شهید قاسم قراگوزلو: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۵ نسخه‌های متوسط توسط ۴ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
بسمه تعالی
+
{{جعبه اطلاعات افراد نظامی
نام   قاسم قراگوزلو
+
|نام فرد                =  قاسم قراگوزلو
نام پدر    صمد
+
|تصویر                  = 346313_429.jpg
نام مادر    ام البنین
+
|توضیح تصویر            =
محل شهادت    اروندرود
+
|ملیت                  = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی
محل تولد   بوئین زهرا - رودک   تاریخ تولد    ۱۳۴۸/۱۱/۱۸
+
|شهرت                  =
محل شهادت   اروندرود    تاریخ شهادت    ۱۳۶۴/۱۱/۲۴
+
|دین و مذهب            = [[مسلمان]]، [[شیعه]]
استان محل شهادت   خوزستان    شهر محل شهادت    آبادان
+
|تولد                   = قزوین، روستای رودک [[زادروزهای 18 بهمن |۱۳۴۸/۱۱/۱۸]]
وضعیت تاهل    مجرد    درجه نظامی   
+
|شهادت                 = آبادان ،اروندرود [[الگو:شهدای 24 بهمن |۱۳۶۴/۱۱/۲۴]]
تحصیلات   سوم متوسطه   رشته    -
+
|مرگ                    =
عملیات        سال تفحص   
+
|محل شهادت             = [[ ایران ]]، اروندرود
محل کار        بنیاد تحت پوشش   
+
|مزار                  = گلزار شهدای روستای رودک
مزار شهید    قزوین - بوئین زهرا – رودک
+
|مفقود                  =
 +
|جانباز                =
 +
|اسارت                  =
 +
|نیرو                  = بسیجی
 +
|یگانهای خدمت          =
 +
|طول خدمت              =
 +
|درجه                   =
 +
|سمت‌ها                  =
 +
|جنگ‌‌ها                  =
 +
|نشان‌های لیاقت          =
 +
|عملیات‌                =
 +
|فعالیت‌ها              =
 +
|تحصیلات                 = سوم متوسطه
 +
|تخصص‌ها                =
 +
|شغل                    =
 +
|خانواده                = مجرد
 +
}}
 +
 
  
 
==زندگی نامه==
 
==زندگی نامه==
قراگوزلو، قاسم: هجدهم بهمن ۱۳۴۸، در روستای رودک از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش صمد، کشاورز بود و مادرش ام‌البنین نام داشت. دانش‌آموز سوم متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم بهمن ۱۳۶۴، در اروندرود بر اثر اصابت گلوله به گردن، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
+
قراگوزلو، قاسم: هجدهم بهمن [[۱۳۴۸]]، در روستای رودک از توابع شهر [[بوئین‌زهرا]] به دنیا آمد. پدرش صمد، کشاورز بود و مادرش ام‌البنین نام داشت. دانش‌آموز سوم متوسطه بود. از سوی [[بسیج]] در [[جبهه]] حضور یافت. بیست و چهارم بهمن [[۱۳۶۴]]، در [[اروندرود]] بر اثر اصابت [[گلوله]] به گردن، [[شهید]] شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
  
