شهید حسن بهشتی محمودی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانش‌نامه فرهنگ ایثار , جهاد و شهادت
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی «تاریخ تولد : 1347/12/20 نام : حسن‌ محل تولد : مشهد نام خانوادگی : بهشتی‌محمودی‌...» ایجاد کرد)
 
 
(۴ نسخه‌های متوسط توسط ۴ کاربران نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
تاریخ تولد : 1347/12/20
+
{{جعبه اطلاعات افراد نظامی
نام : حسن‌ محل تولد : مشهد
+
|نام فرد                = حسن بهشتی محمودی
نام خانوادگی : بهشتی‌محمودی‌ تاریخ شهادت : 1365/10/24
+
|تصویر                  = 4406.jpg
نام پدر : عزیز مکان شهادت : شلمچه
+
|توضیح تصویر            =
تحصیلات : نامشخص منطقه شهادت :
+
|ملیت                  = [[پرونده:پرچم ایران.png|22px]] ایرانی
شغل : یگان خدمتی :
+
|شهرت                  =
گروه مربوط : سایر شهیدان استان خراسان
+
|دین و مذهب            = [[مسلمان]]، [[شیعه]]
نوع عضویت : سایر شهدا مسئولیت : رزمنده‌
+
|تولد                   =  [[زادروزهای 20 اسفند|1347]] ، [[خراسان رضوی]] ، [[مشهد]]
گلزار : بهشت‌رضا
+
|شهادت                 = [[الگو:شهدای 24دی|1365/10/24]]
 +
|وفات                  =
 +
|مرگ                    =
 +
|محل دفن                = بهشت رضا
 +
|مفقود                  =
 +
|جانباز                =
 +
|اسارت                  =
 +
|نیرو                  =
 +
|یگانهای خدمت          =
 +
|طول خدمت              =
 +
|درجه                  =
 +
|سمت‌ها                  =
 +
|جنگ‌‌ها                  =
 +
|نشان‌های لیاقت          =
 +
|عملیات‌              =
 +
|فعالیت‌ها              =
 +
|تحصیلات                 =
 +
|تخصص‌ها                =
 +
|شغل                   =
 +
|خانواده                =
 +
}}
  
 
  
خاطرات
+
==خاطرات==
شب قبل از تولد حسن در خانه بودم که درد من شروع شد و اتفا قا " همان مو قع عموی بچه ها در منزل بود و چون من نمی خواستم که او متو جه شود لذا دست خودم را روی شکمم گذاشتم وگفتم : امشب بیرون نیا . بعد از آن درد من قطع شد وروز بعد حسن به دنیا آمد.آن موقع پدرش مأموریت بود. چند روز بعد از تولد حسن پدرش با جعبه شیرینی وارد خانه شد . اطرافیان به او گفتند :باید دو جعبه شیرینی بگیری چون که یکی برای تولد پسرت ویکی برای اینکه او ختنه شده به دنیا آمده است.
+
*شب قبل از تولد حسن در خانه بودم که درد من شروع شد و اتفا قا " همان مو قع عموی بچه ها در منزل بود و چون من نمی خواستم که او متو جه شود لذا دست خودم را روی شکمم گذاشتم وگفتم : امشب بیرون نیا . بعد از آن درد من قطع شد وروز بعد حسن به دنیا آمد.آن موقع پدرش مأموریت بود. چند روز بعد از تولد حسن پدرش با جعبه شیرینی وارد خانه شد . اطرافیان به او گفتند :باید دو جعبه شیرینی بگیری چون که یکی برای تولد پسرت ویکی برای اینکه او ختنه شده به دنیا آمده است.
حسن سنش کم بود که مادرش مریض شده بود و دکترها او را جواب کرده بودند حسن کنار مادرش بود و فهمید که مادر از چه نگران است او به مادرش گفت: نگران مباش من خودم خواهر و برادرها را سر و سامان می دهم همان زمان دکتری بود که به روش سنتی درمان می کرد دکتر به من گفت: همسر تو مرگش فرا رسیده است و نمی توانم هیچ ادعایی برای زنده بودنش بدهم و برگه ای به من بده که در آن قید شده باشد که شما هیچ ادعایی برای زنده بودن همسرتان نداشته باشید و پائین آن را امضاء کنید و من خودم درمان می کنم و توکل شما فقط باید به خدا باشد بعد از آن به روش سنتی شروع به درمان کرد بعد از دو روز مادرش خوب شد و ما این را به خاطر شکسته شدن دل حسن می دانیم که باعث شد مادرش شفا پیدا کند.
+
 
