شهید غلامعباس حیرانی: تفاوت بین نسخهها
از دانشنامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
مسئولیت : رزمنده | مسئولیت : رزمنده | ||
گلزار : شهداء | گلزار : شهداء | ||
− | خاطرات | + | ==خاطرات== |
شهید غلامعباس حیرانی گوینده:رضا تای ـ دوست وهمررزم یکی از ویژگی های دوست وهمرزم شهید ما روحیات معنوی و الهی او بود شهید غلام عباس حیرانی هیچگاه ذکرخدا را فراموش نمی کرد به خاطر دارم در بحبوحه عملیات که غلام عباس شدیداً مجروح شده بود ومن هم از ناحیه پا مجروح شده بودم به من گفت رضا بیا مرا رو به قبله کن من خودم را به سمت او کشیدم و دیدم نام ائمه وذکر خداوند برلب دارد و به سختی اورا رو به قبله کردم و گفتم انشاالله طوری نمی شود اما بعد از روبه قبله کردن جان به جان آفرین تسلیم نمود و به درجه رفیع پرفیض شهادت نائل گردید.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=7683 سایت یاران رضا]</ref> | شهید غلامعباس حیرانی گوینده:رضا تای ـ دوست وهمررزم یکی از ویژگی های دوست وهمرزم شهید ما روحیات معنوی و الهی او بود شهید غلام عباس حیرانی هیچگاه ذکرخدا را فراموش نمی کرد به خاطر دارم در بحبوحه عملیات که غلام عباس شدیداً مجروح شده بود ومن هم از ناحیه پا مجروح شده بودم به من گفت رضا بیا مرا رو به قبله کن من خودم را به سمت او کشیدم و دیدم نام ائمه وذکر خداوند برلب دارد و به سختی اورا رو به قبله کردم و گفتم انشاالله طوری نمی شود اما بعد از روبه قبله کردن جان به جان آفرین تسلیم نمود و به درجه رفیع پرفیض شهادت نائل گردید.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=7683 سایت یاران رضا]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
− | |||
− | |||
== ردهها == | == ردهها == | ||
{{ترتیبپیشفرض:غلام_عباس_حیرانی}} | {{ترتیبپیشفرض:غلام_عباس_حیرانی}} |
نسخهٔ ۱۴ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۰۴
نام : غلامعباس محل تولد : بردسکن نام خانوادگی : حیرانی تاریخ شهادت : 1365/02/31 نام پدر :محمدحسیم مکان شهادت : مسئولیت : رزمنده گلزار : شهداء
خاطرات
شهید غلامعباس حیرانی گوینده:رضا تای ـ دوست وهمررزم یکی از ویژگی های دوست وهمرزم شهید ما روحیات معنوی و الهی او بود شهید غلام عباس حیرانی هیچگاه ذکرخدا را فراموش نمی کرد به خاطر دارم در بحبوحه عملیات که غلام عباس شدیداً مجروح شده بود ومن هم از ناحیه پا مجروح شده بودم به من گفت رضا بیا مرا رو به قبله کن من خودم را به سمت او کشیدم و دیدم نام ائمه وذکر خداوند برلب دارد و به سختی اورا رو به قبله کردم و گفتم انشاالله طوری نمی شود اما بعد از روبه قبله کردن جان به جان آفرین تسلیم نمود و به درجه رفیع پرفیض شهادت نائل گردید.[۱]