شهید غلامرضا سلیمان پور آلانق: تفاوت بین نسخه‌ها
| (۲ نسخه‌های متوسط توسط ۲ کاربران نشان داده نشده) | |||
| سطر ۱۱: | سطر ۱۱: | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
| − | + | شهید در سال 1338 در خانواده ای مذهبی و فقیر در محلۀ ارتشن در شهر تبریز دیده به جهان گشود. از همان کودکی با تمام بچه های هم سن و سالش فرق داشت. او در تمام کارها بسیار زرنگ و باهوش بود. شهید یک کارش در محله بارز بود و آن حس کنجکاوی و ماجراجویی ایشان بود و در هر کاری که به ایشان محول می کردند با جان و دل می پذیرفتند و تا آن کار به ثمر نمیرسید، نمی نشست . | |
| − | شهید پس از سن 7 سالگی راهی مدرسه شد و در همان مدرسه محله خودشان اسم نویسی کرد و تا پنجم ابتدائی را در همان مدرسه بود. ایشان در عین حال فردی شلوغ و بازی گوش بود و در مدرسه در درسهایش در سطح عالی قرار داشت و مدرک پنجمش هم با نمرات عالی قبول شد و گرفت. خانواده شهید بدلیل تنگنای مسائل مالی نتوانستند غلامرضا به ادامه تحصیل بفرستند و ایشان از فردای آن روز به شغل کارگری پرداختند تا بتوانند کمک خرج خانواده باشند. از خصوصیات خوب شهید می توان به این اشاره کرد که در تمام عزاداری های مسجد محل شرکت می کرد. این کاری بود که شهید از همان کودکی یاد گرفته بود. در سن 16 سالگی به ارتش پیوست تا با آرمانهای امام امت میثاق بپیوندد . و عازم جبهه شد. او به کردستان منتقل شد و تا یک سالی را با کردهای عراق دست و پنجه نرم کرد. در نهایت پس از یک سال در اثر انفجار مین به درجه رفیع شهادت نائل گشت. | + | شهید پس از سن 7 سالگی راهی مدرسه شد و در همان مدرسه محله خودشان اسم نویسی کرد و تا پنجم ابتدائی را در همان مدرسه بود. ایشان در عین حال فردی شلوغ و بازی گوش بود و در مدرسه در درسهایش در سطح عالی قرار داشت و مدرک پنجمش هم با نمرات عالی قبول شد و گرفت. خانواده شهید بدلیل تنگنای مسائل مالی نتوانستند غلامرضا به ادامه تحصیل بفرستند و ایشان از فردای آن روز به شغل کارگری پرداختند تا بتوانند کمک خرج خانواده باشند. از خصوصیات خوب شهید می توان به این اشاره کرد که در تمام عزاداری های مسجد محل شرکت می کرد. این کاری بود که شهید از همان کودکی یاد گرفته بود. در سن 16 سالگی به ارتش پیوست تا با آرمانهای امام امت میثاق بپیوندد . و عازم جبهه شد. او به کردستان منتقل شد و تا یک سالی را با کردهای عراق دست و پنجه نرم کرد. در نهایت پس از یک سال در اثر انفجار مین به درجه رفیع شهادت نائل گشت.<ref>[http://ajashohada.ir/Home/MartyrDetails/39284 سایت شهدای ارتش]</ref> |
| + | ==نگارخانه تصاویر== | ||
| + | <gallery> | ||
| + | Image:1402549KAKA001-001 (1).jpg | ||
| − | + | </gallery> | |
| − | + | ==پانویس== | |
| − | + | <references /> | |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۴۸
شهید غلامرضا سلیمان پورآلانق
تاریخ تولد :1338/07/30
تاریخ شهادت : 1365/03/30
محل شهادت : نامشخص
محل آرامگاه :آذربایجان شرقی - تبریز – وادی رحمت
زندگی نامه
شهید در سال 1338 در خانواده ای مذهبی و فقیر در محلۀ ارتشن در شهر تبریز دیده به جهان گشود. از همان کودکی با تمام بچه های هم سن و سالش فرق داشت. او در تمام کارها بسیار زرنگ و باهوش بود. شهید یک کارش در محله بارز بود و آن حس کنجکاوی و ماجراجویی ایشان بود و در هر کاری که به ایشان محول می کردند با جان و دل می پذیرفتند و تا آن کار به ثمر نمیرسید، نمی نشست .
شهید پس از سن 7 سالگی راهی مدرسه شد و در همان مدرسه محله خودشان اسم نویسی کرد و تا پنجم ابتدائی را در همان مدرسه بود. ایشان در عین حال فردی شلوغ و بازی گوش بود و در مدرسه در درسهایش در سطح عالی قرار داشت و مدرک پنجمش هم با نمرات عالی قبول شد و گرفت. خانواده شهید بدلیل تنگنای مسائل مالی نتوانستند غلامرضا به ادامه تحصیل بفرستند و ایشان از فردای آن روز به شغل کارگری پرداختند تا بتوانند کمک خرج خانواده باشند. از خصوصیات خوب شهید می توان به این اشاره کرد که در تمام عزاداری های مسجد محل شرکت می کرد. این کاری بود که شهید از همان کودکی یاد گرفته بود. در سن 16 سالگی به ارتش پیوست تا با آرمانهای امام امت میثاق بپیوندد . و عازم جبهه شد. او به کردستان منتقل شد و تا یک سالی را با کردهای عراق دست و پنجه نرم کرد. در نهایت پس از یک سال در اثر انفجار مین به درجه رفیع شهادت نائل گشت.[۱]
.jpg)