منبع سایت یاران رضا
+
*حسن سنش کم بود که مادرش مریض شده بود و دکترها او را جواب کرده بودند حسن کنار مادرش بود و فهمید که مادر از چه نگران است او به مادرش گفت: نگران مباش من خودم خواهر و برادرها را سر و سامان می دهم همان زمان دکتری بود که به روش سنتی درمان می کرد دکتر به من گفت: همسر تو مرگش فرا رسیده است و نمی توانم هیچ ادعایی برای زنده بودنش بدهم و برگه ای به من بده که در آن قید شده باشد که شما هیچ ادعایی برای زنده بودن همسرتان نداشته باشید و پائین آن را امضاء کنید و من خودم درمان می کنم و توکل شما فقط باید به خدا باشد بعد از آن به روش سنتی شروع به درمان کرد بعد از دو روز مادرش خوب شد و ما این را به خاطر شکسته شدن دل حسن می دانیم که باعث شد مادرش شفا پیدا کند.<ref>[http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=4406 سایت یاران رضا]</ref>
http://yaranereza.ir/ShowSoldier.aspx?SID=4406
+
==نگارخانه تصاویر==
 +
<gallery>
 +
 
 +
Image:4406.jpg
 +
 
 +
 
 +
</gallery>
 +
 
 +
==پانویس==
 +
<references />
 +
 
 +
 
 +
== رده‌ها ==
 +
{{ترتیب‌پیش‌فرض:شهید حسن بهشتی محمود}}
 +
[[رده: شهدا]]
 +
[[رده: شهدای دفاع مقدس]]
 +
[[رده: شهدای ایران]]
 +
[[رده: شهدای استان خراسان رضوی ]]
 +
[[رده: شهدای شهرستان مشهد ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۴۶

حسن بهشتی محمودی
4406.jpg
ملیت پرچم ایران.png ایرانی
دین و مذهب مسلمان، شیعه
تولد 1347 ، خراسان رضوی ، مشهد
شهادت 1365/10/24
محل دفن بهشت رضا


خاطرات

  • شب قبل از تولد حسن در خانه بودم که درد من شروع شد و اتفا قا " همان مو قع عموی بچه ها در منزل بود و چون من نمی خواستم که او متو جه شود لذا دست خودم را روی شکمم گذاشتم وگفتم : امشب بیرون نیا . بعد از آن درد من قطع شد وروز بعد حسن به دنیا آمد.آن موقع پدرش مأموریت بود. چند روز بعد از تولد حسن پدرش با جعبه شیرینی وارد خانه شد . اطرافیان به او گفتند :باید دو جعبه شیرینی بگیری چون که یکی برای تولد پسرت ویکی برای اینکه او ختنه شده به دنیا آمده است.
  • حسن سنش کم بود که مادرش مریض شده بود و دکترها او را جواب کرده بودند حسن کنار مادرش بود و فهمید که مادر از چه نگران است او به مادرش گفت: نگران مباش من خودم خواهر و برادرها را سر و سامان می دهم همان زمان دکتری بود که به روش سنتی درمان می کرد دکتر به من گفت: همسر تو مرگش فرا رسیده است و نمی توانم هیچ ادعایی برای زنده بودنش بدهم و برگه ای به من بده که در آن قید شده باشد که شما هیچ ادعایی برای زنده بودن همسرتان نداشته باشید و پائین آن را امضاء کنید و من خودم درمان می کنم و توکل شما فقط باید به خدا باشد بعد از آن به روش سنتی شروع به درمان کرد بعد از دو روز مادرش خوب شد و ما این را به خاطر شکسته شدن دل حسن می دانیم که باعث شد مادرش شفا پیدا کند.[۱]

نگارخانه تصاویر

پانویس

  1. سایت یاران رضا


رده‌ها