شهید وجیه الله شالی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی « نام: وجیه الله شالی نام پدر: محمد نام مادر: صغری بیگم محل تولد: قزوین-محمود...» ایجاد کرد)
 
 
(۳ نسخه‌های متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۲۵: سطر ۲۵:
  
  
زندگینامه
+
==زندگینامه==
  
 
شهید وجیه الله شالی پنجم فروردین ۱۳۳۸ در روستای محمودآباد از توابع شهر قزوین به دنیا آمد.پدرش محمد، کشاورز بود و مادرش صغرابیگم نام داشت.تا پایان دوره ابتدایی درس خواند.قصاب بود.سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد.از سوی بسیج در جبهه حضور یافت بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۳ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به کمر و پا شهید شد.مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است  
 
شهید وجیه الله شالی پنجم فروردین ۱۳۳۸ در روستای محمودآباد از توابع شهر قزوین به دنیا آمد.پدرش محمد، کشاورز بود و مادرش صغرابیگم نام داشت.تا پایان دوره ابتدایی درس خواند.قصاب بود.سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد.از سوی بسیج در جبهه حضور یافت بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۳ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به کمر و پا شهید شد.مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است  
  
  
وصیت نامه شهید
+
==وصیت نامه==
  
  "این جانب با تمام وجود و آگاهی به احکام الهی که از طرف خداوند و به توسط پیامبر (ص) آمده است،معتقد و تسلیم و در حد امکان و وسعم عامل می باشم و اگر به آرزوی خویش که شهادت باشد برسم این طور نیست که بنده با اعمال خود به آن درجه رسیده باشم؛ بلکه معبودم این بنده ضعیفش را کمک کرد و دستم را گرفت و در جهت صراط مستقیم خود رهنمون ساخت. واما پدر و مادرم ! می دانم در شهادتم ناراحت و محزون می شوید؛ ولی هر وقت قلب تان گرفت ذکر خدا را بر زبان جاری کنید که خداوند فرموده است : « الا بذکر الله تطمئن القلوب » و هیچ وقت در انظار گریه نکنید؛ بلکه در آن حالت ها امام حسین(ع) را به یاد آورید که چگونه با مصیبت ها دست و پنجه نرم کرد.آن سرور را راهنما و الگوی خود قرار دهید و برای آن بزرگوار گریه کنید....و همین طور شما مادرم ! زینب وار باشید و شما برادران و خواهرانم ! به جای گریه و زاری، تقوا و حجاب را رعایت کنید و سلاحم را بردارید و از این انقلاب که به حق اسلامی است دفاع نمایید . ... و شما همسرم ! در این امر سهیم هستی؛ بدان که اگر مشکلات را متحمل نمی شدی، بنده نمی توانستم در این راه خطیر صددرصد با خیال راحت قدم بردارم و انجام وظیفه نمایم؛ بلکه کمک و یاری شما درصد بالایی دارد و میدانی مأموریت حضرت زینب (س) با شهادت امام حسین (ع) در کربلا تمام نشد؟ بلکه شروع شد و شما هم مانند آن بانوی اسوه و اسطوره، انجام وظیفه کن و مأموریت خود را به اتمام برسان و در تربیت فرزندان مان کوشا باش و تلاش کن افراد صالح و سالم به جامعه اسلامی تحویل دهی  و اما چند جمله ای به شما برادران و خواهران حزب الله عرض می کنم :هوشیار باشید که این جانیان از خدا بی خبر هدف شان شکست اسلام و قرآن است و همگی وظیفه دارید و داریم که از دین و شرف خود دفاع نماییم.واما، آن هایی که شایعه پراکنی و نفاق می کنند، بدانند دیگر وقت این حرف ها گذشته و این ملت مسلمان و با ایمان، از خواب غفلت بیدار شده است.عزیزان رزمنده !شما همگی با آگاهی تمام و دید وسیع و دلی پُر از عشق به الله به صحنه آمدید و شوق نور حسینی در سر داشتید و به این عقیده و شور به سوی هدف خود حرکت کردید و می کنید و از این راه خسته نخواهید شد.شما با در صحنه بودن خود، مشت محکمی بر دهان یاوه سرایان بکوبید؛ باشد که دین الله بر همه آن ها غلبه نماید" وجیه الله شالی
