شهید کاظم زارع خلیل اباد: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی « کد شهید:6114523 نام :کاظم نام خانوادگی :زارعخلیلاباد نام پدر :علیاکبر م...» ایجاد کرد) |
|||
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده) | |||
سطر ۲۳: | سطر ۲۳: | ||
موضوع خاطرات سياسي | موضوع خاطرات سياسي | ||
− | اوایل شروع انقلاب بود که روحانیون از شهرمان براى آگاه کردن و هدایت مردم به روستاها مىآمدند یک نفر روحانى نیز به خلیل آباد آمد و در مسجد جوادالائمه سخترانى مىکرد مرحوم شهید کاظم متوجه شده بود فردى از ژاندارمرى آمده و مواظب سخنرانى فرد روحانى است کاظم بسیار ناراحت شد و سریع آمد چند نفر از جوانان را با خود همراه کرد و تعدادى چوب دستى بزرگ براى نگهبانى از روحانى آماده کرد و گفت اگر پاسگاه مزاحم شد درگیر مىشویم تا روحانى فرار کند و بعد کاظم به سمت مامور ژاندارمرى رفت که با او صحبت کند تا حواسش به سخنرانى نباشد بعد از اتمام سخنرانى چون جناب روحانى مىخواست به روستاهاى اطراف براى سخنرانى برود و اوضاع هم نا بسامان و خطرناک بود کاظم با چوب دستى در جلو حرکت مىکرد و سه نفر دیگر چوب به دست در اطراف روحانى از او محافظت مىکردند و این بهترین خاطرهاى که من از شهید به یاد دارم. | + | اوایل شروع انقلاب بود که روحانیون از شهرمان براى آگاه کردن و هدایت مردم به روستاها مىآمدند یک نفر روحانى نیز به خلیل آباد آمد و در مسجد جوادالائمه سخترانى مىکرد مرحوم شهید کاظم متوجه شده بود فردى از ژاندارمرى آمده و مواظب سخنرانى فرد روحانى است کاظم بسیار ناراحت شد و سریع آمد چند نفر از جوانان را با خود همراه کرد و تعدادى چوب دستى بزرگ براى نگهبانى از روحانى آماده کرد و گفت اگر پاسگاه مزاحم شد درگیر مىشویم تا روحانى فرار کند و بعد کاظم به سمت مامور ژاندارمرى رفت که با او صحبت کند تا حواسش به سخنرانى نباشد بعد از اتمام سخنرانى چون جناب روحانى مىخواست به روستاهاى اطراف براى سخنرانى برود و اوضاع هم نا بسامان و خطرناک بود کاظم با چوب دستى در جلو حرکت مىکرد و سه نفر دیگر چوب به دست در اطراف روحانى از او محافظت مىکردند و این بهترین خاطرهاى که من از شهید به یاد دارم.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=10725 سایت یاران رضا]</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
− | http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=10725 | + | <references /> |
+ | ==رده== | ||
+ | {{ترتیبپیشفرض:کاظم زارع خلیل اباد}} | ||
+ | [[رده: شهدا]] | ||
+ | [[رده: شهدای دفاع مقدس]] | ||
+ | [[رده: شهدای ایران]] | ||
+ | [[رده: شهدای استان خراسان رضوی]] | ||
+ | [[رده: شهدای شهرستان کاشمر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۳۳
کد شهید:6114523
نام :کاظم
نام خانوادگی :زارعخلیلاباد
نام پدر :علیاکبر
محل تولد :کاشمر
تاریخ شهادت :1361/03/۰۴
مکان شهادت :
تحصیلات :نامشخص
منطقه شهادت :
شغل :
یگان خدمتی :
گروه مربوط :گروهی برای این شهید ثبت نشده است.
نوع عضویت :سایر شهدا
مسئولیت :رزمنده
گلزار :
خاطرات
عنوان خاطرات سیاسی
موضوع خاطرات سياسي
اوایل شروع انقلاب بود که روحانیون از شهرمان براى آگاه کردن و هدایت مردم به روستاها مىآمدند یک نفر روحانى نیز به خلیل آباد آمد و در مسجد جوادالائمه سخترانى مىکرد مرحوم شهید کاظم متوجه شده بود فردى از ژاندارمرى آمده و مواظب سخنرانى فرد روحانى است کاظم بسیار ناراحت شد و سریع آمد چند نفر از جوانان را با خود همراه کرد و تعدادى چوب دستى بزرگ براى نگهبانى از روحانى آماده کرد و گفت اگر پاسگاه مزاحم شد درگیر مىشویم تا روحانى فرار کند و بعد کاظم به سمت مامور ژاندارمرى رفت که با او صحبت کند تا حواسش به سخنرانى نباشد بعد از اتمام سخنرانى چون جناب روحانى مىخواست به روستاهاى اطراف براى سخنرانى برود و اوضاع هم نا بسامان و خطرناک بود کاظم با چوب دستى در جلو حرکت مىکرد و سه نفر دیگر چوب به دست در اطراف روحانى از او محافظت مىکردند و این بهترین خاطرهاى که من از شهید به یاد دارم.[۱]