 
==وصیت نامه==
 
==وصیت نامه==
شهید، قاسم قراگوزلو: هدفم از آمدن به جبهه این بود که با شنیدن ندای «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» حسین زمان، لبیک گویان به سوی عشق و شهادت و جهاد در التزام رکاب حسین(ع) به فرماندهی امام زمان(عج) بشتابم تا به وظیفه ی شرعی و دینی خود -که همانا دفاع از حریم اسلام، قرآن، ناموس و میهن اسلامی است- عمل نمایم، تا در روز قیامت -در پیشگاه خداوند متعال، رسول اکرم(ص)، امامان معصوم و دیگر شهدا- روسیاه نباشم. آمدم تا شاید -با اهدای خون خود در راه خدا- اندک کمکی به اسلام کرده باشم. امروز معبودم و کریمم بر من منت نهاد و مرا به دیاری رهسپار نمود که خانه ی عشاق خدا و عشاق مهدی(عج) است. مرا به محلی آورد که هر کجای آن را نگاه می کنی، نشانی از خون می بینی؛ خون پاک عزیزان و پیروان به حق حسین(ع). مرا با وجود گناهان سنگین و معاصی بیش از حد -که هر چه عهد می بستم، باز می شکستم و هر چه با مولایم پیمان می بستم، بعد از مدتی دل پُر مِهرَش را با اعمال خلاف و شکستن پیمان آزرده می نمودم- به محل حضور مولایم مهدی(عج) آورد. خلاصه این حقیر -از این که طاعتم قلیل و معصیتم کثیر است و نتوانستم احکام الهی را مو به مو اجرا کنم- شرمنده ام. شاید خون من بتواند موجب آمرزش گناهانم گردد و این افتخاری است که نصیبم شده است. ...و شما پدر و مادرم! حتماً لیاقت والدین شهید بودن را دارید. باید خدا را شُکر و افتخار کنید که فرزند خود را در راه خدا دادید. بدانید که من امانتی بودم پیش شما که خدا خواست امانتش را پس بگیرد. پدر و مادر عزیزم! می دانم که چه رنج ها کشیدید تا مرا به این سن و سال برسانید. اینک که نتوانستم برای شما فرزند خوبی باشم و جبران زحمات شما را بکنم، امیدوارم مرا به بزرگی خودتان ببخشید. برادرانم! ادامه دهنده ی راه شهدا و همانند کوهی استوار و محکم، پشتیبان اسلام، قرآن و ولایت فقیه باشید و با پیروی از امام عزیزمان، انقلاب اسلامی را به دست امام زمان(عج) بسپارید؛ -ان شاء الله. خواهرانم! با حفظ حجاب خود، مشت محکمی بر دهان یاوه گویان شرق و غرب بکوبید و ادامه دهنده ی راه شهدا و همواره دوشادوش برادران خود در صحنه باشید. در نمازهای جمعه و جماعت و در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت کنید و حافظ خون شهدا باشید. ...و اما یک مطلب کلی برای تمام ملت شهیدپرور ایران؛ ملت عزیز ایران! آیا می دانید ما پیش از انقلاب در چه وضعی بودیم؟ آیا می دانید جوانان ما دنبال چه کارهایی می رفتند؟ آیا می دانید نوکران آمریکایی چگونه بر ما مسلط بودند و خون ما را می مکیدند و آیا می دانید...؟ اکنون که با یاری خداوند متعال و رهنمودهای پیامبرگونه ی امام عزیزمان و وحدت شما ملت غیور، از ظلمت به نور رسیدیم، بیایید شُکرگزار این نعمت باشیم؛ شُکرگزار استقلال و آزادی. بیایید -تا خون در بدن داریم- یار و یاور امام عزیزمان -این مجاهد خستگی ناپذیر- و گوش به فرمان او باشیم و این جنگ را -که بر ما تحمیل شده است- با سرافرازی به نفع اسلام تمام کنیم و با از بین بُردن ظالمین و ستمگران، زمینه را برای ظهور امام عصر(عج) آماده سازیم.۱ (۱۵۸۷۹۲۵) قاسم قراگوزلو ۱۷/۰۹/۱۳۶۴
+
