت و لحظاتی بعد با اصابت خمپاره به چادرش به ندای الهی لبیک گفت و شربت شهادت را نوشید و به لقاء الله پیوست. پیکر پاک و مطهر آن شهید والامقام در امامزاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد. یگان اعزام کننده: ارتش لشکر7 زرهی مشهد.

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم به نام امام زمان مهدى(عجل الله فرجه) و به نام خمینى رهبر و امام كبیر ما، جانم به فدایش. خدمت پدرم، مادرم، برادرم، خانم برادرم، تمامى برادران و پسر برادرم، سلام و امیدوارم كه سلامت باشید. من یوسف این وصیت‌نامه را براى شما مى‌نویسم. مادرجان! زندگى چند روزى بیش نیست و نمى‌شود به این زندگى دلخوش كرد، پس اگر خداوند شهادت را نصیب من كرد هیچ ناراحت نشوید و دشمن را شاد نكنید. همه شما مى‌دانید من براى چه به جبهه رفتم، چون همه مى‌دیدند كه كشور اسلامى ما در خطر است، مگر یادتان رفت كه در شعارها همه چیز مى‌گفتند. فریاد هل من ناصر ینصرنى، لبیك یا خمینى، سكوت هر مسلمان خیانت است به قرآن. پس خانواده ما هم هیچ‌ موقع به قرآن خیانت نمى‌كند و همیشه پشتوانه اسلام است. كشور اسلامى كه رهبر آن خمینى كبیر است، مگر مى‌شود بدون سرباز جان بر كفى مانند همه سربازان و سپاهیانی که در راه اسلام شهید مى‌شوند و باكى ندارند. من هم یكى از آنها كه به فریاد حسین زمان لبیك گفتند، من هم یكى از آنها هستم كه به جبهه حق علیه باطل رفتم و بر علیه استكبار جهانى مى‌جنگم! درود بر امام امت، رهبر عالی قدر زمان، حسین زمان روح الله الموسوى الخمینى سر قبر من عكس امام باشد. نماز جمعه در دانشگاه یادتان نرود. و حالا تمامى دار و ندارم نقدى به اصغر مى‌رسد و وسایل من از آچار و هدیه و وسایل خرده به اكبر مى‌رسد. و مقدار 1000 ریال سكه پنج تومانی دارم كه به یادگار نگه دارید و مرا در كنار سعید به خاك بسپارید. و اینك این حرف آخر من است: مبادا كه خمینى كبیر را تنها بگذارید؛ او مردى از تبار حسین است و ولی فقیه است؛ دشمنان در صددند كه قلب او را به درد آورند. بابا و مامان جان! به جبهه‌ها كمك كنید و امام را فراموش نكنید. چون او نایب امام زمان(عجل الله فرجه) است و منافقان در صددند كه یاران او را از بین ببرند. به امید امام زمان(عجل الله فرجه) در هر كجا كه هستید روحانیت را رها نكنید. پیروزى جنگ از آن ماست؛ همان طور كه خدا گفته است كه دشمنان اسلام كور و نادانند و این پیر فرزانه تنها امید ماست. آمریكا و شوروى از ترس نمى‌دانند كه چكار كنند و این امام ماست كه با سیاست قرآنى خود دشمنان اسلام را در هم مى‌كوبد. به امید پیروزى اسلام بر كفر جهانى و جرثومه فساد. خداحافظ شما الله اكبر خمینى رهبر

منبع:[۱]

نگارخانه تصاویر


پانویس

  1. سایت شهدای ارتش

رده