شهید سید حسن اسلامی زیدانلو: تفاوت بین نسخهها
Mehtari9705 (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱۴۵: | سطر ۱۴۵: | ||
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته | والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته | ||
− | شهيد سيد حسن اسلامى امضاء 1364 /06/02 | + | شهيد سيد حسن اسلامى امضاء 1364 /06/02.<ref>سایت شهدای ارتش</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references /> | |
− | + | ||
− | + | ||
== ردهها == | == ردهها == | ||
{{ترتیبپیشفرض:سید حسن_اسلامی زیدانلو}} | {{ترتیبپیشفرض:سید حسن_اسلامی زیدانلو}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۰۸
تاریخ تولد :1343/08/02
تاریخ شهادت : 1365/10/24
زندگینامه :
بسمه تعالی زندگینامه شهید شهید سیدحسن اسلامی در سال 1343 در روستای زیدانلو از توابع شهرستان قوچان در خانوادهای از سلالهی پاک سادات حسینی دیده به جهان گشود. او دوران کودکی را در خانوادهای متوسط و مذهبی سپری نمود و با رسیدن به سن 7 سالگی راهی دبستان شد. تحصیلات مقطع ابتدائی و راهنمایی را با حداقل امکانات آموزشی موجود در روستا سپری نمود. و سپس به جهت ادامه تحصیل به شهرستان قوچان رفت. شهید همیشه آرزو داشت که در جامعه فرد مفیدی باشد و هر چه بتواند به مردم کمک کند.
او در انجام فرائض مذهبی دقت و جدیت خاصی داشت. نسبت به سختیها و مشکلات فرد صبوری بود. ارادت خاصی به اهل بیت(ع) داشت و سعی میکرد شیوه و سیرهی پاک این خاندان الگو و سرمشق خود قرار دهد. او باوجود اینکه در روستا میتوانست به حرفهی شریف پدر و اجدادش ادامه دهد اما بعلت عشق به نظام و نظامیگری و دفاع از استقلال کشور به استخدام ارتش درآمد. او معتقد بود که در همه حال باید از کشور و تمامیت ارضی آن دفاع کرد. او پس از مدت کوتاهی بعد از اخذ درجهاش راهی جبهههای جنگ شد و مشغول نبرد با دشمنان بود. سرانجام شهید والامقام در عملیات کربلای 6 در منطقهی سومار در سال 1365به درجهی رفیع شهادت نائل آمد. روحش شاد و یادش جاودانه باد
وصیت نامه :
نام : سيدحسن
نام خانوادگى : اسلامىزيدانلو
نام پدر: سيدعلى
تاريختولد : 1343
ش. ش : 1319
محلصدورشناسنامه : قوچان
تاريخ شهادت : 1365/10/24
نوع حادثه : حوادثمربوطبهجنگتحميلى
شرح حادثه : حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمندرجبهه
استان : بنيادشهيداستانخراسان
شهر: ادارهبنيادشهيدمشهد
وصیت نامه
(( بسم الله الرحمن الرحيم و بسم الله القاصم الجبارين ))
وصيت نامه حسن اسلامى
(( تا خون در رگمان است، با آمريكا و مزدورانش، مثل صدام مبارزه ميكنيم ))
(( و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون ))
(( مپنداريد كه شهيدان راه خدا مردند، بلكه زنده به حيات ابدى شدند و در نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود ))
با سلام و درود بر ولى عصر، حضرت مهدى (عج) و نايب بر حقش امام خمينى، ابراهيم زمان، بت شكن دوران و درهم كوبنده ظالمان و پشتيبان مستضعفان و ياور محرومان، پير جماران، رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران كه ابراهيم وار بت بزرگ و طاغوت و طاغوتيان و بر شرق و غرب و تمام ابرجنايتكاران جهان غلبه كرده و تمام دشمنان اسلام را درهم كوبيد و مى رود تا پرچم اسلام را، در تمام جهان به اهتزاز درآورد و باز هم سلام بر شهيدان صدر اسلام، تا شهيدان كربلاى ايران، كه با خونشان درخت اسلام را سيراب ساختند و باز هم سلام بر ملت شهيدپرور و هميشه در سنگر ايران، كه به استكبار جهان و به تمام ابرخونخواران و به همه كاخ نشينان سفيد و كرملين فهماندند كه ما از هيچ قدرتى بجز قدرت الله هراسى نداريم و تا خون در رگمان است، با آمريكا و مزدوران حلقه بگوشش، صدام و تمام كفر جهانى كه در هر نقطه جهان باشد مبارزه ميكنيم.
باز هم سلام و درود فراوان بر لشكر اسلام، اعـــم از بسيج، سپاه و ارتش كـــه با ارتشيان مكانيزه دنيا، كــــه خيلى دم از سلاح خودشان مى زنند و هر روز يك نقشه براى نابود كردن ملت ايران و اسلام مى كشند، ولى با آن همــــــه سلاح هاى گوناگون و ضـــد بشريت، همه روزشـــان نكبت تر از روز ديگرشــــان است. چون يك ارتشى يا سپاهى يا بسيجى، هيچ نوع سلاحى ندارد بجز يك سلاح ايمان و با اين سلاح نشانه بر قلب دشمن رفته و دشمنان قرآن و اسلام را درهــــم مى كوبند و خوار و ذليلشان ميكنند و با آنكه اين همه سلاح دارند، ما در عوض خداى بزرگى داريم.
