شهید علیرضا حافظی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
جز
 
(۵ نسخه‌های متوسط توسط ۴ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
تاریخ تولد : 1341/09/14
 
تاریخ تولد : 1341/09/14
  
نام : علیرضا محل تولد : نیشابور
+
نام : علیرضا  
  
نام خانوادگی : حافظ‌ی‌ تاریخ شهادت : 1364/11/22
+
محل تولد : نیشابور
  
نام پدر : محمدعلی‌ مکان شهادت :
+
نام خانوادگی : حافظی
  
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت :
+
تاریخ شهادت : 1364/11/22
  
شغل : یگان خدمتی :
+
نام پدر : محمدعلی‌
 +
 
 +
مکان شهادت :
 +
 
 +
تحصیلات : نامشخص
 +
 
 +
منطقه شهادت :
 +
 
 +
شغل :  
 +
 
 +
یگان خدمتی :
  
 
گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان
 
گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان
  
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : مربی‌اموزش‌
+
نوع عضویت : سایر شهدا  
  
گلزار : بهشت‌فضل‌
+
مسئولیت : مربی‌اموزش‌
  
 +
گلزار : بهشت‌ فضل‌
  
rId6
 
  
  
  
==خاطرات==
 
  
-    می گفتند : عمر من کوتاه است می خواهم فرزندی داشته باشم و قبل از شهادت او را ببینم ایشان موقع تولد فرزندم (زینب ) جبهه بودند از طریق تلفن به ایشان خبر دادیم و پس از کسب اطلاع از تولد فرزندشان به نیشابور آمدند به خاطر تولد فرزندمان مرا به تالار فیروزه (بردند) و سور دادند و ساعتی هم به عنوان هدیه برای من خریدند . در موقع تولد فرزند دّومم ( زهرا ) هم ایشان در جبهه بودند . بعد از مدتی که ایشان با خبر شدند ، سه روز مرخصی گرفته و آمدند به اسامی زینب و زهرا (س) علاقه زیادی داشتند. به نحوی که در مدت چهل و هشت ساعت شناسنامه دختر دومم را به نام زهرا از اداره ثبت و احوال گرفته و بعد به جبهه رفت .
+
==خاطرات==
  
-    ایشان چند بار در جبهه مجروح شده بود . ترکشی به کمر و تیری به کتف ایشان اصابت کرده بود . امّا به کسی نمی گفت که مجروح شده است . می گفت : این مجروحیّت ها بخاطر[[ امام حسین (ع)]] است و اگر بگوئیم ، اجرش از بین می رود . برای بیرون آوردن ترکشی که به بدنش اصابت کرده بود به پزشک مراجعه کرد ، ولی پزشک ها نظر داده بودند که اگر[[ ترکش]] را خارج کنیم ، قطع نخاع می شوی .
+
-    می گفتند : عمر من کوتاه است می خواهم فرزندی داشته باشم و قبل از شهادت او را ببینم ایشان موقع تولد فرزندم (زینب ) جبهه بودند از طریق تلفن به ایشان خبر دادیم و پس از کسب اطلاع از تولد فرزندشان به [[نیشابور]] آمدند به خاطر تولد فرزندمان مرا به تالار فیروزه (بردند) و سور دادند و ساعتی هم به عنوان هدیه برای من خریدند . در موقع تولد فرزند دّومم ( زهرا ) هم ایشان در جبهه بودند . بعد از مدتی که ایشان با خبر شدند ، سه روز مرخصی گرفته و آمدند به اسامی زینب و زهرا (س) علاقه زیادی داشتند. به نحوی که در مدت چهل و هشت ساعت شناسنامه دختر دومم را به نام زهرا از اداره ثبت و احوال گرفته و بعد به جبهه رفت .
  
منبع سایت یاران رضا
+
-    ایشان چند بار در جبهه مجروح شده بود . ترکشی به کمر و تیری به کتف ایشان اصابت کرده بود . امّا به کسی نمی گفت که مجروح شده است . می گفت : این مجروحیّت ها بخاطر[[امام حسین (ع)]] است و اگر بگوئیم ، اجرش از بین می رود . برای بیرون آوردن ترکشی که به بدنش اصابت کرده بود به پزشک مراجعه کرد ، ولی پزشک ها نظر داده بودند که اگر[[ترکش]] را خارج کنیم ، قطع نخاع می شوی .<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=6489 سایت شهدای یاران رضا]</ref>
  
http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= 6489
+
==پانویس==
 +
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۳۴

تاریخ تولد : 1341/09/14

نام : علیرضا

محل تولد : نیشابور

نام خانوادگی : حافظی

تاریخ شهادت : 1364/11/22

نام پدر : محمدعلی‌

مکان شهادت :

تحصیلات : نامشخص

منطقه شهادت :

شغل :

یگان خدمتی :

گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان

نوع عضویت : سایر شهدا

مسئولیت : مربی‌اموزش‌

گلزار : بهشت‌ فضل‌



خاطرات

- می گفتند : عمر من کوتاه است می خواهم فرزندی داشته باشم و قبل از شهادت او را ببینم ایشان موقع تولد فرزندم (زینب ) جبهه بودند از طریق تلفن به ایشان خبر دادیم و پس از کسب اطلاع از تولد فرزندشان به نیشابور آمدند به خاطر تولد فرزندمان مرا به تالار فیروزه (بردند) و سور دادند و ساعتی هم به عنوان هدیه برای من خریدند . در موقع تولد فرزند دّومم ( زهرا ) هم ایشان در جبهه بودند . بعد از مدتی که ایشان با خبر شدند ، سه روز مرخصی گرفته و آمدند به اسامی زینب و زهرا (س) علاقه زیادی داشتند. به نحوی که در مدت چهل و هشت ساعت شناسنامه دختر دومم را به نام زهرا از اداره ثبت و احوال گرفته و بعد به جبهه رفت .

- ایشان چند بار در جبهه مجروح شده بود . ترکشی به کمر و تیری به کتف ایشان اصابت کرده بود . امّا به کسی نمی گفت که مجروح شده است . می گفت : این مجروحیّت ها بخاطرامام حسین (ع) است و اگر بگوئیم ، اجرش از بین می رود . برای بیرون آوردن ترکشی که به بدنش اصابت کرده بود به پزشک مراجعه کرد ، ولی پزشک ها نظر داده بودند که اگرترکش را خارج کنیم ، قطع نخاع می شوی .[۱]

پانویس

  1. سایت شهدای یاران رضا