شهید غلامرضا نایبیان: تفاوت بین نسخهها
(۳ نسخههای متوسط توسط ۳ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۲۴: | سطر ۲۴: | ||
− | |||
+ | ==وصیت نامه== | ||
− | + | بسم الله الرحمن الرحیم | |
− | |||
" و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون .و لنبلونکم بشی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون "( بقره/154-156 ) | " و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون .و لنبلونکم بشی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون "( بقره/154-156 ) | ||
و آن کس راکه در راه خدا کشته می شود مرده نپندارید، بلکه او زنده است و لیکن شما این حقیقت را نخواهید یافت. والبته شما را به سخت یهایی چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعات بیازماییم و بشارت و مژده (آسایش پس از آن سختی ها) بر صابران است. آنان که چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند، صبوری پیشه کنند و گویند : ما از آن خداییم و به سوی او رجوع خواهیم کرد . | و آن کس راکه در راه خدا کشته می شود مرده نپندارید، بلکه او زنده است و لیکن شما این حقیقت را نخواهید یافت. والبته شما را به سخت یهایی چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعات بیازماییم و بشارت و مژده (آسایش پس از آن سختی ها) بر صابران است. آنان که چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند، صبوری پیشه کنند و گویند : ما از آن خداییم و به سوی او رجوع خواهیم کرد . | ||
سطر ۴۸: | سطر ۴۷: | ||
خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدی، حتی کنار مهدی، خمینی را نگهدار | خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدی، حتی کنار مهدی، خمینی را نگهدار | ||
− | غلامرضا نایبیان | + | غلامرضا نایبیان.<ref>[http://khayyen.ir/shahid/822 سایت خین]</ref> |
+ | ==نگارخانه تصاویر== | ||
+ | <gallery> | ||
+ | Image:822 (1).jpg | ||
− | |||
− | + | </gallery> | |
+ | ==پانویس== | ||
+ | <references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۰۰
نام : نایبیان / غلامرضا
نام پدر : اصغر
تاریخ تولد : ۱۳۳۹-۰۳-۰۵
محل تولد : اصفهان
تاریخ شهادت : ۱۳۶۶-۰۳-۳۱
محل شهادت : ماووت، عملیات کربلای 10
شهرستان : برخوارومیمه
یگان : بسیج
مسئولیت :
تحصیلات : دانشجوی رشته ریاضی
محل تحصیل : دانشگاه اصفهان
گلزار : گلستان شهدای اصفهان
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
" و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون .و لنبلونکم بشی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون "( بقره/154-156 ) و آن کس راکه در راه خدا کشته می شود مرده نپندارید، بلکه او زنده است و لیکن شما این حقیقت را نخواهید یافت. والبته شما را به سخت یهایی چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعات بیازماییم و بشارت و مژده (آسایش پس از آن سختی ها) بر صابران است. آنان که چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند، صبوری پیشه کنند و گویند : ما از آن خداییم و به سوی او رجوع خواهیم کرد .
شهادت می دهم که جز خدای یکتا خدایی نیست و محمد فرستاده اوست و علی ولّی او است. خداوندا ! فقط تو را می پرستم و به تو امیدورام و تنها رضای تو برایم شرط است و برای حقانیت دستورات دین مبین تو و برای مجد و عظمت اسلام تو قدم به این راه گذاردم . وصیتم بدین منظور بوده و هست.پناه می برم به تو از شیطان رانده شده از درگاهت و تو را شکر میکنم که لیاقت حضور در جبهه را دارم و در میان برادرانی مخلص و ایثارگر به سر می برم و امید است همان طورکه درجهاداصغر شرکت دارم، بتوانم در جهاد اکبر نیز حضور داشته باشم و سربلند بیرون بیایم. هر چند که جهاد بس مشکل و طاقت فرسا است، ولی یاد تو و علاقه به تو و عمل به دستورات تو این جهاد را نیز آسان خواهد کرد .
