شهید محمدحسین‌ سنائی‌پور: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(پانویس)
سطر ۵۱: سطر ۵۱:
 
خواب دیدم داخل یک باغ بزرگی هستم و در آن پر از درختان میوه است و نهرهای آب جاری است و من به همراه خانواده با همسرم محمد حسین زیر یک درخت نشسته ایم. وقتی خواستیم بیائیم به ایشان گفتم ؛ بلندشو برویم. گفت شما بچه ها را ببرید من نگهبان همین باغ هستم و جایم همین جاست شما هیچ ناراحتی نداشته باشید ؛ وقتی رفتی خانه قبرم را از سنگ مرمر درست کن طوری که سفیدی آن مثل سفیدی برف باشد. که از خواب بلند شدم.
 
خواب دیدم داخل یک باغ بزرگی هستم و در آن پر از درختان میوه است و نهرهای آب جاری است و من به همراه خانواده با همسرم محمد حسین زیر یک درخت نشسته ایم. وقتی خواستیم بیائیم به ایشان گفتم ؛ بلندشو برویم. گفت شما بچه ها را ببرید من نگهبان همین باغ هستم و جایم همین جاست شما هیچ ناراحتی نداشته باشید ؛ وقتی رفتی خانه قبرم را از سنگ مرمر درست کن طوری که سفیدی آن مثل سفیدی برف باشد. که از خواب بلند شدم.
  
یک روز من به همراه چند تا از دوستانم وقتی از مدرسه تعطیل شدیم رفتیم بیرون برای چیدن گل لاله وقتی گل لاله چیدیم و به خانه برگشتیم .دیدم حال مادرم طوری دیگری است گفتم چه شده است . مادرجان! گفت: چند نفر آمدند و به من گفتند؛ پدرت مفقود شده است که اصلاً آن روزیادم نمی رود.
+
یک روز من به همراه چند تا از دوستانم وقتی از مدرسه تعطیل شدیم رفتیم بیرون برای چیدن گل لاله وقتی گل لاله چیدیم و به خانه برگشتیم .دیدم حال مادرم طوری دیگری است گفتم چه شده است . مادرجان! گفت: چند نفر آمدند و به من گفتند؛ پدرت مفقود شده است که اصلاً آن روزیادم نمی رود.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11825 سایت یاران رضا]</ref>
منبع: سایت یاران رضا 
+
 
http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11825
+
 
 +
==پانویس==
 +
<references/>

نسخهٔ ‏۵ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۲۸

محمد حسین سنائی پور
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد سبزوار
شهادت ۱۳۶۷/۴/۴
سمت‌ها رزمنده
جنگ‌‌ها جنگ ایران و عراق
خانواده نام پدر:غلامعلی






کد شهید: 6714514 تاریخ تولد : نام : محمدحسین‌ محل تولد : سبزوار نام خانوادگی : سنائی‌پور تاریخ شهادت : 1367/04/04 نام پدر : غلامعلی‌ مکان شهادت :

تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت : شغل : یگان خدمتی : گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است. نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌ گلزار :

خاطرات

خواب دیدم داخل یک باغ بزرگی هستم و در آن پر از درختان میوه است و نهرهای آب جاری است و من به همراه خانواده با همسرم محمد حسین زیر یک درخت نشسته ایم. وقتی خواستیم بیائیم به ایشان گفتم ؛ بلندشو برویم. گفت شما بچه ها را ببرید من نگهبان همین باغ هستم و جایم همین جاست شما هیچ ناراحتی نداشته باشید ؛ وقتی رفتی خانه قبرم را از سنگ مرمر درست کن طوری که سفیدی آن مثل سفیدی برف باشد. که از خواب بلند شدم.

یک روز من به همراه چند تا از دوستانم وقتی از مدرسه تعطیل شدیم رفتیم بیرون برای چیدن گل لاله وقتی گل لاله چیدیم و به خانه برگشتیم .دیدم حال مادرم طوری دیگری است گفتم چه شده است . مادرجان! گفت: چند نفر آمدند و به من گفتند؛ پدرت مفقود شده است که اصلاً آن روزیادم نمی رود.[۱]


پانویس

  1. سایت یاران رضا