شهید علی اصغر احرامی: تفاوت بین نسخه‌ها
Mirzaee9706 (بحث | مشارکتها) |
|||
| (یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده) | |||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
| − | |||
تاریخ تولد : 1333/10/18 | تاریخ تولد : 1333/10/18 | ||
| − | |||
تاریخ شهادت : 1361/02/23 | تاریخ شهادت : 1361/02/23 | ||
| − | |||
محل شهادت : نامشخص | محل شهادت : نامشخص | ||
| − | |||
محل آرامگاه : خراسان رضوی - مشهد - خواجه ربیع | محل آرامگاه : خراسان رضوی - مشهد - خواجه ربیع | ||
| − | |||
| − | |||
| − | |||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
شهید در سال 1333 در قوچان در یک خانواده نسبتا مستضعف چشم به جهان گشود. او از همان دوران کودکی انسانی منطقی بود و در سن سالگی مقید به مسائل دینی و مذهبی شد. به مجالس مذهبی علاقه زیادی داشت مخصوصا مجالسی که مسئله های توضیح النسائل را بررسی میکرد علاقه بخصوص داشت. او با رنج زیاد توانست دوران تحصیل خود را تا سیکل بخواند وسپس بر هوا نیروز استخدام شود و 4 سال بعد تا دیپلم در ارتش خواند. | شهید در سال 1333 در قوچان در یک خانواده نسبتا مستضعف چشم به جهان گشود. او از همان دوران کودکی انسانی منطقی بود و در سن سالگی مقید به مسائل دینی و مذهبی شد. به مجالس مذهبی علاقه زیادی داشت مخصوصا مجالسی که مسئله های توضیح النسائل را بررسی میکرد علاقه بخصوص داشت. او با رنج زیاد توانست دوران تحصیل خود را تا سیکل بخواند وسپس بر هوا نیروز استخدام شود و 4 سال بعد تا دیپلم در ارتش خواند. | ||
| − | |||
| − | |||
| − | |||
| − | |||
او مدتی که در اتش بود درگیری زیادی با مستشران آمریکایی داشت که در پرونده ارتش وی صورت جلسه هایش هست. و در دوران انقلاب روزهایی که تظاهراتهای مردمی بود و آنها را به خیابان علیه مردم میبردند به یک بهانه ای مرهصی میگرفت و بیرون می آمد و حتی در موقع فرموده امام که ارتشی ها فرار کنند یک مدتی فرار کرده بود. | او مدتی که در اتش بود درگیری زیادی با مستشران آمریکایی داشت که در پرونده ارتش وی صورت جلسه هایش هست. و در دوران انقلاب روزهایی که تظاهراتهای مردمی بود و آنها را به خیابان علیه مردم میبردند به یک بهانه ای مرهصی میگرفت و بیرون می آمد و حتی در موقع فرموده امام که ارتشی ها فرار کنند یک مدتی فرار کرده بود. | ||
| − | |||
| − | |||
| − | |||
| − | |||
| − | |||
او بعد از انقلاب بیشتر اوقات در جبهه بود و در حین خدمت به اسلام یک بار زخمی شده بود و دکتر یک ماه مرخصی به او داد ولی او چون حمله خرمشهر را میدانست که نزدیک است از تمام مرخصی استفاده نکرد و به منطقه برگشت سفارشهای او به پدرش بیشتر در مورد به پای داشتن نماز بود. | او بعد از انقلاب بیشتر اوقات در جبهه بود و در حین خدمت به اسلام یک بار زخمی شده بود و دکتر یک ماه مرخصی به او داد ولی او چون حمله خرمشهر را میدانست که نزدیک است از تمام مرخصی استفاده نکرد و به منطقه برگشت سفارشهای او به پدرش بیشتر در مورد به پای داشتن نماز بود. | ||
| − | و هدفش از رفتن بخ جبهه ها بیشتر ایستادن در مقابل تجاوز گرانی که به خاک ما تجاوز کرده بودند البته به گفته خود ایشان و سرانجام در همان حمله ای که خودش انتظارش را میکشید و مرخصی را نا تمام به منطقه برگشت در حمله فتح خرمشهر بر اثر انفجار تانک به درجه رفیع شهادت نائل آمد | + | و هدفش از رفتن بخ جبهه ها بیشتر ایستادن در مقابل تجاوز گرانی که به خاک ما تجاوز کرده بودند البته به گفته خود ایشان و سرانجام در همان حمله ای که خودش انتظارش را میکشید و مرخصی را نا تمام به منطقه برگشت در حمله فتح خرمشهر بر اثر انفجار تانک به درجه رفیع شهادت نائل آمد. |
