شهید رجبعلی عربلو: تفاوت بین نسخهها
Jafari9809 (بحث | مشارکتها) |
Parsasirat98 (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | بسمه تعالی | |
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
نام: رجبعلی عربلو | نام: رجبعلی عربلو | ||
سطر ۱۹: | سطر ۱۶: | ||
استان محل شهادت: دیاله | استان محل شهادت: دیاله | ||
− | |||
− | |||
وضعیت تاهل: متاهل | وضعیت تاهل: متاهل | ||
− | |||
− | |||
تعداد پسر: ۰ | تعداد پسر: ۰ | ||
سطر ۳۲: | سطر ۲۵: | ||
تحصیلات: سوم راهنمایی | تحصیلات: سوم راهنمایی | ||
− | + | عملیات :سال تفحص | |
− | + | محل کار: بنیاد تحت پوشش | |
− | + | ||
− | محل کار بنیاد تحت پوشش | + | |
مزار شهید: قزوین - تاکستان - شارین | مزار شهید: قزوین - تاکستان - شارین | ||
سطر ۴۲: | سطر ۳۳: | ||
==زندگي نامه== | ==زندگي نامه== | ||
− | + | چهارم فروردین [[۱۳۴۷]] ، در روستای شارین از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش قربان، کشاورزی می کرد و مادرش مدینه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کارگر بود. به عنوان [[پاسدار وظیفه] در [[جبهه]] حضور یافت . نهم اسفند ۱۳۶۶ ، در [[دربندیخان]] [[عراق]] بر اثر اصابت [[ترکش]] به شکم، [[شهید]] شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. | |
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
− | [[شهید رجبعلی عربلو]]: شُکر خدا را که توفیق یافتم در این برهه از زمان متولد شوم تا در راه مبارزه ی حق علیه باطلْ شرکت کنم و آنچه را که دارم در طبق اخلاصْ تقدیم ایزد منّان کنم و آنچه حسین (ع) و یارانش و تمام رزمندگان صدر [[اسلام]] پروانه وار دور آن می گشتند، من هم آن را بازیابم؛ یعنی [[شهادت]]! اکنون که این وصیت نامه را می نویسم، صدای [[توپخانه]] ی لشکر کفر همه جا را فراگرفته است و برادران رزمنده تکبیرگویان به جلو می روند. مادر و پدر گرامی ام! هم چون کوهْ استوار و صبور باشید و در میان خودتان با مهربانی رفتار کنید و با همسرم بعد از منْ هم چون خودتان رفتار کنید که در میان مردم خار نباشد و از دختر عزیزم «مهریْ » خوب مواظبت کنید و ایشان را چنان تربیت کنید که یادگاری برای من در میان مردم باشد و نیز او را طوری تربیت کنید که از من به نیکی یاد کنند. از همسرم -که در این مدت زحمات مرا کشیده و مقدار ی از مشکلات زندگ یْ بر دوش شریک زندگی ام بوده است- تشکر می کنم و از ایشان تقاضای حلالیت می نمایم . ( ۱۵۱۲۴۰۷) رجبعلی عربلو | + | [[شهید رجبعلی عربلو]]: شُکر خدا را که توفیق یافتم در این برهه از زمان متولد شوم تا در راه مبارزه ی حق علیه باطلْ شرکت کنم و آنچه را که دارم در طبق اخلاصْ تقدیم ایزد منّان کنم و آنچه حسین (ع) و یارانش و تمام رزمندگان صدر [[اسلام]] پروانه وار دور آن می گشتند، من هم آن را بازیابم؛ یعنی [[شهادت]]! اکنون که این وصیت نامه را می نویسم، صدای [[توپخانه]] ی لشکر کفر همه جا را فراگرفته است و برادران رزمنده تکبیرگویان به جلو می روند. مادر و پدر گرامی ام! هم چون کوهْ استوار و صبور باشید و در میان خودتان با مهربانی رفتار کنید و با همسرم بعد از منْ هم چون خودتان رفتار کنید که در میان مردم خار نباشد و از دختر عزیزم «مهریْ » خوب مواظبت کنید و ایشان را چنان تربیت کنید که یادگاری برای من در میان مردم باشد و نیز او را طوری تربیت کنید که از من به نیکی یاد کنند. از همسرم -که در این مدت زحمات مرا کشیده و مقدار ی از مشکلات زندگ یْ بر دوش شریک زندگی ام بوده است- تشکر می کنم و از ایشان تقاضای حلالیت می نمایم . ( ۱۵۱۲۴۰۷) رجبعلی عربلو.<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=2160 سایت خط سرخ]</ref> |
==نگارخانه تصاویر== | ==نگارخانه تصاویر== | ||
سطر ۶۲: | سطر ۵۳: | ||
</gallery> | </gallery> | ||
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references /> | |
− | + | ||
− | + |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۰۶
بسمه تعالی
نام: رجبعلی عربلو
نام پدر: قربان
نام مادر: مدینه
محل شهادت: دربندیخان
محل تولد: تاکستان - شارین
تاریخ تولد: ۱۳۴۷/۰۱/۰۴
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۲/۰۹
استان محل شهادت: دیاله
وضعیت تاهل: متاهل
تعداد پسر: ۰
تعداد دختر: ۲
تحصیلات: سوم راهنمایی
عملیات :سال تفحص
محل کار: بنیاد تحت پوشش
مزار شهید: قزوین - تاکستان - شارین
زندگي نامه
چهارم فروردین ۱۳۴۷ ، در روستای شارین از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش قربان، کشاورزی می کرد و مادرش مدینه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کارگر بود. به عنوان [[پاسدار وظیفه] در جبهه حضور یافت . نهم اسفند ۱۳۶۶ ، در دربندیخان عراق بر اثر اصابت ترکش به شکم، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
وصیت نامه
شهید رجبعلی عربلو: شُکر خدا را که توفیق یافتم در این برهه از زمان متولد شوم تا در راه مبارزه ی حق علیه باطلْ شرکت کنم و آنچه را که دارم در طبق اخلاصْ تقدیم ایزد منّان کنم و آنچه حسین (ع) و یارانش و تمام رزمندگان صدر اسلام پروانه وار دور آن می گشتند، من هم آن را بازیابم؛ یعنی شهادت! اکنون که این وصیت نامه را می نویسم، صدای توپخانه ی لشکر کفر همه جا را فراگرفته است و برادران رزمنده تکبیرگویان به جلو می روند. مادر و پدر گرامی ام! هم چون کوهْ استوار و صبور باشید و در میان خودتان با مهربانی رفتار کنید و با همسرم بعد از منْ هم چون خودتان رفتار کنید که در میان مردم خار نباشد و از دختر عزیزم «مهریْ » خوب مواظبت کنید و ایشان را چنان تربیت کنید که یادگاری برای من در میان مردم باشد و نیز او را طوری تربیت کنید که از من به نیکی یاد کنند. از همسرم -که در این مدت زحمات مرا کشیده و مقدار ی از مشکلات زندگ یْ بر دوش شریک زندگی ام بوده است- تشکر می کنم و از ایشان تقاضای حلالیت می نمایم . ( ۱۵۱۲۴۰۷) رجبعلی عربلو.[۱]