شهید جمشید آقاجانی: تفاوت بین نسخهها
Fazayemajazi (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲ نسخههای متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۹: | سطر ۹: | ||
==وصیت نامه== | ==وصیت نامه== | ||
شهید، جمشید آقاجانی: ای خدای عزیز و مهربان! هیچ لذتی بالاتر از این نیست که حرکت در راه رضای تو کردن و در این حرکت، عزیزترین چیز را -که جان است- فدای رضای تو کردن. ای خدای کریم! ما را محشور با سیدالشهدا(ع)گردان که در سرزمین پر بلای کربلا و در روز عاشورا، عملاً به ما فهماند که عاشق و دوست واقعی الله، آن است که از همه چیز خود بگذرد. سخن عاجزانه ام با برادران و خواهرانی که دوستان شهدا هستند و علاقمندان تداوم داشتن راه اهل بیت، این است که حرکت کردن بر طبق رضای خدا، دارای مشکلات و ایجاد کننده مشکلات است. صبر پیشه کنیم و نمونه این حرکت و صبر، وقایع عاشوراست و اعمال زینب (س) ای پدر عزیزم! فراموش کردنی نیست خوبی هایت؛ حلالم کن. مادر جان! خدا شفا دهد تو را. حلالم کن و از خدا بخواه که گناهانم را ببخشد. خدایا! هیچ امیدی در مصیبت هایم ندارم، جز بخشش و مهربانی تو. خدایا! این جسم ناقابلم را در راهت -که توفیقش را تو دادی- قبول بفرما. خدایا! سالهاست که امید رسیدن به تو را داشتم. خدایا! تو را قسم به شهدا، راه اسلام را -که همگی قربانی راه و هدف الهی آن می باشیم- سر راه ما قرار بده. همسرم، اعظم! حلالم کن و امیدوارم که مرضیه را آن چنان ادب کنی که رضای خدا در آن است. ۲- اگر مرضیه زنده ماند -که ان شاء الله خواهد ماند- بگذارید حتماً و حتماً، درس طلبگی بخواند و قطره ای از اقیانوس نور باشد.۱ (۱۰۰۴۳۸۴) جمشید آقاجانی<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1057 سایت خاک سرخ]</ref> | شهید، جمشید آقاجانی: ای خدای عزیز و مهربان! هیچ لذتی بالاتر از این نیست که حرکت در راه رضای تو کردن و در این حرکت، عزیزترین چیز را -که جان است- فدای رضای تو کردن. ای خدای کریم! ما را محشور با سیدالشهدا(ع)گردان که در سرزمین پر بلای کربلا و در روز عاشورا، عملاً به ما فهماند که عاشق و دوست واقعی الله، آن است که از همه چیز خود بگذرد. سخن عاجزانه ام با برادران و خواهرانی که دوستان شهدا هستند و علاقمندان تداوم داشتن راه اهل بیت، این است که حرکت کردن بر طبق رضای خدا، دارای مشکلات و ایجاد کننده مشکلات است. صبر پیشه کنیم و نمونه این حرکت و صبر، وقایع عاشوراست و اعمال زینب (س) ای پدر عزیزم! فراموش کردنی نیست خوبی هایت؛ حلالم کن. مادر جان! خدا شفا دهد تو را. حلالم کن و از خدا بخواه که گناهانم را ببخشد. خدایا! هیچ امیدی در مصیبت هایم ندارم، جز بخشش و مهربانی تو. خدایا! این جسم ناقابلم را در راهت -که توفیقش را تو دادی- قبول بفرما. خدایا! سالهاست که امید رسیدن به تو را داشتم. خدایا! تو را قسم به شهدا، راه اسلام را -که همگی قربانی راه و هدف الهی آن می باشیم- سر راه ما قرار بده. همسرم، اعظم! حلالم کن و امیدوارم که مرضیه را آن چنان ادب کنی که رضای خدا در آن است. ۲- اگر مرضیه زنده ماند -که ان شاء الله خواهد ماند- بگذارید حتماً و حتماً، درس طلبگی بخواند و قطره ای از اقیانوس نور باشد.۱ (۱۰۰۴۳۸۴) جمشید آقاجانی<ref>[http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1057 سایت خاک سرخ]</ref> | ||
− | |||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
+ | == ردهها == | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض:جمشید_آقاجانی}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان قزوین]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان تاکستان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۷
جمشید اقا جانی تاریخ تولد: 1338/02/05 تاریخ شهادت: 1362/12/16
محتویات
زندگی نامه
آقاجانی، جمشید: پنجم اردیبهشت ۱۳۳۸، در روستای نرجه از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش عبدالله، کشاورز بود و مادرش سکینه نام داشت. به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت. روحانی بود. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. شانزدهم اسفند ۱۳۶۲، در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه بر جا ماند و سال ۱۳۹۶ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
وصیت نامه
شهید، جمشید آقاجانی: ای خدای عزیز و مهربان! هیچ لذتی بالاتر از این نیست که حرکت در راه رضای تو کردن و در این حرکت، عزیزترین چیز را -که جان است- فدای رضای تو کردن. ای خدای کریم! ما را محشور با سیدالشهدا(ع)گردان که در سرزمین پر بلای کربلا و در روز عاشورا، عملاً به ما فهماند که عاشق و دوست واقعی الله، آن است که از همه چیز خود بگذرد. سخن عاجزانه ام با برادران و خواهرانی که دوستان شهدا هستند و علاقمندان تداوم داشتن راه اهل بیت، این است که حرکت کردن بر طبق رضای خدا، دارای مشکلات و ایجاد کننده مشکلات است. صبر پیشه کنیم و نمونه این حرکت و صبر، وقایع عاشوراست و اعمال زینب (س) ای پدر عزیزم! فراموش کردنی نیست خوبی هایت؛ حلالم کن. مادر جان! خدا شفا دهد تو را. حلالم کن و از خدا بخواه که گناهانم را ببخشد. خدایا! هیچ امیدی در مصیبت هایم ندارم، جز بخشش و مهربانی تو. خدایا! این جسم ناقابلم را در راهت -که توفیقش را تو دادی- قبول بفرما. خدایا! سالهاست که امید رسیدن به تو را داشتم. خدایا! تو را قسم به شهدا، راه اسلام را -که همگی قربانی راه و هدف الهی آن می باشیم- سر راه ما قرار بده. همسرم، اعظم! حلالم کن و امیدوارم که مرضیه را آن چنان ادب کنی که رضای خدا در آن است. ۲- اگر مرضیه زنده ماند -که ان شاء الله خواهد ماند- بگذارید حتماً و حتماً، درس طلبگی بخواند و قطره ای از اقیانوس نور باشد.۱ (۱۰۰۴۳۸۴) جمشید آقاجانی[۱]