ملت عزيز و شهيد پرور ايران، قصد كردم بعد از دوره آموزشى، به جبهه نبرد حق عليه باطل بروم و تا كه جنگ است، در جبهه باشم و اين اولين بارم است كــه به جبهه آمدم و الان مشغول نصيحت كردن با ملت ايران ميباشم، درد دل دارم، درد دل با كسانى كه با خدا و با تقوا هستند، نه با كسانى كه منافق و ضد بشريت هستند و حال بچند وصيت من گوش فرا دهيد.
ملت عزيز، در راه خدا كارزار كنيد و ننشينيد تا كفر جهانى بر شما مسلط گردد، تا پيش خداوند بزرگ، بهترين باشيد. قرآن كريم مى فرمايد: (( ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص )) (( خداوند آنهايى كه در راه او در صف واحد كارزار ميكنند و استوار ميباشند دوست ميدارد )) و در اينجا رسول خدا مى فرمايد: (( خير الناس انفعهم للناس ))
(( بهترين مردم كسانى هستند كه، سودشان به جامعه بشرى بيشتر باشد )) چه خوب ما هم خودمان را بسازيم و خودمان بشناسيم و آنان را از چنگال چكمه پوشان شرق و غرب آزاد كنيم.
آنكه خود را نشناسد، از راه نجات دور شده و در تاريكى گمراهى و نادانى ها فرو رفته است. حقيقت اين است كه انسان، جز از راه ياد خدا از طريق برنامه انبياء الهى، نمى تواند خود را بيابد و موقعيت خود در نظم هستى بشناسد. در اين رابطه قرآن كريم فراموشى خدا را به معناى فراموشى خويش تفسير مى كند خدا را فراموش كردن، در نتيجه خدا آنها را از ياد خودشان بردن است.
ملت شهيد پرور و ملت آگاه و بيدار، امام را دعا كنيد و از خدا بخواهيد كه فرج امام زمان را نزديكتر بگرداند و امام عزيز را هرگز تنها نگذاريد چون تنها گذاشتن امام، باعث پايمال شدن خون شهيدان و نابودى ايران مى شود.
برادران و خواهران شهيد پرور ايران، پشتيبان سنگر نشينان جبهه ها باشيد، خداى ناكرده فريب شيرينى لذت دنيا را نخوريد و يك موقع ببينيد كار از كار گذشته است و هيچ كارى هم براى آخرت انجام نداده ايد. اميدوارم من هم بتوانم ضمن كسب پيروزى، جانم را در راه خدا هديه نمايم.
تو اى مـــادر مهربانم، من كه بعـــد از خدا مهربانترين و عزيزترين موجود هــا نزد من، شما پدر و مادرم هستيد و من وجود شماهـــا افتخار مى كنم كه چنين فرزندى تربيت كرديد، كه افتخار اسلام باشد.
مادر مهربانم، به من درسى آموختى كه جاى پاى ياران حسين بن على (ع) گذارم و چه كشته شوم و چه زنده برگردم، مادر براى تو افتخار بزرگى است.
مـــادر مهربانم و آن عده از عزيزان كه مى خواهى براى من گريه بكنيد، براى حسين (ع) گريه بكنيد، هر وقت خواستى براى من گريه بكنيد نماز بخوانيد، هر وقت خواستيد براى من گريه بكنيد به يــاد 72 تن از ياران باوفـــاى حسين (ع) باشيد، بياد سر از هم شكافته حضرت اميرالمومنين، على (ع) باشيد.
مادرم خواهش مى كنم اگر جنازه من پيدا شد، مرا در قبرستان روستايم در كنار قبر شهيد بابا زراعتكار خاك بسپاريد و اگر پيدا هم نشد كه هيچى زياد ناراحت نباشيد.
مادرم، هر گونه افسردگى و ناراحتى شما، مطمئنا باعث عذاب روح من ميشود.
پدر و مادر و قوم و خويشان عزيزم، نكند بعد از شهادت من شما از امام يا از مسئولين مملكت ناراحت باشيد. نكند با خودتان بگوئيد اين چگونه اسلامى است، كه جوانان ما را مى كشد.
بارى همسر عزيزم، اميدوارم كه بعد از من ناراحت نباشيد، چون كه شهادت كمال انسان است. من مى خواستم ترا سعادتمند كنم و با همديگر زندگى كنيم، ولى شهادت در راه وطن واجب تر از اين كار بود و همسر عزيز و مهربانم، اميدوارم كه هميشه در زندگى خوشحال و خوشبخت و صبور باشيد.
از همه كسانى كه از من ناراحتى ديده اند معذرت مى خواهم و اميدوارم كه مرا ببخشند.
خدانگهدار همگى شما
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى، خمينى را نگهدار
جنگ، جنگ، تا رفع فتنه از عالم
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
شهيد سيد حسن اسلامى امضاء 1364 /06/02.[۱]
پانویس
- ↑ سایت شهدای ارتش