شهید ابراهیم سرچاهی: تفاوت بین نسخهها
از دانشنامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
سطر ۳۰: | سطر ۳۰: | ||
− | خاطرات | + | ==خاطرات== |
یادم هست آخرین مرخصی که همسرم سید ابوالقاسم آمده بود به من گفت : مبلغ 500 تومان نذر کرده ام، که در ضریح امام رضا (ع) بیندازم وقتی که به مشهد رفتی و مشرف شدی آن 500 تومان نذر را ادا کن گویا به ایشان الهام شده بودکه این دفعه که به جبهه برود دیگر برنمی گردد و شهید می شود . خلاصه بعد از اینکه ایشان عازم جبهه شدند و بعد از چند مدتی خبر شهادت ایشان رسید یکروز قرار شد ما را به زیارت امام رضا (ع) ببرند . وقتی به حرم وارد شدم خیلی گریه کردم و یاد آن روزی که همسرم گفت : نذرم را ادا کن افتادم و مبلغی را که گفته بود ادا کردم . پس از آنکه سوار اتوبوس شدم که به طرف توس حرکت کنیم، شهید تا خود توس با من آمد و به من نگاه می کرد و می خندید که در نزدیکی شهر توس ناپدید شد . | یادم هست آخرین مرخصی که همسرم سید ابوالقاسم آمده بود به من گفت : مبلغ 500 تومان نذر کرده ام، که در ضریح امام رضا (ع) بیندازم وقتی که به مشهد رفتی و مشرف شدی آن 500 تومان نذر را ادا کن گویا به ایشان الهام شده بودکه این دفعه که به جبهه برود دیگر برنمی گردد و شهید می شود . خلاصه بعد از اینکه ایشان عازم جبهه شدند و بعد از چند مدتی خبر شهادت ایشان رسید یکروز قرار شد ما را به زیارت امام رضا (ع) ببرند . وقتی به حرم وارد شدم خیلی گریه کردم و یاد آن روزی که همسرم گفت : نذرم را ادا کن افتادم و مبلغی را که گفته بود ادا کردم . پس از آنکه سوار اتوبوس شدم که به طرف توس حرکت کنیم، شهید تا خود توس با من آمد و به من نگاه می کرد و می خندید که در نزدیکی شهر توس ناپدید شد . | ||
منبع : سایت یاران رضا http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11443 | منبع : سایت یاران رضا http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11443 | ||
+ | |||
+ | |||
+ | |||
+ | == ردهها == | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض:سید ابراهیم_سرچاهی}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان نیشابور]] |
نسخهٔ ۱۲ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۱۰
سید ابراهیم سرچاهی | |
---|---|
ملیت | ایرانی |
دین و مذهب | مسلمان، شیعه |
تولد | نیشابور |
شهادت | ۱۳۶۷/۱/۳ |
یگانهای خدمت | لشکر۵نصر |
سمتها | خمپاره انداز_ادوات |
خاطرات
یادم هست آخرین مرخصی که همسرم سید ابوالقاسم آمده بود به من گفت : مبلغ 500 تومان نذر کرده ام، که در ضریح امام رضا (ع) بیندازم وقتی که به مشهد رفتی و مشرف شدی آن 500 تومان نذر را ادا کن گویا به ایشان الهام شده بودکه این دفعه که به جبهه برود دیگر برنمی گردد و شهید می شود . خلاصه بعد از اینکه ایشان عازم جبهه شدند و بعد از چند مدتی خبر شهادت ایشان رسید یکروز قرار شد ما را به زیارت امام رضا (ع) ببرند . وقتی به حرم وارد شدم خیلی گریه کردم و یاد آن روزی که همسرم گفت : نذرم را ادا کن افتادم و مبلغی را که گفته بود ادا کردم . پس از آنکه سوار اتوبوس شدم که به طرف توس حرکت کنیم، شهید تا خود توس با من آمد و به من نگاه می کرد و می خندید که در نزدیکی شهر توس ناپدید شد .
منبع : سایت یاران رضا http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11443