شهید مصطفی اطاعتی: تفاوت بین نسخهها
Beiranvand97 (بحث | مشارکتها) |
|||
(۳ نسخههای متوسط توسط ۳ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | شهید [[مصطفی اطاعتی]] | |
− | تاریخ تولد :1314/11/ | + | تاریخ تولد : [[1314/11/24]] تاریخ شهادت : [[1362/02/28]] |
==زندگینامه :== | ==زندگینامه :== | ||
− | سرهنگ | + | [[سرهنگ دوم]] ، [[شهید]] [[مصطفی اطاعتی]] ، فرزند میرزا، در تاريخ، 1314/07/09 در [[شیراز]] به دنیا آمد، پس از طی دوران طفولیت، به مدرسه رفت و پس از اخذ دیپلم متوسطه، در سن 20 سالگی، وارد [[دانشكده افسری]] [[نیروی زمینی ارتش]] شد، او ضمن تحصیل به فعالیت های ورزشی نیز میپرداخت و پس از اتمام تحصیلات در [[رسته زرهی]] در [[مركز پیاده شیراز]] ، مشغول به خدمت شد، وی پس از گذراندن [[دوره فرماندهی]] ستاد و اخذ مدرك فوق لیسانس در سمت" [[استاد زرهی]] و [[دافوس]] " ادامه خدمت داد، او اولین [[افسر]] ایرانی بود كه [[كانال مانش]] در [[دریای سرخ]] را به تنهایی شنا كرد. |
− | افسر مذهبی و | + | افسر [[مذهبی]] و [[انقلابی]] ــ [[مصطفی اطاعتی]] ــ درتشیع جنازه شهید دكتر نجات الهی، در تاريخ، 1357/10/06، به خاطر جلوگیری از كشتار مردم توسط [[نظامیان]] ، خود را به خطر انداخته، به جلوی مردم آمد و مورد اصابت [[گلوله]] قرار گرفت، به همین علت دستش معلول شد و سال بعد به همین علت او را بازنشسته نمودند. |
− | پس از پیروزی انقلاب اسلامی و لزوم استفاده از | + | پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و لزوم استفاده از [[افسر]] ان متعهد و متشخص، به خدمت اعاده شد و به عنوان [[استاد رزمی]] ، در [[لشگر 23 تكاور]] ، مشغول به خدمت گردید. سرانجام، در تاریخ، 1362/02/28 در [[اردوگاه پادگان تیپ 23 نوهد]] ــ واقع در سد [[كرج]] ــ در حین آموزش اصول عملی [[جنگ های چریكی]] به پرسنل [[سپاه]] و [[ارتش]] ، در اثر حادثه سیل و تخریب [[پادگان]] به شهادت رسید. |
روحش شاد و یادش گرامی باد | روحش شاد و یادش گرامی باد | ||
==خاطرات :== | ==خاطرات :== | ||
− | تنها فرزند ذكور خانواده بودند به همین لحاظ هم بار عاطفی و هم اخلاقی بسیار سنگینی داشتند و هر زمان به كوچكترین وقتی پیدا میشد بلافاصله به خانواده خود میپیوست و این وقت كوتاه را به قدری به شیرینی و خوب در كنار والدین و خانوادهاش میگذراند كه تقریباً برای همگی مثل یك رویا یا خواب شیرین میشد و همگی برای تكرار دوباره این وضعیت لحظه شماری میكردند. | + | تنها فرزند ذكور خانواده بودند به همین لحاظ هم بار عاطفی و هم اخلاقی بسیار سنگینی داشتند و هر زمان به كوچكترین وقتی پیدا میشد بلافاصله به خانواده خود میپیوست و این وقت كوتاه را به قدری به شیرینی و خوب در كنار والدین و خانوادهاش میگذراند كه تقریباً برای همگی مثل یك رویا یا خواب شیرین میشد و همگی برای تكرار دوباره این وضعیت لحظه شماری میكردند.<ref>[https://ajashohada.ir/MartyrDetails/42499 سایت شهدای ارتش]</ref> |
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> | ||
− | + | == ردهها == | |
− | + | {{ترتیبپیشفرض:مصطفی اطاعتی}} | |
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ارتش جمهوری اسلامی]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان فارس]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۴۹
شهید مصطفی اطاعتی تاریخ تولد : 1314/11/24 تاریخ شهادت : 1362/02/28
محتویات
زندگینامه :
سرهنگ دوم ، شهید مصطفی اطاعتی ، فرزند میرزا، در تاريخ، 1314/07/09 در شیراز به دنیا آمد، پس از طی دوران طفولیت، به مدرسه رفت و پس از اخذ دیپلم متوسطه، در سن 20 سالگی، وارد دانشكده افسری نیروی زمینی ارتش شد، او ضمن تحصیل به فعالیت های ورزشی نیز میپرداخت و پس از اتمام تحصیلات در رسته زرهی در مركز پیاده شیراز ، مشغول به خدمت شد، وی پس از گذراندن دوره فرماندهی ستاد و اخذ مدرك فوق لیسانس در سمت" استاد زرهی و دافوس " ادامه خدمت داد، او اولین افسر ایرانی بود كه كانال مانش در دریای سرخ را به تنهایی شنا كرد. افسر مذهبی و انقلابی ــ مصطفی اطاعتی ــ درتشیع جنازه شهید دكتر نجات الهی، در تاريخ، 1357/10/06، به خاطر جلوگیری از كشتار مردم توسط نظامیان ، خود را به خطر انداخته، به جلوی مردم آمد و مورد اصابت گلوله قرار گرفت، به همین علت دستش معلول شد و سال بعد به همین علت او را بازنشسته نمودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و لزوم استفاده از افسر ان متعهد و متشخص، به خدمت اعاده شد و به عنوان استاد رزمی ، در لشگر 23 تكاور ، مشغول به خدمت گردید. سرانجام، در تاریخ، 1362/02/28 در اردوگاه پادگان تیپ 23 نوهد ــ واقع در سد كرج ــ در حین آموزش اصول عملی جنگ های چریكی به پرسنل سپاه و ارتش ، در اثر حادثه سیل و تخریب پادگان به شهادت رسید. روحش شاد و یادش گرامی باد
خاطرات :
تنها فرزند ذكور خانواده بودند به همین لحاظ هم بار عاطفی و هم اخلاقی بسیار سنگینی داشتند و هر زمان به كوچكترین وقتی پیدا میشد بلافاصله به خانواده خود میپیوست و این وقت كوتاه را به قدری به شیرینی و خوب در كنار والدین و خانوادهاش میگذراند كه تقریباً برای همگی مثل یك رویا یا خواب شیرین میشد و همگی برای تكرار دوباره این وضعیت لحظه شماری میكردند.[۱]