[[شهید قاسم قراگوزلو]]: هدفم از آمدن به [[جبهه]] این بود که با شنیدن ندای «[[هل من ناصرٍ ینصرنی]]؟» حسین زمان، لبیک گویان به سوی عشق و شهادت و [[جهاد]] در التزام رکاب حسین(ع) به [[فرماندهی امام زمان(عج)]] بشتابم تا به وظیفه ی شرعی و دینی خود -که همانا دفاع از حریم اسلام، قرآن، ناموس و میهن اسلامی است- عمل نمایم، تا در روز قیامت -در پیشگاه خداوند متعال، رسول اکرم(ص)، امامان معصوم و دیگر شهدا- روسیاه نباشم. آمدم تا شاید -با اهدای خون خود در راه خدا- اندک کمکی به اسلام کرده باشم. امروز معبودم و کریمم بر من منت نهاد و مرا به دیاری رهسپار نمود که خانه ی عشاق خدا و عشاق مهدی(عج) است. مرا به محلی آورد که هر کجای آن را نگاه می کنی، نشانی از خون می بینی؛ خون پاک عزیزان و پیروان به حق حسین(ع). مرا با وجود گناهان سنگین و معاصی بیش از حد -که هر چه عهد می بستم، باز می شکستم و هر چه با مولایم پیمان می بستم، بعد از مدتی دل پُر مِهرَش را با اعمال خلاف و شکستن پیمان آزرده می نمودم- به محل حضور مولایم مهدی(عج) آورد. خلاصه این حقیر -از این که طاعتم قلیل و معصیتم کثیر است و نتوانستم احکام الهی را مو به مو اجرا کنم- شرمنده ام. شاید خون من بتواند موجب آمرزش گناهانم گردد و این افتخاری است که نصیبم شده است. ...و شما پدر و مادرم! حتماً لیاقت والدین [[شهید]] بودن را دارید. باید خدا را شُکر و افتخار کنید که فرزند خود را در راه خدا دادید. بدانید که من امانتی بودم پیش شما که خدا خواست امانتش را پس بگیرد. پدر و مادر عزیزم! می دانم که چه رنج ها کشیدید تا مرا به این سن و سال برسانید. اینک که نتوانستم برای شما فرزند خوبی باشم و جبران زحمات شما را بکنم، امیدوارم مرا به بزرگی خودتان ببخشید. برادرانم! ادامه دهنده ی راه شهدا و همانند کوهی استوار و محکم، پشتیبان اسلام، قرآن و [[ولایت فقیه]] باشید و با پیروی از امام عزیزمان، [[انقلاب اسلامی]] را به دست امام زمان(عج) بسپارید؛ -ان شاء الله. خواهرانم! با حفظ حجاب خود، مشت محکمی بر دهان یاوه گویان شرق و غرب بکوبید و ادامه دهنده ی راه شهدا و همواره دوشادوش برادران خود در صحنه باشید. در نمازهای جمعه و جماعت و در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت کنید و حافظ خون شهدا باشید. ...و اما یک مطلب کلی برای تمام ملت [[شهیدپرور]] [[ایران]]؛ ملت عزیز ایران! آیا می دانید ما پیش از [[انقلاب]] در چه وضعی بودیم؟ آیا می دانید جوانان ما دنبال چه کارهایی می رفتند؟ آیا می دانید نوکران آمریکایی چگونه بر ما مسلط بودند و خون ما را می مکیدند و آیا می دانید...؟ اکنون که با یاری خداوند متعال و رهنمودهای پیامبرگونه ی امام عزیزمان و وحدت شما ملت غیور، از ظلمت به نور رسیدیم، بیایید شُکرگزار این نعمت باشیم؛ شُکرگزار استقلال و آزادی. بیایید -تا خون در بدن داریم- یار و یاور امام عزیزمان -این مجاهد خستگی ناپذیر- و گوش به فرمان او باشیم و این جنگ را -که بر ما تحمیل شده است- با سرافرازی به نفع اسلام تمام کنیم و با از بین بُردن ظالمین و ستمگران، زمینه را برای ظهور امام عصر(عج) آماده سازیم.۱ (۱۵۸۷۹۲۵) قاسم قراگوزلو ۱۷/۰۹/۱۳۶۴.<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1347 پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین]</ref>
منبع : پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین
+
 