+
  "این جانب با تمام وجود و آگاهی به احکام الهی که از طرف خداوند و به توسط پیامبر (ص) آمده است،معتقد و تسلیم و در حد امکان و وسعم عامل می باشم و اگر به آرزوی خویش که شهادت باشد برسم این طور نیست که بنده با اعمال خود به آن درجه رسیده باشم؛ بلکه معبودم این بنده ضعیفش را کمک کرد و دستم را گرفت و در جهت صراط مستقیم خود رهنمون ساخت. واما پدر و مادرم ! می دانم در شهادتم ناراحت و محزون می شوید؛ ولی هر وقت قلب تان گرفت ذکر خدا را بر زبان جاری کنید که خداوند فرموده است : « الا بذکر الله تطمئن القلوب » و هیچ وقت در انظار گریه نکنید؛ بلکه در آن حالت ها امام حسین(ع) را به یاد آورید که چگونه با مصیبت ها دست و پنجه نرم کرد.آن سرور را راهنما و الگوی خود قرار دهید و برای آن بزرگوار گریه کنید....و همین طور شما مادرم ! زینب وار باشید و شما برادران و خواهرانم ! به جای گریه و زاری، تقوا و حجاب را رعایت کنید و سلاحم را بردارید و از این انقلاب که به حق اسلامی است دفاع نمایید . ... و شما همسرم ! در این امر سهیم هستی؛ بدان که اگر مشکلات را متحمل نمی شدی، بنده نمی توانستم در این راه خطیر صددرصد با خیال راحت قدم بردارم و انجام وظیفه نمایم؛ بلکه کمک و یاری شما درصد بالایی دارد و میدانی مأموریت حضرت زینب (س) با شهادت امام حسین (ع) در کربلا تمام نشد؟ بلکه شروع شد و شما هم مانند آن بانوی اسوه و اسطوره، انجام وظیفه کن و مأموریت خود را به اتمام برسان و در تربیت فرزندان مان کوشا باش و تلاش کن افراد صالح و سالم به جامعه اسلامی تحویل دهی  و اما چند جمله ای به شما برادران و خواهران حزب الله عرض می کنم :هوشیار باشید که این جانیان از خدا بی خبر هدف شان شکست اسلام و قرآن است و همگی وظیفه دارید و داریم که از دین و شرف خود دفاع نماییم.واما، آن هایی که شایعه پراکنی و نفاق می کنند، بدانند دیگر وقت این حرف ها گذشته و این ملت مسلمان و با ایمان، از خواب غفلت بیدار شده است.عزیزان رزمنده !شما همگی با آگاهی تمام و دید وسیع و دلی پُر از عشق به الله به صحنه آمدید و شوق نور حسینی در سر داشتید و به این عقیده و شور به سوی هدف خود حرکت کردید و می کنید و از این راه خسته نخواهید شد.شما با در صحنه بودن خود، مشت محکمی بر دهان یاوه سرایان بکوبید؛ باشد که دین الله بر همه آن ها غلبه نماید" وجیه الله شالی<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1273 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref>
  
منبع : پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین
+
==پانویس==
 +
<references/>
  
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1273
+
== رده‌ها ==
 +
{{ترتیب‌پیش‌فرض:وجیه_الله_شالی}}
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان قزوین]]
 +
[[رده: شهدای شهرستان قزوین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۵۷


