شهید علی ‌اکبر سلیمان زاده‌: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده)
سطر ۲۰: سطر ۲۰:
  
 
==خاطرات==
 
==خاطرات==
یک شب خواب دیدم در حالی که شب عاشورا بود هیات سینه زنی به طرف مزار شهید حرکت کرده بودند . علی اکبر را دیدم که لباس بسیجی و چفیه در گردن به طرف هیات می آید و من خودم را به او رساندم اورا درآغوش گرفتم و بسیار گریه کردم . ازایشان پرسیدم هیات آمده است ؟ گفت : این مردم مرا شرمنده نموده اند ازشهید پرسیدم حالت چگونه است ؟ ایشان احساس رضایت کردند با شهید خداحافظی کردم و من برگشتم .<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11688 سایت یاران رضا] </ref>
+
یک شب خواب دیدم در حالی که شب عاشورا بود هیات سینه زنی به طرف مزار شهید حرکت کرده بودند . علی اکبر را دیدم که لباس بسیجی و چفیه در گردن به طرف هیات می آید و من خودم را به او رساندم اورا درآغوش گرفتم و بسیار گریه کردم . ازایشان پرسیدم هیات آمده است ؟ گفت : این مردم مرا شرمنده نموده اند ازشهید پرسیدم حالت چگونه است ؟ ایشان احساس رضایت کردند با شهید خداحافظی کردم و من برگشتم .<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=11688%20 سایت یاران رضا]</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references />
+
<references/>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۱۹

نام : علی‌اکبر

نام خانوادگی: سلیمانزاده

نام پدر: براتعلی

محل تولد : اسفراین

تاریخ شهادت : 1365/11/11

مکان شهادت : بیمارستان‌کامیا

تحصیلات : نامشخص

گروه مربوط : گروهی برای این شهید ثبت نشده است.

نوع عضویت : سایر شهدا

مسئولیت : رزمنده‌

خاطرات

یک شب خواب دیدم در حالی که شب عاشورا بود هیات سینه زنی به طرف مزار شهید حرکت کرده بودند . علی اکبر را دیدم که لباس بسیجی و چفیه در گردن به طرف هیات می آید و من خودم را به او رساندم اورا درآغوش گرفتم و بسیار گریه کردم . ازایشان پرسیدم هیات آمده است ؟ گفت : این مردم مرا شرمنده نموده اند ازشهید پرسیدم حالت چگونه است ؟ ایشان احساس رضایت کردند با شهید خداحافظی کردم و من برگشتم .[۱]

پانویس

  1. سایت یاران رضا