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1347
+
==پانویس==
 +
<references/>
 +
 
 +
== رده‌ها ==
 +
{{ترتیب‌پیش‌فرض:قاسم_قراگوزلو}}
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان قزوین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۵۹

قاسم قراگوزلو
346313 429.jpg
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد قزوین، روستای رودک ۱۳۴۸/۱۱/۱۸
شهادت آبادان ،اروندرود ۱۳۶۴/۱۱/۲۴
نیرو بسیجی
تحصیلات سوم متوسطه
خانواده مجرد


زندگی نامه

قراگوزلو، قاسم: هجدهم بهمن ۱۳۴۸، در روستای رودک از توابع شهر بوئین‌زهرا به دنیا آمد. پدرش صمد، کشاورز بود و مادرش ام‌البنین نام داشت. دانش‌آموز سوم متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم بهمن ۱۳۶۴، در اروندرود بر اثر اصابت گلوله به گردن، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

وصیت نامه

شهید قاسم قراگوزلو: هدفم از آمدن به جبهه این بود که با شنیدن ندای «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» حسین زمان، لبیک گویان به سوی عشق و شهادت و جهاد در التزام رکاب حسین(ع) به فرماندهی امام زمان(عج) بشتابم تا به وظیفه ی شرعی و دینی خود -که همانا دفاع از حریم اسلام، قرآن، ناموس و میهن اسلامی است- عمل نمایم، تا در روز قیامت -در پیشگاه خداوند متعال، رسول اکرم(ص)، امامان معصوم و دیگر شهدا- روسیاه نباشم. آمدم تا شاید -با اهدای خون خود در راه خدا- اندک کمکی به اسلام کرده باشم. امروز معبودم و کریمم بر من منت نهاد و مرا به دیاری رهسپار نمود که خانه ی عشاق خدا و عشاق مهدی(عج) است. مرا به محلی آورد که هر کجای آن را نگاه می کنی، نشانی از خون می بینی؛ خون پاک عزیزان و پیروان به حق حسین(ع). مرا با وجود گناهان سنگین و معاصی بیش از حد -که هر چه عهد می بستم، باز می شکستم و هر چه با مولایم پیمان می بستم، بعد از مدتی دل پُر مِهرَش را با اعمال خلاف و شکستن پیمان آزرده می نمودم- به محل حضور مولایم مهدی(عج) آورد. خلاصه این حقیر -از این که طاعتم قلیل و معصیتم کثیر است و نتوانستم احکام الهی را مو به مو اجرا کنم- شرمنده ام. شاید خون من بتواند موجب آمرزش گناهانم گردد و این افتخاری است که نصیبم شده است. ...و شما پدر و مادرم! حتماً لیاقت والدین شهید بودن را دارید. باید خدا را شُکر و افتخار کنید که فرزند خود را در راه خدا دادید. بدانید که من امانتی بودم پیش شما که خدا خواست امانتش را پس بگیرد. پدر و مادر عزیزم! می دانم که چه رنج ها کشیدید تا مرا به این سن و سال برسانید. اینک که نتوانستم برای شما فرزند خوبی باشم و جبران زحمات شما را بکنم، امیدوارم مرا به بزرگی خودتان ببخشید. برادرانم! ادامه دهنده ی راه شهدا و همانند کوهی استوار و محکم، پشتیبان اسلام، قرآن و ولایت فقیه باشید و با پیروی از امام عزیزمان، انقلاب اسلامی را به دست امام زمان(عج) بسپارید؛ -ان شاء الله. خواهرانم! با حفظ حجاب خود، مشت محکمی بر دهان یاوه گویان شرق و غرب بکوبید و ادامه دهنده ی راه شهدا و همواره دوشادوش برادران خود در صحنه باشید. در نمازهای جمعه و جماعت و در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت کنید و حافظ خون شهدا باشید. ...و اما یک مطلب کلی برای تمام ملت شهیدپرور ایران؛ ملت عزیز ایران! آیا می دانید ما پیش از انقلاب در چه وضعی بودیم؟ آیا می دانید جوانان ما دنبال چه کارهایی می رفتند؟ آیا می دانید نوکران آمریکایی چگونه بر ما مسلط بودند و خون ما را می مکیدند و آیا می دانید...؟ اکنون که با یاری خداوند متعال و رهنمودهای پیامبرگونه ی امام عزیزمان و وحدت شما ملت غیور، از ظلمت به نور رسیدیم، بیایید شُکرگزار این نعمت باشیم؛ شُکرگزار استقلال و آزادی. بیایید -تا خون در بدن داریم- یار و یاور امام عزیزمان -این مجاهد خستگی ناپذیر- و گوش به فرمان او باشیم و این جنگ را -که بر ما تحمیل شده است- با سرافرازی به نفع اسلام تمام کنیم و با از بین بُردن ظالمین و ستمگران، زمینه را برای ظهور امام عصر(عج) آماده سازیم.۱ (۱۵۸۷۹۲۵) قاسم قراگوزلو ۱۷/۰۹/۱۳۶۴.[۱]

پانویس

  1. پایگاه اطلاع رسانی سرداران و 3000 شهید استان قزوین

رده‌ها