| − | + | ||
| − | + | ||
| − | + | ||
| − | + | ||
==خاطره== | ==خاطره== | ||
| − | در آخرین اعزام خود غسل شهادت کرده و حلقه‌ی ازدواجش را به همسرش می‌دهد و می‌گوید: «حلقه‌ام را به شما می‌دهم تا نگهداری کنید، شاید این بار دیگر بازنگردم» و می‌رود. عملیات بیت‌المقدس شروع می‌شود و ایشان نیز ضمن شرکت در این عملیات پیروزمندانه زمانی که با تانک، مشغول پیشروی به سوی دشمن بعثی بوده است مورد اصابت گلوله‌ی آرپی‌جی قرار گرفته و از ناحیه شکم به شدت صدمه می‌بیند و با انفجار تانک به فیض عظیم شهادت نائل می‌گردد | + | در آخرین اعزام خود غسل شهادت کرده و حلقه‌ی ازدواجش را به همسرش می‌دهد و می‌گوید: «حلقه‌ام را به شما می‌دهم تا نگهداری کنید، شاید این بار دیگر بازنگردم» و می‌رود. عملیات بیت‌المقدس شروع می‌شود و ایشان نیز ضمن شرکت در این عملیات پیروزمندانه زمانی که با تانک، مشغول پیشروی به سوی دشمن بعثی بوده است مورد اصابت گلوله‌ی آرپی‌جی قرار گرفته و از ناحیه شکم به شدت صدمه می‌بیند و با انفجار تانک به فیض عظیم شهادت نائل می‌گردد.<ref>[https://ajashohada.ir/MartyrDetails/26534 سایت شهدای ارتش]</ref> |
| − | + | ==پانویس== | |
| + | <references/> | ||
| − | |||
== رده‌ها == | == رده‌ها == | ||
{{ترتیب‌پیش‌فرض:علی اصغر_احرامی}} | {{ترتیب‌پیش‌فرض:علی اصغر_احرامی}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۵۱
تاریخ تولد : 1333/10/18
تاریخ شهادت : 1361/02/23
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه : خراسان رضوی - مشهد - خواجه ربیع
محتویات
زندگینامه
شهید در سال 1333 در قوچان در یک خانواده نسبتا مستضعف چشم به جهان گشود. او از همان دوران کودکی انسانی منطقی بود و در سن سالگی مقید به مسائل دینی و مذهبی شد. به مجالس مذهبی علاقه زیادی داشت مخصوصا مجالسی که مسئله های توضیح النسائل را بررسی میکرد علاقه بخصوص داشت. او با رنج زیاد توانست دوران تحصیل خود را تا سیکل بخواند وسپس بر هوا نیروز استخدام شود و 4 سال بعد تا دیپلم در ارتش خواند. او مدتی که در اتش بود درگیری زیادی با مستشران آمریکایی داشت که در پرونده ارتش وی صورت جلسه هایش هست. و در دوران انقلاب روزهایی که تظاهراتهای مردمی بود و آنها را به خیابان علیه مردم میبردند به یک بهانه ای مرهصی میگرفت و بیرون می آمد و حتی در موقع فرموده امام که ارتشی ها فرار کنند یک مدتی فرار کرده بود. او بعد از انقلاب بیشتر اوقات در جبهه بود و در حین خدمت به اسلام یک بار زخمی شده بود و دکتر یک ماه مرخصی به او داد ولی او چون حمله خرمشهر را میدانست که نزدیک است از تمام مرخصی استفاده نکرد و به منطقه برگشت سفارشهای او به پدرش بیشتر در مورد به پای داشتن نماز بود. و هدفش از رفتن بخ جبهه ها بیشتر ایستادن در مقابل تجاوز گرانی که به خاک ما تجاوز کرده بودند البته به گفته خود ایشان و سرانجام در همان حمله ای که خودش انتظارش را میکشید و مرخصی را نا تمام به منطقه برگشت در حمله فتح خرمشهر بر اثر انفجار تانک به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
خاطره
در آخرین اعزام خود غسل شهادت کرده و حلقه‌ی ازدواجش را به همسرش می‌دهد و می‌گوید: «حلقه‌ام را به شما می‌دهم تا نگهداری کنید، شاید این بار دیگر بازنگردم» و می‌رود. عملیات بیت‌المقدس شروع می‌شود و ایشان نیز ضمن شرکت در این عملیات پیروزمندانه زمانی که با تانک، مشغول پیشروی به سوی دشمن بعثی بوده است مورد اصابت گلوله‌ی آرپی‌جی قرار گرفته و از ناحیه شکم به شدت صدمه می‌بیند و با انفجار تانک به فیض عظیم شهادت نائل می‌گردد.[۱]