نام: وجیه الله شالی

نام پدر: محمد

نام مادر: صغری بیگم

محل تولد: قزوین-محمود آباد تاریخ تولد: ۱۳۳۸/۰۱/۰۵

محل شهادت: جزیره مجنون تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۲۴

استان محل شهادت: بصره

وضعیت تاهل: متاهل درجه: نظامی

تعداد پسر: ۱ تعداد دختر: ۲

تحصیلات: پنجم ابتدائی رشته:عملیات

محل کار: بنیاد تحت پوشش

مزار شهید: قزوین


زندگینامه

شهید وجیه الله شالی پنجم فروردین ۱۳۳۸ در روستای محمودآباد از توابع شهر قزوین به دنیا آمد.پدرش محمد، کشاورز بود و مادرش صغرابیگم نام داشت.تا پایان دوره ابتدایی درس خواند.قصاب بود.سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد.از سوی بسیج در جبهه حضور یافت بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۳ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به کمر و پا شهید شد.مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است


وصیت نامه

"این جانب با تمام وجود و آگاهی به احکام الهی که از طرف خداوند و به توسط پیامبر (ص) آمده است،معتقد و تسلیم و در حد امکان و وسعم عامل می باشم و اگر به آرزوی خویش که شهادت باشد برسم این طور نیست که بنده با اعمال خود به آن درجه رسیده باشم؛ بلکه معبودم این بنده ضعیفش را کمک کرد و دستم را گرفت و در جهت صراط مستقیم خود رهنمون ساخت. واما پدر و مادرم ! می دانم در شهادتم ناراحت و محزون می شوید؛ ولی هر وقت قلب تان گرفت ذکر خدا را بر زبان جاری کنید که خداوند فرموده است : « الا بذکر الله تطمئن القلوب » و هیچ وقت در انظار گریه نکنید؛ بلکه در آن حالت ها امام حسین(ع) را به یاد آورید که چگونه با مصیبت ها دست و پنجه نرم کرد.آن سرور را راهنما و الگوی خود قرار دهید و برای آن بزرگوار گریه کنید....و همین طور شما مادرم ! زینب وار باشید و شما برادران و خواهرانم ! به جای گریه و زاری، تقوا و حجاب را رعایت کنید و سلاحم را بردارید و از این انقلاب که به حق اسلامی است دفاع نمایید . ... و شما همسرم ! در این امر سهیم هستی؛ بدان که اگر مشکلات را متحمل نمی شدی، بنده نمی توانستم در این راه خطیر صددرصد با خیال راحت قدم بردارم و انجام وظیفه نمایم؛ بلکه کمک و یاری شما درصد بالایی دارد و میدانی مأموریت حضرت زینب (س) با شهادت امام حسین (ع) در کربلا تمام نشد؟ بلکه شروع شد و شما هم مانند آن بانوی اسوه و اسطوره، انجام وظیفه کن و مأموریت خود را به اتمام برسان و در تربیت فرزندان مان کوشا باش و تلاش کن افراد صالح و سالم به جامعه اسلامی تحویل دهی  و اما چند جمله ای به شما برادران و خواهران حزب الله عرض می کنم :هوشیار باشید که این جانیان از خدا بی خبر هدف شان شکست اسلام و قرآن است و همگی وظیفه دارید و داریم که از دین و شرف خود دفاع نماییم.واما، آن هایی که شایعه پراکنی و نفاق می کنند، بدانند دیگر وقت این حرف ها گذشته و این ملت مسلمان و با ایمان، از خواب غفلت بیدار شده است.عزیزان رزمنده !شما همگی با آگاهی تمام و دید وسیع و دلی پُر از عشق به الله به صحنه آمدید و شوق نور حسینی در سر داشتید و به این عقیده و شور به سوی هدف خود حرکت کردید و می کنید و از این راه خسته نخواهید شد.شما با در صحنه بودن خود، مشت محکمی بر دهان یاوه سرایان بکوبید؛ باشد که دین الله بر همه آن ها غلبه نماید" وجیه الله شالی[۱]

پانویس

  1. پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین

رده‌ها