شهید حسین محمد نسب: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی «شهید حسین محمدنسب تاریخ تولد :1334/10/01 تاریخ شهادت : 1359/08/22 محل شهادت : نامشخص محل...» ایجاد کرد) |
Barkhordari (بحث | مشارکتها) |
||
(۳ نسخههای متوسط توسط ۳ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
شهید حسین محمدنسب | شهید حسین محمدنسب | ||
+ | |||
تاریخ تولد :1334/10/01 | تاریخ تولد :1334/10/01 | ||
+ | |||
تاریخ شهادت : 1359/08/22 | تاریخ شهادت : 1359/08/22 | ||
+ | |||
محل شهادت : نامشخص | محل شهادت : نامشخص | ||
+ | |||
محل آرامگاه :مازندران - بابل - اکتیچ کلا | محل آرامگاه :مازندران - بابل - اکتیچ کلا | ||
− | وصیتنامه | + | ==وصیتنامه== |
نام: حسین | نام: حسین | ||
نام خانوادگى: محمدنسب | نام خانوادگى: محمدنسب | ||
سطر ۱۳: | سطر ۱۷: | ||
ش.ش: 275 | ش.ش: 275 | ||
محلصدورشناسنامه: بابل | محلصدورشناسنامه: بابل | ||
− | + | تاریخ شهادت: 1359/08/22 | |
شرح حادثه: حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن - توسطدشمندرجبهه | شرح حادثه: حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن - توسطدشمندرجبهه | ||
استان: بنیادشهیداستانمازندران | استان: بنیادشهیداستانمازندران | ||
سطر ۲۲: | سطر ۲۶: | ||
پدر و مادر جان مرا در سالدوزكلاه بخاك بسپارید. | پدر و مادر جان مرا در سالدوزكلاه بخاك بسپارید. | ||
منصوره اى دختر نازدانه من | منصوره اى دختر نازدانه من | ||
− | + | مـنصـوره اى چـراغ خـانـه مـن | |
نـدیـدم روى تـو را دختر من | نـدیـدم روى تـو را دختر من | ||
− | + | در سنگر اسلام هستم دختر من | |
پدر جان از منصوره من نگهدارى كنید. نگذارید غم بى پدرى بكشد. | پدر جان از منصوره من نگهدارى كنید. نگذارید غم بى پدرى بكشد. | ||
جان تو و جان منصوره من. | جان تو و جان منصوره من. | ||
دوستان من خواهر - برادر - مادر - پدر - همسر و فرزند عزیزم، با خواست خداوند نمى شود مبارزه كرد. | دوستان من خواهر - برادر - مادر - پدر - همسر و فرزند عزیزم، با خواست خداوند نمى شود مبارزه كرد. | ||
تقدیر چنین بوده كه فراموش كنید. قربان همگى شما حسین | تقدیر چنین بوده كه فراموش كنید. قربان همگى شما حسین | ||
− | در تپه هاى مهران در سنگرهاى اسلام | + | در تپه هاى مهران در سنگرهاى اسلام.<ref>[http://www.ajashohada.ir/home/martyrdetails/24195 سایت شهدای ارتش]</ref> |
+ | ==نگارخانه تصاویر== | ||
+ | <gallery> | ||
+ | |||
+ | Image:5909405.jpg | ||
+ | Image:oo.jpg | ||
− | + | </gallery> | |
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references /> | ||
+ | == ردهها == | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض:حسین_محمد_نسب}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ارتش جمهوری اسلامی ]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان مازندران]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان بابل]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۰۷
شهید حسین محمدنسب
تاریخ تولد :1334/10/01
تاریخ شهادت : 1359/08/22
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه :مازندران - بابل - اکتیچ کلا
محتویات
وصیتنامه
نام: حسین نام خانوادگى: محمدنسب نام پدر: رمضان تاریختولد: 1334/10/01 ش.ش: 275 محلصدورشناسنامه: بابل تاریخ شهادت: 1359/08/22 شرح حادثه: حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن - توسطدشمندرجبهه استان: بنیادشهیداستانمازندران شهر: ادارهبنیادشهیدبابل پدر و مادر و فرزند مهربانم و برادران و خواهران عزیزم. من امروز در بین شماها نیستم. خون گرم خود را نثار كرده ام تا همه ى شما ها با غرور و سربلندى در این مملكت اسلامى زندگى كنید. اینك چند كلمه اى مى خواهم با پدر ومادر مهربانم صحبت كنم. پدر عزیزم همانطور كه شما زحمت كشدید و مرا بزرگ كردید و براى اسلام و وطن به سنگرهاى اسلام فرستادید. اینك با زحمتهاى من براى شما پدر بزرگوارم انباشته شده است. پدر عزیزم اگر چیزى به من تعلق مى گیرد همه ى آنها را عینا به بچه ام و زنم تا زمانى كه در پیش شما زندگى مىكند و شوهر نكرده واگذار كنید. اگر او شوهر كرد سرپرستى بچه ام را خود شما انجام دهید. در بابت مهریه پروانه كه 0 0 0 0 2 تومان مى باشد اگر طلب كرد بپردازید و در غیر این صورت ایشان را راضى نگه دارید. پدر و مادر عزیزم مبادا روزى برایم گریه و زارى كنید تا دشمن از گریه شما لذت ببرد. پدر جان بنده مبلغ 0 0 5 2 تومان در بانك پول دارم آن را بگیرید. پدر و مادر جان مرا در سالدوزكلاه بخاك بسپارید. منصوره اى دختر نازدانه من مـنصـوره اى چـراغ خـانـه مـن نـدیـدم روى تـو را دختر من در سنگر اسلام هستم دختر من پدر جان از منصوره من نگهدارى كنید. نگذارید غم بى پدرى بكشد. جان تو و جان منصوره من. دوستان من خواهر - برادر - مادر - پدر - همسر و فرزند عزیزم، با خواست خداوند نمى شود مبارزه كرد. تقدیر چنین بوده كه فراموش كنید. قربان همگى شما حسین در تپه هاى مهران در سنگرهاى اسلام.[۱]