شهید حسین گواهیان: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی «کد شهید: 6531812 نام :حسین محل تولد :مشهد نام خانوادگی :گواهیان تاری...» ایجاد کرد) |
|||
(۳ نسخههای متوسط توسط ۳ کاربران نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | کد شهید: 6531812 نام :حسین | + | کد شهید: 6531812 |
− | تاریخ شهادت :1365/10/ | + | |
− | گروه مربوط :گروهی برای این شهید ثبت نشده است.نوع عضویت :سایر شهدا | + | نام :حسین |
+ | |||
+ | نام خانوادگی :گواهیان | ||
+ | |||
+ | نام پدر :غفور | ||
+ | |||
+ | محل تولد :مشهد | ||
+ | |||
+ | تاریخ شهادت :1365/10/25 | ||
+ | |||
+ | مکان شهادت :شلمچه | ||
+ | |||
+ | تحصیلات :نامشخص | ||
+ | |||
+ | گروه مربوط :گروهی برای این شهید ثبت نشده است. | ||
+ | |||
+ | نوع عضویت :سایر شهدا | ||
+ | |||
مسئولیت :رزمنده | مسئولیت :رزمنده | ||
+ | |||
گلزار :بحراباد | گلزار :بحراباد | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | ==خاطرات== | ||
+ | |||
+ | خاطرات نحوه مجروحيت | ||
− | + | راوی آمنه گواهیان | |
− | + | حسین بار دوّم که از جبهه آمد مجروح شده بود. یک روز برای زیارت به حرم مطهر رفته بودیم. وقتی برگشتیم زمانی که از در حرم می آمدیم یک آقایی را دید که از او پرسید: پسر جان پای شما چه کار شده است؟ گفت: پایم ترکش خورده است. گفت: که باز کن تا ببینم. باز کرد و او به برادرم گفت: دیگر لازم نیست شما به دکتر مراجعه کنید در خانه دو یا سه شب پایت را با داروی گیاهی چرب کن بعد از آن روز هرچه مادرم می گفت: که دکتر برو او می گفت: پایم خوب شده است و خوب هم شده بود. <ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=18043 سایت یاران رضا]</ref> | |
− | http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=18043 | + | ==پانویس== |
+ | <references/> | ||
+ | ==رده== | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض:حسین گواهیان}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان مشهد]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۰۰
کد شهید: 6531812
نام :حسین
نام خانوادگی :گواهیان
نام پدر :غفور
محل تولد :مشهد
تاریخ شهادت :1365/10/25
مکان شهادت :شلمچه
تحصیلات :نامشخص
گروه مربوط :گروهی برای این شهید ثبت نشده است.
نوع عضویت :سایر شهدا
مسئولیت :رزمنده
گلزار :بحراباد
خاطرات
خاطرات نحوه مجروحيت
راوی آمنه گواهیان
حسین بار دوّم که از جبهه آمد مجروح شده بود. یک روز برای زیارت به حرم مطهر رفته بودیم. وقتی برگشتیم زمانی که از در حرم می آمدیم یک آقایی را دید که از او پرسید: پسر جان پای شما چه کار شده است؟ گفت: پایم ترکش خورده است. گفت: که باز کن تا ببینم. باز کرد و او به برادرم گفت: دیگر لازم نیست شما به دکتر مراجعه کنید در خانه دو یا سه شب پایت را با داروی گیاهی چرب کن بعد از آن روز هرچه مادرم می گفت: که دکتر برو او می گفت: پایم خوب شده است و خوب هم شده بود. [۱]