بار پروردگار ا! از گناهان گذشته طلب مغفرت می کن م و عاجزانه و مخلصانه خواهان بخشش می باشم. اگر مرا نبخشی چگونه تحمل فشار قبر و آتش جهنمت را بنمایم . در اینجا چند کلمه ای با مل ت شریف دارم و آن این است که نسبت به جبهه و جنگ بی تفاوت نباشید و هما نطور که امام عزیزمان فرمودند جبهه ها را همچنان نگهدارید . در این برهه از زمان اسلام عزیز احتیاج به یاور دارد و واقعاً مظلوم شده. اگر ما بی تفاوت باشیم و به دشمنان دین و آیین مان فرصت دهیم، اسلامی برایمان باقی نخواهند گذاشت . اما سخنی چند با عده ای قلیل از مردم که خودشان را مسلمان م ی دانند ولی طالب ادامه جنگ نیستند و همیشه دم از صلح، و گرانی و هرج و مرج م یزنند. ای ب ی خبران ! این ها همه بهانه است و دلیل بر این نیست که جبه هها خالی از نیرو گردد. بدانید اگر چنین کنید، همچون مردمان کوفه هستید که حسین(ع) را بی یار و یاور گذاشتند و نمی توانید بر نیروی عظیم و اراده راسخ رزمندگان سلحشورمان فایق گردید و آنان را نسبت به رفتن به جبهه و جهاد سست کنید . و این نیروی ایمان آنان بر همه نیرنگ ها و ددمنشی ها پیروز است و بدانید این گونه مردم چیزی را با خود نمی برند مگر ندامت و پشیمانی نسبت به کرد ههای خود و روسیاهی نسبت به اهل بیت و مهیا کردن عذابی بسیار شدید برای خود .
سخنی چند با خواهران عزیز: اکنون که در موقعیت ی حساس از انقلاب اسلامی به سر می بریم و چند سالی است که نظام کثیف شاهی را به زباله دان تاریخ سپرد ه ایم ، چه خوب است که همان طور که همه با هم آن نظام و آن ناپاک یهای آنها از بین بردیم، اکنون نیز با اعمال خود نشان دهنده همان عقیده استوار خود باشیم و در جامعه عفت و خویشتن داری (که نقشی بسیار اساسی و تعیین کننده در نظام دارد)را با اعمالمان نمایان گر باشیم . چه بسا می دانیم بی عفتی و ناپاکی م یتواند یک جامعه را از ریشه و بن برکند، یعنی ای نکه نیروهای فعال آن جامعه را به خود مشغول کند و از هدف اصلی اسلامی و سعادت واقعی بازدارد. پس ای خواهرم! چه خوب است کاری نکنیم که در سرای باقی نسبت به شهیدان خجل و شر مسار باشیم .
و سخنی چند با برادران دانشجو: ای عزیزان! همان طور که در سنگر مبارزه با جهالت و توسعه علم فعالیت دارید، چه خوب است که به سنگر عشق نیز قدم گذارید و آن را یاری کنید و نصرت دهید و این دو، با هم ارزشمند است. اگر تنها به علم بپردازیم و از جنگ و مبارزه با کفر دوری کنیم و اگر در نتیجه این عمل کل جامعه اسلامی به خطر افتد، در آن هنگام فرعیات جامعه که اعم از علم آموزی، پیشرفت جامعه و سعادت دنیوی است، دیگر نمی تواند ارزشی داشته باشد؛ و هر چه هست و ارزش دارد اصل و اساس آن جامعه، یعنی اسلام است .
سخنی چند با پدر و مادر و خواهر و برادرانم: پدرو مادر عزیز و گرا نقدرم! شما برای من زحمت فراوان متحمل شدید و مرا بزرگ کردید و من نتوانستم ذره ای از این زحمات شما را پاسخ گویم. امیدورام مرا عفو کنید و از این که من از میان شما م یروم ناراحت نباشید، چرا که من امانتی در دست شما بودم و شما روزی می بایست آن را ادا م یکردید و از شما می خواهم که برایم طلب آمرزش کنید که پاک و خالص شهید شده باشم . همچون انسان های مؤمن صبر پیشه کنید که خداوند با صابران است و از شما می خواهم طوری برایم گریه کنید که دشمن شاد نشود و گریه های شما برای فداکاری ها و از جان گذشتگی های امام حسین (ع)و یاران با وفایش باشد، چرا که ما و امثال ما از آنان درس می گیریم و راه آنان را ادامه می دهیم و ما خالصانه و به خاطر خدا به پیکار با کفر م یپردازیم، که امیدوارم ان شاءالله مورد رضای خداوند قرار گیرد و مقبول شود . و از خواهرانم می خواهم که زینب گونه و از برادرانم می خواهم که حسین گونه رفتار کنند و با اعمال و رفتار خود مشت محکمی بر دهان یاوه گویان و دشمنان اسلام بزنند؛ ان شاءالله . در خاتمه، این حقیر از همه راضی هستم و امیدورام که دیگران نیز از دست من راضی باشند همه را از من راضی کنید و برایم آمرزش و حلالیت طلب کنید .
خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدی، حتی کنار مهدی، خمینی را نگهدار غلامرضا نایبیان.[۱]