شهید محمد رضا عبدالله زاده آغویی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
سطر ۴۰: سطر ۴۰:
  
  
*یادم هست برادرم غلامرضا عبدالله‌زاده قبل از انقلاب دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد بود و وقتی به تربت می‌آمد شبها تا دیروقت از منزل بیرون می‌رفت و با چندین تن از دوستانش ملاقات می‌کرد و فعالیتهایی را انجام می‌داد که ابتدا از دید ما پنهان بود ولی بعد از مدتی یک روز جلوی غلامرضا را گرفتم و از او پرسیدم این کارها را که انجام می‌دهی چه معنایی دارد شما بر علیه رژیم قیام کرده‌اید و اگر شما را بگیرند حتماً اعدام می‌کنند . ایشان به من گفتند که شما خیلی بی‌خبر هستید همه شهرها قیام کرده‌اند و امام دارد می‌آید . من تازه آن موقع فهمیدم چه اتفاقی افتاده و از آن روز با او به شهر می‌رفتم و در فعالیتهای آنها شرکت می‌کردم .
+
*یادم هست برادرم غلامرضا عبدالله‌زاده قبل از انقلاب دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد بود و وقتی به تربت می‌آمد شبها تا دیروقت از منزل بیرون می‌رفت و با چندین تن از دوستانش ملاقات می‌کرد و فعالیتهایی را انجام می‌داد که ابتدا از دید ما پنهان بود ولی بعد از مدتی یک روز جلوی غلامرضا را گرفتم و از او پرسیدم این کارها را که انجام می‌دهی چه معنایی دارد شما بر علیه رژیم قیام کرده‌اید و اگر شما را بگیرند حتماً اعدام می‌کنند . ایشان به من گفتند که شما خیلی بی‌خبر هستید همه شهرها قیام کرده‌اند و امام دارد می‌آید . من تازه آن موقع فهمیدم چه اتفاقی افتاده و از آن روز با او به شهر می‌رفتم و در فعالیتهای آنها شرکت می‌کردم.<ref>[http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=%2014423 سایت یاران رضا]</ref>
 +
==پانویس==
  
منبع سایت: http://www.yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID= 14423
 
  
 +
 +
<references />
  
 
== رده‌ها ==
 
== رده‌ها ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۲۶

محمدرضا عبدالله زاده آغویی
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد تربت حیدریه
شهادت ۱۳۶۱/۱/۹
سمت‌ها جهادگر
جنگ‌‌ها جنگ ایران و عراق
خانواده نام پدر غلامحسین


خاطرات

خاطرات سیاسی

موضوع خاطرات سياسي

راوی آمنه عبدالله زاده

متن کامل خاطره


  • یادم هست برادرم غلامرضا عبدالله‌زاده قبل از انقلاب دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد بود و وقتی به تربت می‌آمد شبها تا دیروقت از منزل بیرون می‌رفت و با چندین تن از دوستانش ملاقات می‌کرد و فعالیتهایی را انجام می‌داد که ابتدا از دید ما پنهان بود ولی بعد از مدتی یک روز جلوی غلامرضا را گرفتم و از او پرسیدم این کارها را که انجام می‌دهی چه معنایی دارد شما بر علیه رژیم قیام کرده‌اید و اگر شما را بگیرند حتماً اعدام می‌کنند . ایشان به من گفتند که شما خیلی بی‌خبر هستید همه شهرها قیام کرده‌اند و امام دارد می‌آید . من تازه آن موقع فهمیدم چه اتفاقی افتاده و از آن روز با او به شهر می‌رفتم و در فعالیتهای آنها شرکت می‌کردم.[۱]

پانویس

  1. سایت یاران رضا

رده‌ها